این روزها فضای مجازی پر شده از این جمله که (( قضاوت نکنیم)) حالا باید دید اصولا قضاوت به چه معناست. عمدتا کسانی که این کلام را بکار میبرند منظورشان این است که در مورد رفتار، ظاهر،پوشش،عقاید،آرایش،سکنات و غیره سایرین داوری نکنیم.
معنای دیگر قضاوت رفع تعارض و نزاع و اختلاف بین دو یا چند نفر و حکم دادن و محق دانستن شخص یا اشخاص در برابر کسانی که با ایشان دچار اختلاف و نزاع هستند، می باشد.
در مورد معنای نخست اینقدر جملات نغز و زیبا و کاربردی و گاها یکطرفه و نامعقول و بیشتر بر مبنای احساس وجود دارد که تکرار آن نه برای من و نه برای شما جذاب و جالب نیست.داستانهای فراوان راجع به پیشداوری و قضاوت عجولانه وجود دارد که در نهایت از اصل غافلگیری و پندهای اخلاقی استفاده میشود. به نظر من اکثر آدمها خاکستری هستند برخی خاکستری روشن و بعضی خاکستری تیره، بنابراین جز اولیا الله سفید مطلق وجود ندارد همچنین جز اشقیا سیاه مطلق وجود ندارد.
بنابراین رفتار هر کس تا زمانی که به آزادی و حقوق حقه ی ما تعرض نکرده نوع پوشش و سخن گفتن و عملکردش و سایر مسائل به ما ارتباطی ندارد و اجازه پیشداوری نداریم.
قضاوت در معنای دوم بیشتر جنبه حقوقی دارد که وارد آن نمی شوم چرا که معتقدم قضاوت صحیح و کامل بین افراد فقط از دانای کل بر می آید و چه کسی دانای کل است؟
از قضاوت کردن تا جایی که ممکن است اجتناب کنیم چرا که در بهترین حالت اگر به قوانین اعم از فقهی و حقوقی و عرفی درست عمل کنیم صرفا قوانین را اجرا کرده ایم حالا عدالت کجاست؟
از سلامت روحی، روانی و اخلاقی قاضی چیزی نگویم بهتر است.
این جمله که نمیدانم از کیست را عمیقا باور دارم (( از هر سه نفر قاضی، دو نفر در قعر جهنم جای دارد.))
نهایتا اینکه درست قضاوت کنیم اصلا تامیتونیم قضاوت نکنیم.
نمیدونم چرا فکر کردم چیز دیگه ای میخواین بگین.
در مورد قاضی هم خب به نظرم الان کی درست کار میکنه که قاضی بده...
سعی کردم بطور خلاصه مسئله رو تشریح کنم، اگه اتفاقات پیش بینی نشده یی که رخداد نبود مفصل تر مینوشتم و حرفم وضوح بیشتر میداشت... به نظرم قوه قضائیه فاسدترین نهاد حال حاضر کشورمان است.
قضاوت به معنای پیش داوری، بله کا ملا قبول هست.... ولی این روزها، این جمله کاربرد های خاص پیدا کرده، در حالیکه، یه چیزی نزدیک 6ال 7سال هست که بی اثبات، قضاوت شده و حکم شده......
بشر در طول تاریخ با قضاوتهای غلط و مغرضانه روبرو بوده و هست، با شما موافقم طی سالهای اخیر این مسئله نمود بیشتری داشته
راستشو بخوای من این "قضاوت نکنیم" که مد شده رو درست و حسابی نمیفهمم. به نظر من اگه بخوایم بطور مطلق قضاوت رو کنار بذاریم زندگی کردن عملا غیرممکن میشه. به هرحال برای هر تصمیمی یه ملاتی لازمه که یه قسمتشم همین قضاوت کردن در حد فهم خودمون بر اساس نشانه هاس دیگه
هرکسی برای خودش یک سری استانداردهای رفتاری و عقیدتی داره بلا شک، اما اینکه بخواهیم همه رو با یک چوب برونیم به نظرم صحیح نیست. ما با تجربه زیسته مون قضاوت میکنیم که میتونه درست یا غلط باشه،وقتی اشراف کامل نداریم نسبت به موضوعی صحیح تر است که قضاوت صد در صدی نکنیم
بله باید حواسمان باشد که حکم الکی در مورد رفتار و گفتار افراد ندهیم. حواسمان باشد پیشداوری ها و فکرهای قالبمیان ما را به سمت تعصب و اینها نکشاند. اینها همه درست اما خداوکیلی این قضاوت نکنیم هایی که اینور و آنور میشنوم کفری ام می کند. خب اگر هر کسی هرکاری دلش خواست بکند و هیچ کس هم قضاوتش نکند سنگ روی سنگ بند نمی شود که! بالاخره معیاری محکی الگویی قاعده ی مشترکی توی جامعه ای که در آن زندگی می کنیم وجود دارد!
نسبیت هم بالاخره حد و حدود خودش را دارد که اگر نداشت چنان هردمبیلی میشد اوضاع که نگو و نپرس. من همچنان معتقدم انسان گرگ انسان است اگر بی معیار و محک و قاعده قضاوت رها شود .
در بخش اول با شما موافقم و توی متن هم گفتم خیلی ازاین قضاوت نکنیم ها نامعقول و صرفا بر اساس غلیان احساسات است.
اما در قسمت قواعد اجتماعی با شما موافق نیستم چرا که پیروی کامل از قواعد اجتماعی یعنی حفظ وضع موجود و اگر انسانها در درازنای تاریخ اینگونه عمل میکردند هرگز هیچ تغییر و تحولی در جامعه اتفاق نمی افتاد و امروز شاهد برده داری و فئودالیسم و نظام ارباب رعیتی بودیم.
خانوم دکتر شما که خیلی بهتر از من مفهوم لیبرالیسم رو تو حوزه اخلاق میدونید اصلا و ابدا طرفدار اینکه هر کس هر کاری دلش خواست بکند نیستم و حدود و ثغورش رو در متن هم آوردم.
و نهایتا اینکه خوشحال شدم از خوندن نظرتون
من فقط یه چیز میگم:
هروقت در ذهنمان در مورد دیگران فکری کردیم و حکمی دادیم..به اون فکر نچسبیم و سریع به خودمون بگیم..از کجا معلوم..شاید خیلی چیزای دیگه و پارامترهایی باشه که من نمیدونم و برا همین هم این حکمم درست نیست..و حتی احتمال داره موضوع 180 درجه متفاوت باشه....
اینو که به خودمون بگیم ..سریعا اون حکم صادره در ذهنمون کمرنگ و یا حتی محو خواهدشد..و میمونه صرفا یه احتمال که حتی ضعیف هم هست...مطمئنا بعدش فکرمون خودبخود از اون قضاوت دور میشه...
اگه اینجوری که شما گفتی رفتار کنیم خیلی از مسائل و مشکلات خود به خود مرتفع میشه و دنیا جای بهتری میشه واسه زندگی
عالی بود
خصوصا اون عبارت نقل قول شده ی انتهای متن
فوق العاده بود
جانا سخن از دل ما می گویی !
نظر لطف شماست. خوشحالم که مورد پسند واقع شده
بیشتر افراد تو جامعه ما درگیر همین قضاوت های سطحی درخصوص زندگی خصوصی همدیگه هستن. در مسائل اجتماعی هم که با یه کلمه مقدس که در کنار نام افراد و مشاغل میگذارن معمولا مانع از اجرای عدالت میشن . قضاوت حرفه ای که در اختیار قضات محترم هست و ... اما درخصوص قضاوت های شخصی حداقل میشه این تمرین رو کرد که قضاوتمون رو کمتر به زبون بیاریم و دیگران رو محکوم کنیم.
حرف شما صحیح است هرچند بهتر و معقول تر که اصولا توی چیزی که به ما ربط نداره دخالت و داوری نکنیم اعم از سطحی و عمقی
راستش منم برداشتم از نوشته ی شما این نبود که هر کسی هرکاری بخواد بکنه و کسی هم کاری به کارش نداشته باشه. به گمونم زیادی عصبانی بودم از دست یه عده که روی همه ی بی اصول بودن و بی اخلاق بودنشون یه مهر قضاوت نکنید میزنن و تمام.
با نظر تون درمورد هنجارشکنی و نقض قوانین غیر انسانی هم موافقم و این که لازمه ی بهبود وضع بشر همین شکستن و خراب کردن ساختارای دست و پاگیر و ناعادلانه است. اما اخیرن همش داستانایی واقعی از زندگی آدمای دور و برم میشنوم که هیچ حدیو رعایت نمی کنن و مصداق بارز بی اخلاقین. بعد میگن خب تو از منظر خودت زندگی منو می بینی پس بهتره قضاوت نکنی! من بیشتر منظورم این شق داستان بود چون این روزا خیلی بهش فکر می کنم. وگرنه که هم مطلبو فهمیدم هم منظور شمارو و هم ارااااادت بسیار
هرج و مرج طلبی یا آنارشیسم کلا از نظر من مطرود هست، در حوزه اخلاق که دیگه اصل فاجعه ست. اصول اخلاقی و انسانی تو جامعه امروز به شدت آسیب دیده و در خانواده های جوان ، ولنگاری و آنارشی اخلاقی بیداد میکنه
بعدم این که همین آدمایی مثل شما باعث میشن طرف تو مجلس قسم جلاله بخوره که هیچ ایسمیو قبول نداره تا بکننش وزیر علوم:)
سلام
اول از همه تشکر می کنم که اینقدر جالب یه موضوع بسیار گفته شده رو با چنان ظرافتی بیان کردید که حساسیت برانگیز نشد. منظورم اینه که تکراری بودنش تو ذوق نزد. چون به شخصه از جملات و موضوعاتی که توی فضای مجازی مد میشه و اینقد گفته میشه که مخ رو خط خطی تا مدتها اجتناب می کنم و درگیرش نمیشم. ولی شما اینقد عادی موضوع رو مطرح کردید که تونستم بی حساسیت بهش فکر کنم. و به این نتیجه رسیدم که قضاوت کردن در معنای اول آدم بیکار می خواد. هر چند روشنفکران درگیرش بشن ولی واقعا این کار در حد انسانهای بیکار و بی مطالعه و بی دانش هست.
در معنای دوم هم دانش فراوان نمیخاد کافیه به قوانین رسمی جامعه مسلط باشی تا بتونی بر اساس ظاهر قضاوت کنی و ملعون خلق و خدا بشی:))
سلام، خواهش میکنم، خوبه که خوشتان آمده هرچند فکر میکنم با نظر لطف مطالعه کردید... اگر هر کسی به امورات خودش مشغول باشد به ندرت دست به داوری میزند
به نظر من هیچ اشکالی نداره که دیگران رو قضاوت کنیم به این شرط که نتیجه ی قضاوت رو پیش خودمون نگهداریم. من تا حالا هر قضاوتی که در نگاه اول راجع به افراد کردم درست ترین بوده. لازم به ذکر است که نظر من کاملا خودمانی و به دور از اصول علمی است. با تشکر
بله با شما موافقم، تا زمانی که افکار،نگرش ها،اعتقادات، داوری ها و ... نمود بیرونی پیدا نکرده است و پایه و اساس تصمیم گیری و تصمیم سازی نشده و صرفا برای خودمان است هیچ اشکالی نداره.