هفتگ
هفتگ

هفتگ

آرشیو

آقا یک سوال....  شما با عکساتون چی کار می کنین؟

چند سال پیش با کلی ذوق نشستم یک درایو کامپیوتر رو اختصاص دادم به عکس ها.... یک سری فولدر درست کردم و هر عکسی رو ریختم توی فولدر مخصوص خودش.... سفر... عروسیها... kids..... family .... عید .... friends .... تولد ها و .... داخل هر کدوم باز یه عالمه فولدر دیگه مثلا عید 91 / عید 92 و اینجوری... این تقسیم بندی ها برای همون چند سال پیش خوب جواب می داد. چون فقط یک دوربین کامپکت کوچیک داشتیم و فقط مناسبت ها و سفرها با خودمون می بردیم و عکس می گرفتیم.... ولی حالا با وجود دوتا گوشی و یک دوربین تقریبا حرفه ای در ماه کلی عکس ایجاد میشه که دیگه یه درایو و دوتا درایو جوابشو نمی ده.... تقریبا هر درایوی که باز می کنم توش چند تا فولدر عکس هست...و چون دیگه اون نظمه به هم خورده برای هر فولدر مجبورم سه متر اسم بزارم .. مثلا خونه ی سارا تاریخ فلان که فلانی هم بود.... یا سفر شمال با فلانی در تاریخ فلان... خنده دار شده...  یه بار تصمیم گرفتم بعضی عکس ها رو رایت کنم روی دی وی دی و بعدش دیلیت کنم.... خب یه بدی داشت اونم اینکه وقتی یه عکس از توش می خوای باید بری بگردی اون دی وی دی رو پیدا کنی که خیلی مصیبته.... و تقریبا به مرور زمان کلا اون سری عکس های رایت شده فراموش شدن.... من دوست دارم یه وقتایی بشینم و همین جوری عکسا رو مرور کنم.... 

راه دوم هم چاپه. واقعا هم لذت بخشه داشتن ورژن کاغذی و قابل لمس عکس ها.... چند باری هم این کار رو کردم و توی آلبوم گذاشتم. یه کم هزینه و یه کم بیشتر حوصله می خواد....

عکس ها رو می گیرم برای بعدها.... برای خیلی بعدها.... حالا اینکه اون بعد ها کجا قراره دنبالشون بگردم نمی دونم... قراره خوشحالم کنن یا ناراحت باز نمی دونم ... اینکه چند تا هارد اکسترنال رو قراره پرکنم و یه جایی توی یه جعبه ای نگه دارم رو هم نمی دونم.... اصلا همون بعدها دوست دارم نگاشون کنم؟ تکلیف این همه شمع تولد فوت کردن ها و کنار عروس و داماد ایستادن و شب یلدا ها و نوروزها و دور همی ها چی می شه؟ واقعا می ریم سراغشون؟ دوسشون داریم؟ یا الکی داریم براشون درایو خرج می کینم ... نمی دونم... ولی خب همیشه دلم می سوزه برای اون عکسایی که توی موبایلم تلنبار شده بود و یه دزد آشغال گوشیمو برد.... کاش بمیره اون دزده.... عکسای آخرین عید کنار بابا.... هرچند که دزده حدس نمی زده که یه نفر عکسای موبایلشو از فروردین تا تیر خالی نکرده نباشه .... ولی باز دلم می خواد بمیره .....


یه سوال ....شما با عکساتون چی کار می کنین؟

نظرات 22 + ارسال نظر
فرنوش دوشنبه 24 آذر 1393 ساعت 21:18

سلام

من بر خلاف شما خیلی خیلی کم عکس میگیرم و هیچکدوم از این نگرانیهایی که اشاره کردی رو ندارم. تازه گاهی خونه ی دوستا یا فامیلای عکسباز که میرم چنتا عکسمو نشونم میدن کلی حال میکنم

داود (خورشید نامه) دوشنبه 24 آذر 1393 ساعت 21:37

سلام
راست میگی مشکل بزرگیه... بنظرم میرسه که باید اول یاد گرفت عکس کم بگیریم و عکس خوب بگیریم بسیاری از عکسها تکراری اند وباید اذعان کرد بدرد خور نیستند
بعد هم باید شجاعت داشت و خیلی خونسرد عکسهای بد و تکراری رو دیلیت کرد
موقع عکس گرفتم از فرمتهای کم حجم استفاده کنی
راه سوم (اگر وقت داشته باشی) از عکسها کلیپ بسازی اینجوری دیدنشون هم جذاب تره
در نهایت مناسبتی عکس گرفتن کم عکس گرفتن خلاقیت در ارشیو کردن (که خودش یک تخصصه!)
داشتن یک وبلاگ عکس هم خوبه ...
برای همه این کارها البته باید به عکس گرفتن بعنوان تفنن نگاه نکرد چرا بسیار وقت گیر است

فرشته دوشنبه 24 آذر 1393 ساعت 21:48

هیچی همه اش رو تلنبار میکنم..مرده شور این تکنولوژی رو ببرن که دیگه آلبوم کمتر تو خونه ها پیدا میشه...که گاهی ورق بزنیم و کلی خاطره های قشنگ و کلی آدمایی که هستن یا نیستن رو ببینیم و دست بکشیم روی عکسامون و ببوسیمشون...

هیچی مهربان...تلنبار میکنم...تو کلی درایو مزخرف که هر لحظه ممکنه بپره و همه ی خاطرات پر...

دل آرام دوشنبه 24 آذر 1393 ساعت 21:51 http://delaramam.blogsky.com

خب من همین فرمون رو فعلا دارم میرم جلو.درایو درست کردن و توی هر کدومش کلی فولدر داشتن و... ولی چیزی که هست یه وقتهایی این عکسهای برای آینده از "حالمون" میزنه جلو. گاهی انقدر برای بعد و آینده لحظه ها رو ثبت میکنیم که به خودمون میایم و میبینیم که تمام اون اوقات همه این تصاویر رو از پشت لنز دوربینهامون دیدیم...
زیاد اهل عکس انداختن نیستم، ترجیح میدم چهار چشمی از فضایی که هستم لذتببرم و نهایتش یکی دو تا عکس بندازم برای اینکه بدونم اون روز به خصوص چه شکلی بوده...

رها- مشق سکوت دوشنبه 24 آذر 1393 ساعت 22:44 http://www.mashghesokoot.blogfa.com

من که علاقه ی زیادی به عکس دیدن و گرفتن دارم و به شدتم به آرشیو و نظمشون حساسم. یه درایو مخصوص عکس هام دارم، فولدرای عکسای شخصی رو بر اساس تاریخ سیو میکنم، و بعد اگه لازم باشه، واسه اسم فولدر، تو ادامه ی تاریخ، توضیحاتی مثل مناسبت یا مکانش رو خیلی کوتاه مینوسم. اینجوری وقتی دنبال عکسام میگردم، اول از همه که میتونم بفهمم تاریخش کی بوده، بعدم با خوندن توضیحات میتونم راحت تر پیداش کنم.
معمولا هم عکسای دوربین رو ، هر وقت عکس میگیرم خالی میکنم و همون موقع هم عکسای تکراری یا به درد نخورش رو پاک میکنم. عکسای گوشی و متفرقه هم تقریبا همین حالتن، منتها زیرمجموعه ی فولدری به اسم عکس های موبایل هستن! واسه موبایلم خیلی وقتها، وقتی باهاش عکس میگیرم، همون موقع اسم فایل خود عکس رو به تاریخش تغییر میدم که بعدا قاطی نشن با هم!

خیلی دوست داشتم بیشتر عکسام رو چاپشون کنم، ولی خب از اون جایی که حوصله و هزینه ی زیادی میخواد، فعلا به دیدنشون تو هارد رضایت میدم. من که یکی از تفریحاتم مرور کردن عکسای قدیمیه، مرور کردن خاطرات، از دیدن بارها و بارهای اونا هیچ وقت خسته نمیشم. هر چند وقت یه بار، یاد یه خاطره می افتم و میرم سریع سراغ کامپیوترم و عکساش رو پیدا میکنم.

طاها دوشنبه 24 آذر 1393 ساعت 22:52 http://dastanakeman.mihanblog.com

سلام

نگاشون می کنم.

شاد باشید

Friends سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 02:48 http://friends.blogsky.com

والله ما یه دوربین کنون داریم، واسه 10 سال پیش، جز اولین گروه های دیجیتال بود با لنز 8 مگا پیکسل.
واسه همین حجمش محدوده، نیازی هم ندیدم دوربین جدید بخرم، چون پدر مادر های ما با یاشیکا زمان ناصر الدین شاه عکس میگرفتند و خوب هم در میامد، این 8 مگا پیکسل هم واسه چشم آدمی زاد کافیه.
حالا با یه دوربین با حجم محدود که هر لظه ممکنه باطریش تموم شه آدم چیکار میکنه؟ میگذاره واسه لحظه های بخصوص، میشه یه سری عکس محدود که نیازی به پاک کردن و اینها هم نداره.
در مورد دوربین موبایل هم، من چون دستام میلرزه اصن سمتش نمیرم.

ساجده سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 07:55

با دل آرام کاملا موافقم. آدم خودش صحنه ها رو ببینه بهتره تا هی بخواد عکس بگیره که واسه بعدها بمونه.

باغبان سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 07:59 http://Www.laleabbasi.blogfa.con

یادمه چندسال پیشا خواهرم بهم زنگ زد گقت کل درایوی که به اسمت بود پاک شد.همه فایلام عکسا.گفتم باشه.
به همین راحتی.
کلن آدم خاطره بازی نیستم.
کلن آدم نیستم؟

افروز سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 10:52

منم همین کاری رو میکنم که تو میکنی کل حافظه گوشیمو عکسام پرکرده بود رفتم بجای رم گیگی که روشه یه 16 گیگ خریدم که مثلا فضا بیشتر بشه ولی جالب این بود که همه اون عکسا رو کپی کردم تو رم جدید تازه تو کامپیوتر هم ریختمشون کلا من عکس دوست دارم ولی میدونی معمولا هرچند وقت یکبارهمه عکسای کامپیوترو مرور میکنم چون بیشتر اوقات لحظه های خوبم رو ثبت میکنم و توی این مرور کردنا دنبال همون حس خوب اون لحظه هام حتی اگر به اندازه یه لبخند روی لب باشه

آوا سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 12:40

راستش من خیلی اهل عکس گرفتن نیستم.
اماخب الانا به قول شمادرایوپشت درایوه
که فول می شه ازعکس و هاردهای
اکسترنال هم ایضا..کاش انقدر
وقتی که واسه ثبت لحظات
زندگیمون میذاشتیم رو،
روی مـــــرور خاطرات و
دیدنشونم میذاشتیم
والا!
یاحق...

طـ ـودی سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 12:51

آغا تروخدا اگه اینجا کسی به نتیجه قطعی و مناسبی رسید بیاد اطلاع رسانی کنه :)))
آیکون یه آدمی که دیگه کل هاردش شده عکس!! هاردش داره میترکه و هیچ راه حل خوبی به ذهنش نمیرسه!

سهیلا سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 13:09 http://rooz-2020.blogsky.com/

ما هم قبلنا مث تو عمل میکردیم مهربانم...اما الان دیگه نه...همه چی نامنظم شده....

من که دیگه اصلا گاهی یادم میره عکس بگیرم...ازبس فقط سعی میکنم از لحظه های دورهمی لذت ببرم....

رضوان سادات سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 13:35 http://zs5664.blogsky.com/

من یه زمانی عاشق عکاسی بودم اون موقعی که هنوز دوربین دیجیتال انقد راحت در دسترس قرار نمیگرفت،برا هر مراسمی میرفتم دوربین اجاره میکردم و عکس میگرفتم،همه اون عکسها رو چاپ کردم و دارم،اما بعد ازدواج همسری یه دوربین دیجیتال خرید ولی من دیگه علاقه ای به عکاسی نداشتم،از هرمراسمی یه چن تا عکس میگرفتم و میریختم تو کامپیوتر دقیقن مث کاری که تو کردی،یه دوره ای نزدیک به 500تا عکس از کامپیوتر حذف شد و دیگه ریکاوری هم نکردم،الان هم چن وقته دیگه عکس نمیگیرم

فقط هر چن وقت یه بار میشینم همون چن تا عکس قدیمی که تو کامپیوتر هست رو نگا میندازم به یاد گذشته ها!!!

شاید اگه یه روزی گوشی هوشمند خریدم یه عالمه عکس هم بگیرم،اما فعلن که قصد خرید گوشی ندارم!!!

رضوان سادات سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 13:38 http://zs5664.blogsky.com/

راستی دوربین دیجیتالمون هم خرابه،اصن شارژ نمیشه و ما نمیدونیم مشکل از دوربینه یا شارژر،اصن هم حوصله ندارم ببرم درستش کنم!!!

سمیرا سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 14:22

مهربان جون ، من عکسهامونو به هر مناسبتی که بوده فایل بندی کردم با تاریخ ،و سالی یکی دو بار میرم سراغشون و همه رو نگاه میکنم .
بین ما هم یه شخصی هست که هر وقت عکس می اندازیم این سوال را میپرسه ، میگه اخه این همه عکس را میخواهید چیکار ؟اصلا وقت میکنید اونها را نگاه کنید؟ و من هر بار به سوال تکراری ایشون جواب میدم : بله منکه وقت میکنم

نیمه جدی سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 15:04

حدود یکی - دوسال پیش ، به پیشنهاد خودت که تو کامنتای یکی از پستام نوشته بودی هارادای اکسترنال اعتبار ندارن همه ی عکسامو ریختم رو -1510 تا دی وی دی. روی دی وی دیها هم نوشتم که چی به چی و کی به کیه.
خدارو شکر محمدرضا زیاد فرصت عکس گرفتن نداره. یعنی کلن فرصت نداره در نتیجه این منم که همش در حال عکس گرفتن از در و دیوارم . بس که هی فرت و فرت عکس می گرفتم محمدرضا رفت برام یه دوربین نیمه حرفه ای گرفت که یعنی عکاسیو جدی تر دنبال کنم . اما خب چون اصولن عادت به دنبال کردن کاری ندارم در نتیجه دوربین مزبور و مخلفاتش همیشه تو کیفشه و من کماکان در حال عکس گرفتن کج و کوله اونم از طریق موبایل و ریختنشون روی دی وی دی هستم. این بود آنچه بر من و عکسهایم گذشت و می گذرد !

نیمه جدی سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 15:05

منظورم بین 10 تا 15 دی وی دی بود! اون رقم نجومی کامنت قبلی تکذیب میشود

خورشید سه‌شنبه 25 آذر 1393 ساعت 16:31

بهترین راه فکر می کنم این باشه که یه سریاشونو گلچین کنید.. ( عکسای خاص.. با آدمای خاص یا تو موقعیتای خاص..) بعد اونا رو چاپ کنید و آلبومای خوشگل درست کنید..
و (سخته اما) بی خیال بقیه بشید.

سمیرا چهارشنبه 26 آذر 1393 ساعت 12:50

منم خیلی عکس دوست دارم ولی بیشتر دسته جمعی دوست دارم نه تکی...و همچنین عکاسی از طبیعت و جاهای دیدنی و قشنگ تو سفرها....من یه هارد به عکسها اختصاص دادم و تو خود لب تاب عکس نگه نمیدارم جهت اطمینان...عکسامم فولدربندیه براساس سال مثلا سال 91 که 12 تا فولدر توشه برای هر ماه ...و هر فولدر به اسم مناسبت اون ماه اسم گذاری شده...همیشه هم میرم سراغشون..مخصوصا اگه دلم برا کسی تنگ شده باشه

شمسی خانم چهارشنبه 26 آذر 1393 ساعت 13:55

یه پروژه عظیمی دارم به نام تفکیک عکس ها و دیلیت کردن عکس های تکراری!!! هر وقت فلش و کامپیوتر پر شده ریختم رو هارد و خدا میدونه کی به کیه و چی به چیه!!!
جان من سوال های سخت نپرس

عاطی شنبه 29 آذر 1393 ساعت 04:37 http://www-blogfa.blogsky.com

چقدر خوب ک انقد عکس دارییین

من همیشه غایب همه ی عکسام:دی

با خودم فک میکنم فرداروز ک بچه م بزرگ شه و عکس مامانای دوستاشو ببینه ک چقد داف بودن و خوشتیپ و پر عکس...به من چه خواهد گفت:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد