ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ایستاده ام آدم ها را می شمارم. تک تک. بعد به تجربیات مشترکم با تک نفره های توی خیابان فکر می کنم. به گرسنگی، به تشنگی، به بی خوابی، به بی حوصلگی، به کار زیاد، به بی بیکاری، به دندان درد و به تنهایی. به این که چند نفر از آدم های توی خیابان دندان درد را تجربه کرده اند؟! چند تایشان تنهایی را؟
به این که تنهایی چه قققققدر شبیه دندان درد است. به این که هر دو نا غافل می آیند و کلافگی می آورند و سخت می روند. به این که درد تنهایی هم درست مثل دندان درد روح را خسته می کند، بیشتر از جسم حتی. به اینکه درد ِ تنهایی خیلی سریع توی تمام ِ بودن ِ آدم پخش می شود، مثل بوی تخم مرغ گندیده، مثل ذرات معلق ِ توی هوا، مثل درد ِ دندان همه جای بدن. وسط ِ همه ی این فکر کردن ها دلم کسی را می خواهد که یک لیوان آب دستم بدهد و شاید یک قرص مسکّن. برای دندان دردم؟ نه. دندان درد کجا بود؟ تنهایی ام درد می کند. یادم می افتد جایی خوانده بودم موثرترین راه ِ مبارزه با درد این است که سراغ درد بزرگتری بگردی!!
چه عنوان خووووب بووووود
و همه ی نوشته خووب تر
ممنون عاطی جان
میگذره
میشه به روزای مشابه قبل فکر کرد یه دردی پیچیده بود توی تمام روزا و شبا
برا خودم همین بوده، اون موقع فکر میکردم نمیگذره
گذشت ولی
حالا باز جاش یه چیز دیگه اومده
اونم میگذره باز یه چیز دیگه میاد
در واقع چیزی عوض نمیشه، فقط تبدیل به عادت و تکرار میشه
nabinam tanha bashii aghaaaa
dandan dard ... akh ... 2 roze ya bishtar ke gereftaresham . daghighan az rozi ke poreshon kardam . ba emroz shode 4 roz ... bade aghaaa bad
zemnan khoneye no mobarak
تنهایی که دیدنی نیست خانوم، شنیدنی هم
منظورم از خونه ی جدید همین هفتگ خودمان بود
تنهایی بد دردیه.خدا نصیب هیشکی نکنه.
اوهوم...
سلام همشهری. بانوی زیبا رو و فرشته خویتان که باشند شما هرگز تنها نیستید عشقتان مستدام
ممنون
وقتی درد تنهایی شروع شد به چی فکر کنیم که یادمون بره؟؟
حتمن یه چیزی پیدا میشه، اصلن نگران نباشید
دندانی که درد می کند را می شود کند و انداخت دور. جایش خالی می ماند توی دهان، اما دیگر هیچ وقت «جایش» درد نمی گیرد. تازه اگر وضعت خوب باشد هم می توانی یکی خوشگل ترش را بکاری جایش!
تنهایی اما... حتا اگر آن را بکنی و دور بی اندازی هم، جایش تا همیشه درد می گیرد.
تنهایی رو نمیشه کند نسرینا. تنهایی را باس پر کرد البت اگه بشه. اگه پر کردنش مصیبت مضاعف نشه
حتی برای خدا هم بزرگترین درد «درد تنهاییست»
شاید...
یه معلمی دارم..
می گفت میشه با بزرگترین درد، بیشترین لذت رو برد..
راست می گفت.
من وقتی «دندونم» درد می کنه..
کتاب می خونم.
چایی دارچین می خورم.
قدم می زنم..
ساغر رو کوک می کنم.. شورانگیز می زنم..
چراغا رو خاموش می کنم و چاووشی و چارتار و دنگ شو گوش می کنم.
به گلدونام آب میدم.
با مامان سریالای مزخرف می بینم..
الهی هیچ وقت دندون درد نگیرین.
+ دم شما گرم.
دم شما هم...
عالی بود پستتون ...راست میگی به درد هیچکدومشون نمیشه عادت کرد
ممنون افروز جان
جفتش رو باید کشید و انداخت دووووووور! (آیکون یه همدرد که دیروز از دندونپزشکی اومده)
:-)
یادم می افتد جایی خوانده بودم موثرترین راه ِ مبارزه با درد این است که سراغ درد بزرگتری بگردی!!
جمله تکان دهنده ای بود برای پایان یک ...
ما شرمنده
خیلی خوب بود... درد... درد تنهایی
ممنون خانوم
هی خواستم یه چیزی بنویسم دیدم خودت قشنگتر نوشتی، راحت تر گفتی، سر راست تر منتقل کردی حس و حال لعنتی تنهایی رو...
شما لطف داری عین همیشه
درس که نمی خونی! کلاس که نمی آیی! دندونت که درد میکنه! باغ که نمی آیی! تنهایی هم که داری! حتما آخر دوره انتظار داری مدرک پایان دوره ات رو هم امضاء کنم!!!
درس و کلاس و باقیش درست، اما باغ رو میام. تو که مدرک ما رو امضا نمی کنی شاید قسمت شد ما یه امضا به شما دادیم
ماچ به شما رفیق
خوووب . قلمت مانا
خوب شمایید و نگاهتان
ای بابا
همه دردا بدن ولی دندون درد یجوریه که به جز جسم ، حال روح آدمم خراب میکنه ... کلافه میشی و حس پیر و داغون شدن بهت دست میده ... یجور ناجوریه ... تنهایی ام ... اوممممم ... همیشه بد نیست ... بستگی به احوالات آدم داره ...
واسه آدم رفیق باز تنهایی همش و همیشه بده به مولا
من متوجه نشدم ممد این شرح حال بود یا قصه ؟
قصه بود داداش
یادم می افتد جایی خوانده بودم موثرترین راه ِ مبارزه با درد این است که سراغ درد بزرگتری بگردی!!
این جمله موهای نداشته ی تنم رو سیخ کرد، یه اختتامیه ی منحصربفرد.
آرزو میکنم خیلی زود دندون دردتون بهتر بشه و تنهایی دست ازسرتون برداره و راه خونه تون رو گم کنه.
هرچند که به نظر من تنهایی بعضی وقتها بهترین گزینه است ، البته بعضی وقتها.
دندونام مشکلی ندارن دوست من. اینجا من از زبان ساکن طبقه ی اول می نویسم هر چند به عنوان محمد حسین جعفری نژاد هم درد دندان کشیده ام هم درد تنهایی، سابق بر این البت
آقای جعفری نژاد اونقدر خوب و ملموس می نویسی که دوستان یه لحظه غافل میشن از اینکه داری داستان مینویسی شروع به همدردی میکنن
حالا هی با دندون درد از تو چشمی بقیه رو دید بزنین
خوبه که :-)
خب...منم فکرکردم این دندان درد
واقعی بودوناراحت شدم..وخدا
روشکرکه قصه بود.....انقدر
ماشاله دست به قلمتون
عالیـــه که آدم میره تو
بــطن ماجرا و یادش
میره این قصه س
ممنون..........
یاحق...
شما لطف دارید، همیشه :-)
اومدم حاضری بزنم برادر جان..
تشبیه خیلی جالبی بود-دندان درد و تنهایی-
شما همیشه حاضری خواهر جان
من که انقدر خنگم اومدم بنویسم ای جان، خونهء جدید خریده اید؟
من در آستانهء تصمیم بزرگی هستم که فقط ترس از تنهایی گرفتنش را برایم سخت و شاید غیرممکن میکند. تنهایی خیلی بد است. بستگی به هیچ چیز هم ندارد. اونی که محسن میگوید و بستگی به حس وحال آدم دارد خلوت است.
"موثرترین راه ِ مبارزه با درد این است که سراغ درد بزرگتری بگردی!!"
دردی بزرگتر از تنهایی هم هست ایا؟
باز دندون دارد بهتره. میدونی چی رو از کجا بکَنی درست میشه. تهش اینه که میکِشی دیگه. تنهایی رو چجوری بکشیم؟ اصلا کجاست که بکشیم؟ بماند که با اینکه توئه اگه بکشی باز جاش میمونه. اصلا تنها که باشی انگار دهنت همیشه بازه... ایناهاش... اینی که سیاه شده... اینی که عفونت کرده...