ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
احساس عاشق ( بدون در نظر گرفتن درست بودن یا غلط بودن اون عشق ) ... محترمه ؟
وقتی عاشق باشی و واسه اون عشق فداکاری کنی کار درستی کردی ؟( در صورتی که اگه عقلانی فکر کنی نیازی به این فداکاری نیست )
عشق ورزیدن میلیونها نفر به یه اعتقاد که از دید شما اشتباه ست ... چه حسی تو شما ایجاد میکنه ...
به احترام صداقتشون کلاه از سر برمیدارید ...یا به جهالتشون تو دلتون می خندید...
شاید جوابتون همون جمله معرف دمکراسی چی ها باشه " تا زمانی که ضرر به کسی نرسه محترمه و از این جور حرف ها .... "
منظور من این نیست ... به نگرش کلی جامعه و وظیفه ما در مقابلش کار دارم ....
بذار یه مثال بزنم .....
جنگ تحمیلی ....
وجه عقلانیش :
یه خرییت به تمام معنا .... کشته شدن میلیونها انسان در پی جهت گیری اشتباه عمدی یا غیر عمدی اشخاصی معدود.....
خب اون وجه عاشقانشو که نیازی نیست توضیح بدم ... فقط با عشق میشه جلوی گوله ایستاد خندید....
به شهید ها چه حسی داریم .... انسانهایی تحمیق شده ..یا وارسته
یه مثال دیگه .....
حمایت میلیونی مردم در سال 84 و صدالبته در سال 88 از احمدی نژاد ... خب زمان نشان داد که صد در صد اشتباه بود ولی در اکثریت .............
احترام به اکثریت برای شما چه معنی داره ....
مثال های دیگه ایی هم هست ....
مثل احترامی که به عقاید اشتباه خانواده هامون داریم و بعضا بهش تن میدیم ...و زندگیمون تغییر میدیم
تازه در خیلی از موارد فقط اینده بیانگر اشتباه بودن یا نبودن یه تصمیمه ، و تو باید بین نگرش خودت و نگرش اکثریت یکی انتخاب کنی ......
نمیدونم .... بعضی وقت ها یه چیزهایی هر چقدر هم غلط باشه باید بهش احترام گذاشت و بعضی وقت ها هم یه چیزهایی هر چقدر هم محترم باشه باید بهش اعتراض کرد ....
صادقانه بخوام بگم،
در کلام معتقدم که برای همه عقاید احترام قایلم،
اما قلبا شاید...شاید به گروه یا فردی بابت اعتقاد خاصی لبخند بزنم...
هرچند هرگز به زبون نمیارم.
اما قلبا برای همه احترام قایل نیستم،مخصوصا گروه یا کسانی که اندیشه های کلان کاملا متضاد با من دارن...در ضمیر ناخودآگاهم یه جور تمسخر یا دید از بالا به پایین دارم.که این خوب نیس..
پستتون تلنگر خوبی بود.ممنون
شما یه کاری می کنین آدم با خودش دعواش بشه.
باید روش فکر کنم..
باید روش زیاد فکر کنم..
ممنونم.
در تمام فرهنگ ها سرباز ها شجاع و محترم شناخته می شن،و کشته شده ها فداکار!
پیشینه ایرانی ها در اسطوره خواهی و اسطوره سازی هم به این معادله اضافه می شه و شهدا تو فرهنگ ما نسبت به بقیه کشور ها قهرمان تر و وارسته تر می شن!
شهدای جنگ تحمیلی برای دفاع از میلیون ها نفر کشته شدن و هدف قابل قبولی داشتن!قابل قبول از نظر عقل بشر!
داعش هم برای سر بریدن آدم های بیگناه و تجاوز به زنها هدف قابل قبولی داره ولی از نظر یه مشت وحشی بی عقل!
چه طور می شه به همه عقاید احترام گذاشت؟
چه طور می شه همچین ادعایی داشت؟
منظورم بی اترامی به مخالف نیست،ولی دشمنی علنی،یه نتیجه داره،اونهم دفاعه!وقتی عقیده یک گروهی علنا با من و عقیده من دشمنی داره و به هیچ وجه ،مسالمت آمیز ،مخالفتش رو برای خودش نگه نمی داره....من احترام و"سلام بر دشمن" و این بزدل بازی ها سرم نمی شه!
بله محترمه خیییلی زیاد
فداکاری واسه عشق کاملا درسته و همیشه تحسین میکنم اونایی رو که کاملا رو عقیدشون هستن... اگه جایی اون عقیده با اکثریت مخالف نظر من باشه من خودم رو ملزم نمیدونم که حتما قبولش کنم ولی حتما تحسینشون میکنم پایداریشون رو.
ببخشید آقای پیرزاده،
پروین بانو،بهتون ایمیل دادم.ولی پیغام داد آدرس میل اشتباهه :(
رها جانم
شاید روی عادت بجای دات سی ای زده ای دات کام.
paparbanoo@yahoo.ca
:)
به نظرم ما نمیتونیم به چیزی که خیلیا بهش اعتقاد دارن توهین کنیم...فقط متونیم نظرمونو بدیم ..اونم اگه کسی بپرسه...
ما فقط میتونیم تلاش کنم که خودمون درگیر عقاید غلط نشیم...
چقدر سخت بود سوالاتون...هی حرفام ضد و نقیض میشن...!
سلام، خوب سوالتون خیلی کلی یه،نمیدونم باید تک تک مثالها تونو جواب بدم یا سوال اصلی تون رو...
خیلی وقتا شده که مثلا یه عقیده ای که از نظرم نادرست بوده رو درجمع خانواده شنیدم و درموردش بحث کردم و هیچوقت هم زیر بارش نرفتم ولی بعضی جاها دیگه نمیشه...
همین حجاب اجباری ... وقتی نمیشه باهاش درافتاد باید رعایتش کرد دیگه...
به نظرم اون چیزی که از نظر عقلانی!!! درمورد شهدای جنگ تحمیلی نوشتین اصلا درست نیست... دفاع از خاک و ناموس چیزی نیست که بشه هیچ جوری ازش شونه خالی کرد... خدا دیگه هیچوقت اون روزها رو نیاره...من با چشم خودم دیدم عموی خودم رو که فرزند سومش هنوز یه ماهش نبود که رفت داوطلبانه اعزام شد به جبهه و یکسال بعدش شهید شد... اون جنبه ی تقدسش رو قبول ندارم...ولی باغیرت بودند و شجاعانه کشته شدند و یادشون قابل احترامه...
فکر میکنی اگه سال 62 وقتی خرمشهر پس گرفیم با یه تصمیم درست اتش بس قبول می کردیم و تا سال 6ه نمی جنگیدیم چند تا مثل عمو شما الان زنده بودن اگه بجای فداکاری با شعور سیاسی بالاتر سران مملکت خودمونو مجبور می کردیم به صلح ....بهتر نبود ...سال 66 چون دیگه نیروی داوطلب کم شد سران اتش بس قبول کردن اگه همین کار سال 62 می کردن چی می شد
خرمشهر سال 61 آزاد شد!
سلام.
به نظرم سوالهای های شما مثالی بود از دغدغه ذهنیتون با عنوان قضاوت اخلاقی.
برام جالبه که چیزی رو که کلبرگ (نظریه پرداز پیرو پیاژه) تو نظریه ش (مراحل قضاوت اخلاقی)گفته دارید طرح می کنید. در واقع شما دارید به مرحله فراقراردادی یا اصول جهانی کلبرگ اشاره می کنید. اینکه مرزهای قضاوت اخلاقی چیست و این دموکراسی هم یکی از بخش های اونه منتهی به نظرم دغدغه شما در بالاترین یا یکی مونده به آخرین مرحله ست. حتما اینو بخونید خیلی راهگشاست.
http://www.migna.ir/vdcjhae8.uqey8zsffu.html
http://psychologymirloo.blogfa.com/post-59.aspx
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AD%D9%84_%D8%B1%D8%B4%D8%AF_%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C_%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B3_%DA%A9%D9%84%D8%A8%D8%B1%DA%AF