هفتگ
هفتگ

هفتگ

آرزو

تا حالا به چند تا از آرزوهامون رسیدیم؟ چند تاشون رو بیخیال شدیم؟چند تا آرزو بر دلمون مونده؟ چه آرزوهایی هنوز برامون پر رنگ هستند و دوست داریم محقق بشن؟

اصلا آرزو یعنی چه؟ تعاریف زیادی رو میشه تو لغت نامه ها پیدا کرد  مثلا میشه گفت آرزو یعنی :آرمان، اشتیاق، امل، امید، انتظار، بویه، تمایل، تمنا، چشمداشت، خواست، خواهش، رجا، رغبت، شوق، غبطه، کام، گرایش، مراد، مطمع، مقصود، منیه، میل، وایه، هوی،هوس،خیال،شهوت،میل و ....

آرزو با هدف فرق داره، چون  هدف با یکسری ملزومات  و مقدمات و برنامه ریزی  اسباب و لوازم طی مسیر و گام به گام   نزدیک شدن و رسیدن به مقصود هست اما آرزو جنسش فرق داره بیشتر جنبه غیر مادی داره  بیشتر ناگهانی یا بقول امروزی ها یهویی است بدون رعایت ترتیب و برنامه ریزی...

هر کدوم از ما طی سال هایی که سپری کردیم آرزوهای زیادی داشتیم که بعضی هاش محقق شدن و بعضی ها کاملا خارج از دسترسند و هر دوره یی آدمیزاد به فراخور  سن و سال و تجربیاتش آرزوهای مختلفی داره مثلا من  اولین آرزویی رو که یادم میاد این بود که تو 9،10  سالگی که کلا صبح تا شب تو کوچه و خیابون فوتبال بازی میکردم آرزو داشتم با سرشونه ام  گل بزنم که زدم اونهم تو گل کوچیک... تو همون سن و سال که مثل الان ساندویچی ها این همه تنوع منو نداشتن و کلا 4و5  تا  انتخاب بیشتر نداشتیم آرزوم بود توی یه نون بورکی (آخه تو دهه شصت هنوز پای باگت به اغذیه فروشی ها نرسیده بود) مخلوط الویه و سوسیس بخورم یعنی نصف نصف نه، بلکه حجم کل یه ساندویچ الویه با ساندویچ سوسیس توی یک نون، هیچوقت روم نمیشد به هیچ ساندویچی یی بگم تا یه روز با عموم رفتیم جایی که ساندویچ فروشه باهاش رفیق بود با خجالت به عموم و گفتم و دومین آرزوی دوران کودکیم محقق شد...

تو نوجوونی کلی آرزو داشتم

میخواستم رییس جمهور بشم  اما  بعدها فهمیدم اینجا برای غیرخودی ها راهی نیست...

آرزوم بود کاپیتان پرسپولیس بشم، تو جام جهانی با آقای گلی من ایران قهرمان بشه، تو فینال چمپیونز لیگ اروپا با پیرهن رئال مادرید گل بزنم و کاپ قهرمانی رو بالای سر ببرم...

یه چند تای هم آرزوی مثبت هیجده هم داشتم که سالها بعد به یکیش رسیدم...

آرزو داشتم دانشگاه تهران درس بخونم (تو تب و تاب کنکور اون سالها) که خوندم... و یه سری آرزوی ریز و درشت دیگه که الان خیلی یادم نیست...

 تو جوونی آرزو داشتم پلیس بشم با اینکه توی تموم امتحانات دانشکده افسری قبول شدم بازم نشد که پلیس بشم...

آرزو داشتم دبیرکل سازمان ملل بشم (هنوزم بعضی شبها خواب میبینم که دارم بیانیه صادر میکنم)

آرزو داشتم تموم کتابهای نوشته شده در کل دنیا رو بخونم...

آرزوم بود از لب کسی که عاشقش بودم دوستت دارم رو بشنوم که شنیدم  هرچندآخرش کلاغ قصه ما به هیچ جایی نرسید...

............................................................................

الانم یه سری آرزو دارم هرچند کمی معقولانه تر شده اما مگه عقل و آرزو کنارهم قرار میگیرند؟؟؟

آرزو دارم هیچ انسانی گرسنه نباشه و در امنیت از هر نظر بسر ببره...

آرزو دارم اعتیاد به هر نوع مواد مضر تو کل جهان ریشه کن بشه...

آرزو دارم بتونم سوار ماشین زمان بشم و از بدو حضور بشر روی کره زمین ( حالا حاصل هبوط باشه یا بیگ بنگ) رو ببینم  از کشف آتش، اختراع چرخ،توفان نوح،جمشید جم،گیل گمش،کوه طور موسی، نبرد سالامیس،قلمرو داریوش،دم مسیحای عیسی، زانو زدن والرین،فنیقی ها،غارحرا و محمد،قادسیه،سقیفه،دهم محرم،ابومسلم،روم شرقی،،سلجوقیان،حمله مغول،چالدران،برادران شرلی،نادر شاه،ناپلئون، قاجاریه،انقلاب مشروطه،بیسمارک، رضا پهلوی،جنگ دوم جهانی،هیروشیما و ناکازاکی،اصلاحات ارضی،ویت کنگ ها  و  تا  نهایتا انقلاب سال 1357  رو  از نزدیک ببینم و متوجه بشم که اصل مطلب چی بوده...

آرزو دارم زمان مرگ من و مادرم تو یک لحظه باشه...

...............

آدم بی آرزو آدم مرده ست

نظرات 11 + ارسال نظر
حمید سه‌شنبه 23 شهریور 1395 ساعت 23:10

باز خوش به حال تو که به بعضی از آرزوهات رسیدی. آرزوهای من همه شون انقدر نشدنی و رویاگونه بودن و هستن که یقین دارم در آینده هم نمیشه به هیچکدوم نمیشه رسید! مثلا یکی از آرزوهام اینه که میتونستم با فشار دادن یه دکمه کل هستی رو برای همیشه ناپدید کنم. گاهی در خلوتم چشمام رو میبندم و بعد از کلی استرس این دکمه رو فشار میدم...

حمید سه‌شنبه 23 شهریور 1395 ساعت 23:32

یه سری آرزوهای مشترک هست که خیلیامون داریم. مثل همین آرزوی فوتبالیست شدن که تو هم گفتی. البته آرزوی هر کس بسته به تخیلش یه چیزایی اضافه و کم داره دیگه. مثلا آرزوی فوتبالیست شدن من یه داستان خیلی طولانی داره که هم طولانیه و هم چندتا پایان مختلف داره و شرحش در اینجا نمیگنجه! ولی خلاصه ی یکی از مدلهای محبوبم اینجوریه که مثلا ستاره تیم ملی باشم و طی ماجراهایی برسیم فینال جام جهانی و شب قبل از فینال در اوج شهرت یه مصاحبه در دفاع از همجنسگرایان انجام بدم و بعدش مسئولین به مربی تیم ملی فشار بیارن که در بازی فینال به من بازی نده. بعد تیممون در بازی فینال چهار هیچ از آلمان عقب بیفته بعد مربی علی رغم فشارها در دقیقه ی هشتاد من رو به بازی بفرسته و من سه تا گل بزنم و در نهایت چهار سه ببازیم! بعد موقع بلند کردن کاپ، آلمانی ها ما رو هم دعوت کنن بالای سکو و همه با هم جام رو بالای سر ببریم...

نسیم چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 00:47

نوشته شما رو که خوندم رو به آسمون گفتم خدایا شکرت من به اغلب آرزوهام رسیدم و البته ‌گاهی بیش از توقع من بود !!! شاید من زیادی قانع هستم!!

مجید چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 01:55

درود عباس عزیز
آدم بی آرزو ، مرده است ...

آشنا چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 10:02

آقا عباس مراقب خودت باش از دست حمید

شمسی خانم چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 10:27

معنی لغت آرزو رو کامل نوشتید اما من یادمه دوره نوجونی تو کتابخونه مدرسه که داشتم لغت نامه می خوندم (نخندین از سر شوق مطالعه و نبودن کتاب مناسب من هر چی دم دستم میومد می خوندم!) در معنی آرزو نوشته بود وهم و خیال از این همه معنی همین یکی یادم موند و از اون موقع تا الان هر وقت هوس آرزویی میکنم با خودم میگم آدم که به خیالاتش نمی رسه. بخاطر همین مثل یه شیء گرون قیمت به آرزوی جدید نگاه میکنم و میذارمش کنار بقیه آرزوهای بر باد رفته. در ضمن مادرم هم یه ضرب المثل توپ راجع به آرزو همیشه میگه که خب اینجا خانواده رد میشه نمی تونم بگم ;)

دایره چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 14:04

آرزو؟
آرزوی مثبت هجده؟
با این حساب من خیلی ساله که مردم.... خوشبحال شما زنده هااااا
دونستن حقیقت و این دور تاریخی که بخوبی وصف کردید دیگه آرزو نیست. لحظه مرگ همه ش رو میفهمید چون از قید زمان آزاد میشید... فکر میکنم حق همه است که بدونن و روزی میفهمن....
کلا دنیا یک داستان معمایی جنایی درام تاریخی فلسفی بزرگه که ما بازیگران زنده ش هستیم و روز مرگ ما معما حل میشه....

دل آرام چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 17:54 http://delaramam.blogsky.com

متن عالی، کامل، همه چیز تموم

سحر چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 19:46

والا ما که به هیچ کدوم از آرزوهامون نرسیدیم. یعنی شاید اینقدر بلندپرواز و کمال طلب بودم و هستم که نمیشد و نمیشه که به هیچ کدومش برسم!! البته واقعا هم برای بعضی هاش تلاش شبانه روزی کردم اما نشده که نشده!

مهشید... شنبه 27 شهریور 1395 ساعت 10:33

سلام چقدر آرزوهاتون قشنگ بود ...از همون اول تا همین آخری, که آرزوی همیشگی منم هست
تازه من آرزو دارم یه سیاره بزرگ مستقیم بیاد بخوره به زمین و کل آدمای زمین توی یه لحظه بدون هیچ دردی با هم بمیرن...

سعیده علیزاده یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 12:39 http://no-aros.blogfa.com/

امیدوارم به ارزوهاتون برسین
متن زیبایی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد