هفتگ
هفتگ

هفتگ

یک ساقه نازک، تکیه زده به قیم

در بعضی خانواده ها اولین _ و گاهی تنها _فرزند که به دنیا میاد، به دلیل عدم تجربه، دانش کم، هیجان بالا و یا هر علت دیگه ای، تمام توجه خرج کودک میشه. از برآورده شدن نیازهای ضروریش که بگذریم میرسیم به سرویس دهی افراطی... سال اول، سال دوم، سال سوم... کودک شخصیتش در حال شکل گیریه. الگو برداری میکنه، ثبت میکنه، تحلیل، تبعیت... رفته رفته رفتارهای کودک از دید غریبه ها غیر عادی میشه. کودکی رو میبینن که همواره خودش رو در آغوش والدینش جا میده. برای داشتن کوچکترین چیز نق میزنه و خیلی زود به جیغ و گریه میرسه. توجه همه رو برای خودش میخواد. کمترین درد رو نمیتونه تحمل کنه و...
ده پانزده سال بعد، کودک دیروز شده نوجوان امروز... با کمترین حوصله، حداقل ترین میزان صبر، اعتماد به نفسی خارق العاده و نگاهی از بالا به همه چیز و همه کس...
این افراد به انتخاب خودشون به این شکل تربیت نشدن اما به انتخاب خودشون در این وضعیت باقی میمونن...
در هر حال خوبه که بتونیم مرز باریک بین زود رنجی، حساس بودن و خط قرمزهای شخصی رو با لوس بودن تشخیص بدیم. مثل کسی که وسواس داره در مقابل شخصی که به بهداشت توجه میکنه...

نظرات 13 + ارسال نظر
پریسا چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت 23:16 http://parisabz.blogsky.com

البته این ویژگیها خاص فرزندان اول یا تک فرزندان نیست. من فرزند پنجم و آخر خانواده هستم و دارای تمام ویژگیهایی که گفتی و حتی متهم ردیف اول "لوس" بودن. اما از شرایط کاملا راضیم. تا حالا ضرر نکردم و ضرر هم نزدم... امیدوارم اوضاع همیشه همینطور بمونه. این پست رو دوست داشتم بخاطر حس همذات پنداری که برام ایجاد شد. مرسی

راست میگی ته تغاریا رو یادم رفت

حمید پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 03:44

به نظر من حتی موندنشون در این وضعیت هم به انتخاب خودشون نیست. نمیدونم تا حالا سعی کردی چیزی که جزو شخصیتت شده رو تغییر بدی یا نه. من هم خودم سعی کردم، هم سعی های دیگران رو دیدم. بی اغراق ندیدم حتی یکیشون به صرف تصمیم و تلاش موفق شده باشن. اونایی هم که موفق شدن و فکر میکنن موفقیتشون نتیجه تصمیم و تلاششون بوده اکثرا در اشتباهن. به نظر من شرایط عوض شده که عوض شدن

یعنی اعتقادی به تغییر خودخواسته ادم ها نداری؟

ناشناس پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 06:55

در این پست عنوان از همه جالبتر بود.....

سپاس

نیمه جدی پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 10:07 http://nimejedi.blogsky.com

اول این که اگه حمید کامنتگذار همون حمید ابر چند ضلعیه مراتب ارادت خودمو به ایشون از همین تریبون اعلام می کنم.
دوم این که راستش دلارام جان من به هیچ عنوان تحمل آدمای لوسو ندارم چه حاصل تربیتشون باشه چه انتخاب خودشون . یه بارم تو محل کارم به همکاری که ویژگی های تام و تمام یه آدم لوس از خودراضیو داشت گفتم ببین من نه ننتم نه بابات نه شوهرت نه دوست پسرت . خداوکیلی رابطه رو همکاری برپایه منطق پیش ببر وگرنه ممکنه یکیمون جونشو از دست بده:)) این طور خطرناکم در برخورد با لوسها که از بد حادثه تو خانوما انگار نمونه بیشتری دارن

بله بله خودشه
یعنی به شدت باهات موافقمااااا

اردی بهشتی پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 12:20 http://tanhaeeeii.blogfa.com

من یه مشکلی پیدا کردم با هفتگ.هفتگ رو که باز میکنم تصویر یکی از نویسنده های وبلاگ کپی میشه تا پایین و صفحه رو میگیره و بخشی از متن رو ... نمیدونم چرا این مشکل به وجود اومده و چطور میشه رفعش کرد!!!
ازونجایی که روزی چندین دفعه به هفتگ سر میزنم واقعا اعصابمو خورد کرده این قضیه!!
یه چیزعجیب دیگه هم اینکه همین اتفاق تو وبلاگ شخصی تو هم می افته دل آرام.و دقیقا همین تصویر بخشی از مطالب وبلاگ تو رو هم میپوشونه با اینکه تصویر خودت هم نیست!!!!
نمیدونم واقعا چه باید کرد

ای بابا این دیگه چه وضعیه
بقیه وبلاگ ها هم همینطور هستن یا این بد اقبالی فقط دامن هفتگ و وبلاگ من رو گرفته؟
ببین چجوری میرن روی اعصاب اردی ما

سعیده علیزاده پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 13:30 http://no-aros.blogfa.com/

خصوصیت اکثر بچه های امروزی متاسفانه...
بچه های که تا چشم به این دنیا وا میکنن یه اتاق شخصی با کل اسباب بازی و چیزایی که حتی بهشون نیاز ندارن میبینن.. حتی به قیمت نیازمند موندن پدر و مادر به خیلی چیزا و این اسفناکه(اسفناک درسته نوشتنش؟ شبیه اسفناج شده چرا)
بقول آقای حمید عزیز تغییر کردن خیلیییییی سخته
پس پدر و مادرای گرامی تو رو خدا ازونور بوم نیفتین نذارین سختیایی و عقده هایی که تو بچگیتون داشتین باعث لوس و بدتر بی ارزه شدن بچه هاتون بشه... و خیلی حرفای دیگه...
ببخشید من اینجا رو منبر رفتم(منبر یا ممبر؟)

سعیده جان اسفناکی که نوشتی درسته. میدونم که منظورت بی عرضه است و کلمه منبر هم درسته.
آیکون تکیه به جای تیراژه زدن!
منم فکر میکنم یکمی بعضی از والدین افراط میکنن.

حمید به نیمه جدی پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 13:41

محبت دارید بزرگوار. ما نیز از همین تریبون خیلی مخلصیم!

عباس پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 15:16

بعضی ها دوست دارند تا همیشه کودک بمانند و تحت قیمومیت دیگران، بعضی ها هم از بچگی آقا بزرگ و خانوم بزرگ هستن...
باید به تفاوت ها احترام گذاشت...
ضمنا همچنان مصر هستم برخی لوس ها واقعا دوست داشتنی هستند

بله باید به تفاوت ها احترام گذاشت. به نظر شما هم احترام میذارم.

حمید پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 16:08

"یعنی اعتقادی به تغییر خودخواسته آدمها نداری؟"
بله. البته خب به موضوع تغییری که مدنظر هست هم بستگی داره. ولی حداقل میتونم این رو بگم که در اکثر موارد چیزی که من دیدم چنین بوده

ممنونم برای توضیحت

اردی بهشتی پنج‌شنبه 8 مهر 1395 ساعت 21:33 http://tanhaeeeii.blogfa.com

وبلاگ بابک هم همینطور.ولی بلاگ اسکایی های دیگه نه
نمیدونم چیکار کنم با این مشکل

چقدر بد. امیدوارم به زودی درست بشه. البته یه دستگاه دیگه رو هم امتحان کن. مثلا اگه الان با گوشی وب میخونی، از لپ تاپت استفاده کن. شاید برطرف بشه. امیدوارم البته

مجید جمعه 9 مهر 1395 ساعت 00:27

ماجرا بسی پیچیده تر است و بغرنج تر از این حرفها ! و چون هزارتویی است که برون رفت از آن به سادگی نخواهد بود ...
اردت همسایه ی گرامی

بزرگوارید

هدیه یکشنبه 11 مهر 1395 ساعت 20:17

مرسی، جالب بود....


برای تک فرزندها، واقعا آرزو می کنم که قدرتمند در ایجاد شرایط و تطابق خودشون با محیط را دارم

شمسی خانم دوشنبه 12 مهر 1395 ساعت 11:53

والا موضوع خیلی تخصصی هست دلی جان. به نظرم اون هایی که بچه دارن بهتر می تونن نظرشون رو بگن. چون ماها از دور دستی بر آتش داریم. اما وقتی هیچ جای این مملکت از خانواده بگیر تا مدرسه و دانشگاه و محل کار مهارت های زندگی کردن آموزش داده نمیشه و اگرم هست اونقدر گرون هست که تعداد کمی حاضر میشن تو این دوره ها شرکت کنن نباید منتظر نتیجه رفتار درست و انسانی تو افراد جامعه باشیم.
سختیش 500 سال اوله 500 سال دوم درست میشه اگرم نشد من بی گناهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد