اربعین
دولت عراق برای ورود ایرانی ها به مراسم اربعین دو میلیون و پانصد هزار ویزا صادر کرده ....
جمعیت ایران حدود .....۲۰ میلیون خانوار ( ۸۰ میلیون نفر )
می تونید حدس بزنید چند نفر از این جمعیت عاشق امام حسین و شیعه و اسلام هستند ؟
از این ۸۰ میلیون ...
شما پیر ها رو که توان چنین سفری ندارند کم کن
بچه ها رو که کسر بزرگی از جمعیت ایران هستند کم کن
دو سوم جمعیت ایران زیر خط فقر اند ... کسانی که می خوان توی این سفر باشن ... اما توان مالی یا مرخصی لازم ندارند .. کم کن
کسانی یه ماه پیش در عاشورا کربلا بودن و تو این مراسم نیستن کم کن
کسانی که عاشق این مراسم اند ولی از ترس بمب نمی رن کم کن ...
جمعیت زنان که وقتی تو این قشر باشن اجازه شون دست خودشون نیست ... کم کن ....
کسانی تاب پیاده روی ۲۰۰ کیلومتری و شلوغی ندارن کم کن ....
با در نظر گرفتن تمام موارد بالا و خیلی از موارد دیگر ... به این نتیجه می رسیم که دو میلیون و پانصد هزار نفر کسر بزرگی از جامعه ماست ....
این آمار رو نوشت کنید و برای تمام کسانی که می گن ...
عشق کوروش تو دل مردمه
حکومت ایران مردمی نیست
حجاب توو ایران زوریه و هیچ کس اعتقادی بهش نداره ...
سلام،
با احترام برای اعتقادات همه. به خدا قصد بی احترامی ندارم. اما آنچه می نویسم برام مهمه و شاید کسی بتونه جواب سوال من رو بده!
من واقعا این دو میلیون آدم رو نمیفهمم! اولا با هر عراقی که آشنا شدم انگار که پدر من بوده به عراق حمله کرده. تو چشمم نگاه کردن و گفتن ما از ایرانی ها متنفریم! همین ما که اگه به خاطر جنگ جایی از کشور شون را هم خراب کردیم تا الان ده دفعه دوباره با این همه پولی که بابت ویزا و سفر میگیرن و با اهدای پول از خجالت شون در امدیم.
من هیچ وقت با این آدم ها بحث نکردم و سعی نکردم که ثابت کنم که ما نبودیم جنگ را شروع کردیم. من همه اعتراضم به هم وطن های خودم هست. عزیزان، نمیدونم چند هزار بچه دهه شستی بی پدر بزرگ شدن و پدر شهید رو هیچ وقت ندیدن. چند تا مادر هنوز انتظار رسیدن بچه اش را داره.
می خواهی راه امام حسین رو بری دمت گرم، حرفی نیست اما تو همین ایران خودمون میشه حسین وار زندگی کرد.
پا شو برو پول خرج کن واسه یک ده تو همین ایران لوله کشی کن برای آب. ببین بعدش چند نفرهر بار که آب خوردن میگن سلام بر حسین. اگر هم نه اعتقاد به دین و امام حسین ندارن. شاید به چیزی مثل کارما اعتقاد دارن! میگن یکی دست ما را گرفت حالا ما دست یکی را بگیریم.و بابت آب لوله کشی اون ها یک جای دیگه یک کار دیگه انجام میدن.
انقدر مثال های دیگه هست...یا غذا میدن بالای شهر به اسم امام حسین...جایی که همه شکم سیرن!!! بیا غذا بین کارتون خواب ها پخش کن....شاید طرف به خودش آمد و خودش و زندگیش رو نجات داد.
جدای همه این حرفا...
بگذریم از بیماری ها و مشکلات بعدش که این دومیلیون نفر بعدش با خودشون به کشور میارن و بیت المال باید خرج بشه (البته) اون چیزی که ازش باقی هست تا جلوگیری بشه از بیماری های واگیر دار.
خدا و همه یارانش همین جاست هستن...کنار ما هرجایی که هستیم...
اگر هم کسی منظور من را نمیفهمه که میگم نباید رفت به عراق برای زیارت. خواهشا جواب بده که چرا باید رفت؟
جمعه همگی خوش!
سارا جان ..
سلام مرسی که نطرتو نوشتی .... بزار جواب سوالتو از دید خودم بگم ....
قبل جواب منم باهات موافقم ولی در نظر داشته باش این نوع صحبت کردن که پول فلان چیز و برای چیز دیگه ایی خرج کنیم اشتباهه...
شما می گی با پولی که ضریح طلا می سازیم می ریم نصب می کنیم تو کشور دیگه و با رفتن به اونجا و زیارت اقتصاد و توریسم کشور دیگه ایی رو قوی کنیم ،بیایم همون پول صرف انسانهای بدبخت و بیچاره ایی کنیم که داخل کشور خودمون زندگی می کنند ....درسته ؟...
اگه یه مقدار تحقیق کنی می بینی قسمت اعظم پول همون ضریح که می گی همون شخص هایی که ما می خوایم بهشون کمک کنیم پرداخت کردن ...
درکش خیلی ساده است حاضرا کفش نداشته باشند ولی برای اعتقادشون خرج کننن ...
به نظر "تو نوعی " غلط .... به نظر" تو نوعی " فقر فرهنگی دارن .. به نظر " تو نوعی " نمی فهممن .... خب وقتی تو اکثریت هستند .... این تویی که یا باید با کار فرهنگی اونها رو همسو خودت کنی یا با کمال احترام از شون جدا شی ... و زندگی خودت داشته باشی و البته همجور که خودت گفتی با احترام به عقایدشون
اقای پیرزاده بنظرتون این امار بالا چیز خوبی هست یا نه؟
آمار نشون دهنده واقعیته اینکه من از واقعیت خوشم بیاد یا نه فرقی تو ماجرا نداره
پس الان طبق حرف شما تو قلب همه اونایی که رفتن کربلا نفرت از کوروش موج میزند. اینکه بری زیارت معنیش این نیست که عاشق حکومتی . خیلی از افراد مذهبی از حکومت بدشون میاد به خاطر دزدیهایی که داره توسط مسئولین میشه. و اگر این از نظر شما حجاب اجباری نیست نمیدونم دیگه پس شما به چی میگین زور و اجبار؟؟؟
اینکه شما از کوروش یا امثال اون بدتون میاد یا طرفدار دولت و حجاب هستین نباید اینو به همه مردم تعمیم بدین.
پری خانم سلام ...
من کی گفتم هر کی رفته کربلا از کوروش بدش میاد ... کسانی تو جامعه ما هستند که می گن کلا امار مدهبی ها رو خیلی پایین می دونن .... روی سخن من با اونها بود در سه خط آخر ...
من خود شما رو قاضی می کنم به نظر شما این حکومت پایه های مردمی نداره .... فکر می کنی از خیل عظیمی که من نام بردم چند تاشون کوروش از امام حسین بالا تر می بینن .... چند تاشون .... مسولین تا خرخره فاسد این جامعه رو که رها می کنن و دنباله رو کسی می شن که میگه مسلمون ها ایران غارت کردن و دشمن ما هستن...
و اما حجاب.... اگه تعداد این افراد مذهبی کمتر از غیر مدهبی ها می بینی که حرفت تا حدودی درسته ولی اگه مذهبی ها بیشترن اونی که شما بهش می گی " زور " اونا بهش می گن " قانون " .... اسمش حجاب زوری نیست حجاب قانونی .... مثل چراغ قرمز که به زور باید پشتش واستی ....
ممنون ازت که خوندی مطلب ....
با سلام و احترام به همه.
نمیدونم چطوره که انقد مردم ما به اسلام گارد دارن.
هر چیزی که ربط به این موضوع پیدا کنه به شکل های مختلف مسخره میکنند یا ایرادگیری میکنن.
اگه کسی الان بره تور تو شهرهای توریستی یکی از کشورهای "مخالف و دشمن" که در طی تاریخ خیلی به ایران ضربه زده بریز و بپاش کنه کسی نمیگه برو پولش رو صرف نیازمندان کن و از معایب این سفرها نمیگن. کسی بره دوبی، آنتالیا، تایلند، هاوایی و ... تفریح کسی نمیگه پول مملکت رو دور نریز.
ضمن اینکه بدی و خوبی اعراب ربطی به اسلام و مناسکش نداره. مگه ما عاشق عربستان و عراق هستیم؟ همونطور که یهودیت و مسیحیت و ... هر کدوم خواستگاهی داشتن و بعد جهانی شدن. کسی نمیگه پس مسیح فلسطینی بوده و یا موسی مصری بوده و پیروانش پیرو و موید اون اقوام هستن.
من دیگه از این مدل توجیهات خسته شدم که هر کار مذهبی از جمله زیارت، عزاداری، روزه داری، حج و... رو به جاش یه جایگزین معرفی میکنن.
عزیزم اونی که واقعا اهل دین باشه تو دین همین سفارشات کمک به نیازمند، انفاق، خمس، زکات و ... هست در طول سال همه شو به نسبت شرایط و توانش انجام میده اونی هم که اعتقاد نداره هیچ. مگه تو ادیان دیگه کسی میاد چیز دیگه ای رو پیشنهاد و جایگزین کنه!
آقای پیرزاده مرسی از متنتون ولی نتیجه گیری تون کلی هست و گاها قابل تعمیم نیست.
مثلا میشه گفت این نشونه عشق و اعتقاد مردم به امام حسین و مقام ولایته. مگر اینکه بخوایم با دلایل واهی این مراسم رو بدون شور و شعور بدونیم.
نظر تون محترمه .... حرفتون قبول دارم ولی یادت باشه جامعه رو احکام دینی نیست که اداره می کنه ... قانون جامعه رو هدایت می کنه ... من خودم جزو دسته که نوشتم نیستم ... ولی معتقدم در جامعه مدنی حرف اکثریت باید قانون بشه و قانون هم باید اجرا بشه و منی که با قانون مشکل دارم باید با کار فرهنگی اکثریت با خودم همراه کنم و قانون عوض کنم ...
خاستگاه*
با سلام،
اولا که من اصلا به اسلام گارد نگرفتم. شما من و اعتقادات من را نمی شناسید. من نوشته ام را با این جمله شروع کردم با احترام به اعتقادات همه!!!
چرا هر وقت یک سوال میشه و این سوال توش شاید نقد هست همه فکر میکنن که طرف مخالف اسلام است؟ نه من اصلا نمی خوام که حتی نقد کنم!!! اما من سوال می کنم!
اعتقادات همه جای خودش. چه مسلمان چه مسیحی ویا حتی اونی که به خدا و وجودش اعتقاد نداره . من به همه احترام میگذارم و حتی میگم این اعتقاد یک چیزی خصوصی است و بین خدا و بنده خودش.
اینجا بحث از آنتالیا و دبی هم نبود وگرنه من با رفتن دبی هم مخالف هستم. چون اونجا زندگی کردم و می دونم چه شرایطی اونجا هست. هر جایی بری و با مریضی یا هر چیز دیگه که برای خودت و دیگران ضرر داره برگردی مخالفم. حتی اگر نمیدونم به قول شما هاوایی یا تایلند باشه.
من از اسلام انتقاد نکردم و بدی اعراب را پای اسلام نزدم. این برداشت شما از نوشته من بود....
من گفتم که من نمی فهمم که چرا با همه این احوال با این حال دومیلیون آدم میرن زیارت.
که خوب شما جواب من رو دادید!
برداشت من از نوشته آقای پیرزاده این بود که ما خودمون هم تکلیف خودمون رو نمیدونم چیه از یه دنبال کورش بودنمون نه به دنبال امام حسین بودنمون.
از توضیحاتت ممنون موافقم
عزیزم من گفتم مردم ما که البته بهتره بگم بسیاری از مردم ما.
نوشته شما ناخودآگاه منو یاد تمام سوالها و مطالب مشابه در قالب نقد، توهین، مسخره کردن و حتی سوال راجع به اسلام تو این مدت انداخت که تو این مدت شنیدم و خوندم و جوابم به اونها بود نه نوشته شما سارای عزیز.
راستش برای منم سوال هست که چرا انقد به هم ادیان هر چند زیر سوال باشه محترمانه رفتار میشه اما درباره اسلام اینطور رفتار میشه با اینکه اکثر ما با این سرانه مطالعه میدونیم که کمتر مطالعه درستی درباره سوالات و شبهات درباره اسلام انجام داده و شاید اگر تحقق بشه خیلی از سوالات جواب داده بشه و اگر کسی به این نتیجه رسید که این دین پر از اشکال و ایراده نیازی نیست شروع به توهین و غیره کنه باید تکلیفش رو با دینش روشن کنه همونطور که ما از جزییات ادیان دیگه اطلاع نداریم و بهشون احترام میذاریم.
اگر جویای جواب درست هستید میتونم فرد مطلع و مطمئنی رو بهتون معرفی کنم دوست عزیز.
خوبه که انقدر خوب حرف همو می فهمید ...
نظر من اینکه ...
بزار ر فضولی کنم و حس خودمو نسبت به بحث شما بگم سارا( البته منظورم امثال ساراست ،مثل من ) با شما موافق نیست ... احتمالا اگه اون فرد رو هم معرفی کنی کمکی نمی کنه چون انقدر وجه اسلام خراب شده که درست کردنش خیلی زمان می خواد ....
نکته ایی که من می خوام امثال من و سارا بهش برسیم اینه ... میلیونها نفر کنار من و سارا زندگی می کنن که افکارشونو نمی پسندیم .... ولی باید بهش احترام بزاریم و در فضای دوستی و هم دلی بهم نزدیک بشیم
من فقط این مردم رو درک نمی کنم به خاطر تمام مراسم صوری ای که شرکت می کنن اما دریغ از ذره ای تغییر!
این سفرها که دیگه سیاحت نیست، زیارته! باید تغییری داشته باشه تا بیارزه به اون همه خرج کردن پول و مصرف اب و برق نایاب کشورمون برای تدارک همچین مراسمی و سراریز کردن انواع و اقسام بیماری ها و امراض به کشور!
اما خب هرکس مختار اعتقادات خودشه. هرجور راحتن عمل کنن...
ضمنا اعتقادات مذهبی می تونه رابطه مستقیمی با اعتقاد به حکومت نداشته باشه. و همچنین این اعتقادات می تونه با اعتقاد به کوروش و امثالهم جمع بسته بشه...
بله می تونه هر دو اعتقاد در دل آدم باشه ولی وقت انتخاب باید ببینیم الویت اکثر مردم امام حسینه یا کوروش ...
اون زمان انتخاب که مهمه و دنیای ما رو تغییر میده ... من امام حسین دوست دارم و کوروش رو هم به عنوان یک ایرانی دوست دارم ولی وقتی که بچه ام به تضاد میرسه و از من سوال می کنه اون زمان زمانه انتخابه ....
وقتی پای احساس به میون میاد ، خیلی از رفتارها توجیه میشه. بعضی چیزها منافع عمومی هستن. توی این موارد میتونیم ایراد بگیریم. اما از موارد شخصی که مربوط به شخصیت، نوع و محل تربیت، افراد تاثیر گذار در رشد و بلوغ فکری و... میشن نمیتونیم و حق نداریم ایراد بگیریم. مگر اینکه به ضرر منافع عمومی باشه. مثلن یک خیمه عزاداری که داره شیر داغ و چای و هر چیزی که دلش میخواد میده دست مردم، نمیتونه مؤاخذه بشه. حق نداریم ایراد بگیریم. اما اگر همون خیمه صدای طبل و سیستم مداحی و نوحه سراییش رو موجبات سلب ارامش رهگذر و همسایه و کسبه قرار داد، اونجا حق داریم بگیم نکن. اینجا ایرانه و پدران و مادران و نسل ما اکثرن مسلمان هستن. ریشه زیارات و توسل و مسافرت های زیارتی و نذورات و قربانی ها و روضه خوانی ها و.. همه برمیگرده به حس رضایت و ارامش قلبی که برای فرد انجام دهنده به فراخور اعتقادات و باورهاش ایجاد میشه. همونطور که مدرسه سازی و بیمارستان سازی و کمک به ایتام و خیریه ها برای یک عده دیگه با باورهای متفاوت، همون احساس رضایت رو بوجود میاره. همونطور که سفرهای تفریحی به اقصی نقاط ایران و جهان برای یک عده دیگه ارامش بخشه. پس نمیشه به راحتی در مورد موجبات ارامش و اعتقادات مردم قضاوت کرد. یک دسته رو نفی و یک دسته رو تحریم کرد. چه بسا افرادی که هم کربلا میرن هم دوبی هم دور اروپا گردی هم جمکران. چیکارشون داریم .چرا گیرمون رو این چیزا افتاده...
درسته که عقل و منطق باعث رشد باورهای درست و ارمانی و تلاش در جهتش میشه. درسته که خیلی چیزا به خیلی چیزای دیگه ارجحه. درسته توی خیلی از مثالا اگه ما بخوا یم تصمیم بگیریم مدل متفاوتی تصمیم میگیریم. اما باور و حس و ارمان های هم رو مسئله ای برای فکر کردن بهش قرار ندیم. هر کسی میتونه ازادانه عمل کنه بشرط اینکه حقوق مردم رو پایمال نکنه.
اقای پیرزاده ممنون از نوشته خوبتون. ولی کوروش و کربلا و حکومت فعلی و حجاب ربطی به هم ندارن. امروز دیگه هر کسی میتونه یک چیزایی رو باهم قبول داشته باشه که توی ظاهر زیاد به هم مرتبط نیان. مثلن حجاب رو دوست داشته باشه و باهاش بره مقبره کوروش عکس بندازه. کربلا بره و متنفر از حکومت فعلی باشه. اهل حجاب نباشه اما عاشق امام حسین باشه و... همش دلیه .
بله میشه که اینطور باشه ولی همونطور که توو کامنت قبلی گفتم در قسمتهای از زندگی نوبت به انتخاب میرسه که ناچارا یکی از گزینه ها رو باید انتخاب کنی ....
در مورد قسمت اول فرمایشتون هم یه سوال مطرح می کنم ...
فرص کن تو تکیه دم خونه شما .... شربت و چایی می دن و سنج و طبل هم می زنن ... شما می ری اعتراض یع نامه از زیر پیشخون در میاره که ۹۰ در صد از همسایه های کوچه شما رضایت دادن که اینها طبل و سنج بزنن ... اون وقت واکنش شما چیه ...؟
درود بر آرش عزیز
همسایه ی نادیده گرامی :
به قول سارا ، با احترام برای اعتقادات همه .
آرش جان !
من به خاطر کارم یکی دو باری در مسیر این کاروانها بودم و از نزدیک با اونها تا مرز رو رفتم .
اولا که برخلاف اون چیزی که تصور میشه در این کاروانها هم افراد مسن ، زن و مرد ، هم آدمهای روی ویلچر ، هم کودکان شیرخوار تا نوجوان و ... و ... بخصوص زنان وجود دارند .
دوم اینکه من هیچ تناقضی و حتی هیچ تضادی بین این هایی که می روند کربلا و آنهایی که می روند پاسارگاد نمی بینم . این یک بحث اعتقادی و مذهبی ۰ و آن یک بحث میهنی و ملی .
در ضمن باور کن آرش جان بسیاری از همانها که در آبانماه به پاسارگاد می روند ، در اربعین هم به کربلا می روند . چه بسا که خیلی شان در خرداد هم به بهشت زهرا می روند .
سوم اینکه من برای تک تک آنهایی که این راه را می روند خارج از بحث های اعتقادی و مذهبی احترام و ارزش قائلم . اما شاید بد نباشد یکبار هم از این زاویه دید به موضوع نگاه کنیم که بسیاری از ما در پی یک اتفاق ، یک حرکت ، یک تجمع ، یک کار غیر معمول و غیر روزمره هستیم .
در بسیاری از کشورها حرکتهای اینچنینی وجود دارد . به مناسبتهای مختلف و البته با این تفاوت که در اکثر کشورها حرکتها به سمت شادی است .
چهارم اینکه به هر حال نمی توان منکر این شد که ما در جمع شدنخای اینگونه ید طولایی داریم .
در تظاهراتهای سال ۵۷ واقعا می شد جمعیت های چند ده نفره تا چندصدهزار نفره رو دید ، اما حالا به همه ی جوانها و میانسالهای اونموقع بگی ، کمتر کسی قبول می کنه که توی تظاهرات بوده !
و بالاخره اینکه نقش تبلیعات و تحریکات و منافع دیگران رو هم نباید نادیده گرفت ...
اما با همهوی اینها تک تک اونهایی که برای اعتقادشون میرن کربلا کارشون بارزش و قابل احترام هست .
باقی بقایت .
درسته دوستم مردم ایران مردم هزار رنگ اند ... ولی وقت انتخاب اون گزینه اصلی رو می کنن
با همه احترامی که برای شما قائلم ولی تحلیلتون درست نیست....
ممنون دوست خوبم .... که نظرتو گذاشتی
باتمام احترامی که براتون قائلم اصلا صحبتهاتون رو قبول ندارم و نمیتونم اینگونه افراد رو درک کنم .منم عاشق امام حسین هستم و تو خلوت خودم عزاداری میکنم و زیارت عاشورا میخونم و ارزومه برم کربلا .
ولی بی حجاب هستم و کلا با تظاهر به دینداری و اینگونه شعار دادن و مذهب رو زورکی تو حلق مردم کردن مخالفم و بنظرم با تمام خطرات و مصائبی که وجود داره فقط فان بودن پیاده رفتن و مفت خوری (ببخشید واژه مناسبتری به ذهنم نرسید)رو عامل اصلی هجوم ایرانیها به کربلا میدونم .
بسیاری از اینگونه افراد رو میشناسم که کاش حداقل به اخلاق و انسانیت عمل میکردن دینداریشون پیشکش
توجه داشته باش من نگفتم کار این افراد درسته ... من گفتم چون کسر بزرگی از جامعه هستند طبق دمکراسی حرفشون باید اجرا بشه ....
راستی یادم رفت بگم اقای قاض....ی مرت ضوی که حتما معرف حضور تون هست هم در این مراسم شرکت دارند....
بهتره ادمها را بر اساس رفتارشون قضاوت کنیم نه اعمالشون
"ان را که خبر شد خبری باز نیامد".....
یعنی کسی که واقعا ایمان داره شما دیگه چیزی از نمی شنوی و نمی بینی نه سلفی در حال پیاده روی! و نه......
ایمان در هیاهوی سیاست بازی و ریاکاری محو شده.....
خوب گناه مرتضوی پای الباقی ننویس دوست من تو هر صنف و گروهی آدم بد هست
مهران بزار یه بار دیگه حرف کامنت قبلی بگم ... من این عده رو قضاوت نکردم فقط گفتم کسر بزرگی از جامعه اند ...
۱) یه عده مومن و و با ایمان قسمت اعظم جامعه اند پس باید حرف ، حرف اونا باشه ....
۲ ) یه سری ابله و قاتل کسر بزگی از اجتماع اند پس باید حرف ، حرف اونا باشه ....
فرقی نداره ...
سلام و به قول دوستان با احترام به همه
راستش واقعا شگفت زده شدم از بعضی نظرات..نمیشه همه رو به یک چوب روند دوستان.من در نزدیکان و اطرافیانم کسانی رو میشناسم که در حال حاضر در پیاده روی اربعین هستند، آدم هایی درست و معتقد.که نه به قصد تفریح و سلفی گرفتن رفتند و نه به قصد مفت خوری!!تعدادشون هم کم نیست که بگم استثنا هستند. از قضا آدم هایی بسیار دست به خیر و کمک و همراه هستند. نمیدونم به کدوم مسند تکیه زدیم که انقدر راحت دیگران رو قضاوت میکنیم...چه بسا روزی دست همون آدم بی اعتقاد (از دید من نوعی) به گونه ای گرفته و یکی از مقربین خدا بشه..شاید به واسطه صحنه ای در همین پیاده روی.نمیدونم چطور میشه انقدر قطعی راجع به آینده و دین و ایمان دیگران و خودمون نظر بدیم.
مورد دیگه اینکه آقای پیرزاده، من کسی هستم که مقطع دکترام رو خارج از ایران گذروندم، کربلا هم رفتم، مخالف صد در صد شرایط فعلی هم هستم. حجاب اجباری و به طور کلی دین اجباری رستگاری در پی نداره...کسی مخالف اسلام نیست ( حداقل از جانب جمعی که افکاری شبیه به خودم دارند، صحبت میکنم)، ایراد از توجه و تمرکز روی مسایل کم اهمیت و فراموش کردن عمده معضلات مردم مثل فقر، اعتیاد، فقر فرهنگی و.. است.
همیشه و همیشه برای شما و نظراتتون خیلی زیاد احترام قایلم.
مرسی که نظرتون گذاشتید ممنون
حرف هاتون درسته
چه موضوع جالب رو نوشتید و چه بحث جالبی شد.
اول بگه که من خودم دوست دارم برای یکبار تجربه هم که شده به کربلا برم.
ببینید من احساس میکنم این چیزی که شما گفتید متاسفانه برمیگرده به نوع تربیت ما. ما از بچگی اونقدری که توی مراسم های مذهبی و محرم و سفره و انواع ختما که تهش میرسن به امام حسین بودیم تو هیچ مسئله ی دیگه ای انقدر خاطره نداریم. حالا اینکه اون گفته ها تاثیرش رو تو ناخودآگاه ما میذاره و اکثر این مسجد رفتن ها و کربلا رفتن ها و ... تاثیر همون ناخوآگاه نا آگاه ماهاست..
من خوندم در کتاب های معتبری مثل شرعتی که امام حسین شب قبل از عاشورا به یارانش گفت که کسی از شما اگر ذره ی کوچکی از حق الناس بر گردنش هست برگرده و بودنش در اینجا کنار من هیچ فایده ای به حالش نداره. حالا ببینید چی شده که اکثر ادمها اعتقاد دارن که با یه اشک ریختن تمام کارهای بدشون یا همون گناهانشون پاک میشه، دلیلش همون نا آگاهی ماهاست.
بزارید یه مثال از زندگی خودم بزنم. من خیلی کم در مورد اسلام و یا امام حسین خوندم و میدونم متاسفانه.
اما خب شاهنامه و مثنوی زیاد خوندم و هرچی تو زندگیم دارم آرامش این روزام. کارهای درستی که بلدم همه رو از این دو کتاب ارزشمند یاد گرفتم. کلا نگاهم به زندگی عوض شد.
وقتی باردار شدم دنبال یه اسم با مفهوم برای پسرم میگشتم عاشق اسم هومن و سورنا به خاطر مفهومش توی شاهنامه شدم.
اما همسرم عاشق اسم حسین بود. و گفت پسرمون توی محرم بدنیا میاد. اما پسرمون قرار بود بعد از محرم بدنیا بیاد.
از قضا من بیست روز زودتر از موعد دقیقا شب عاشورا دچار درد زایمان شدم و پسرم صبح عاشورا بدنیا اومد.
دلم لرزید و اسمش شد حسین. حالا اون همه مطالعه و تحقیق و منطق چی شد نمیدونم...
زندگی ماها پر ازین حس های ناشناخته ست که نمیتونیم برشون غلبه کنیم یعنی سخته..
کاش بتونیم برای یکبار هم که شده ضحاک باشیم که توی شاهنامه پدرش رو کشت که نماد چیره شدن بر اعتقادات غلط گذشته ست. و یا مثال اسلامیش میشه ابراهیم بت شکن.
ممنون .... اعتقاد به حسین تو دل شما بوده والا الان آقا هومن داشتید
*شریعتی
البته که من با اسلام و یا امام حسین و یا هیچ اعتقادی هیچ مشکلی ندارم. فقط با نوع نگرشی که امروز هست مشکل دارم. فقط ظاهریه و مادی
کاش کمی هم دنبال معنا بودیم. معنای اسلام. معنای اما حسین. معنای کوروش. معنای شاهنامه. معنای حرف اقای پیرزاده...
دوستان عزیز حقیقت یکیه. فقط به زبانهای مختلف گفته شده
بزارید براتون یه شعر فوق العاده زیبا از مولانا بزارم.
بله اگه کسی به ریشه هر اعتقادی بره جز صفا و عشق چیزی پیدا نمی کنه ....
در مورد ضحاک که نوشتید و برداشتون از کار ضحاک عالی بود من خونده بودم ولی به این نتیجه نرسیده بودم ..
بود شاهی در جهودان ظلم ساز
دشمن عیسی و نصرانی گداز
عهد عیسی بود و نوبت آن او
جان موسی او و موسی جان او
شاه احول کرد در راه خدا
آن دو دمساز خدایی را جدا
گفت استاد احولی را کاندر آ
زو برون آر از وثاق آن شیشه را
گفت احول زان دو شیشه من کدام
پیش تو آرم بکن شرح تمام
گفت استاد آن دو شیشه نیست رو
احولی بگذار و افزون بین مشو
گفت ای استا مرا طعنه مزن
گفت استا زان دو یک را در شکن
چون یک بشکست هر دو شد ز چشم
مرد احول گردد از میلان و خشم
شیشه یک بود و به چشمش دو نمود
چون شکست او شیشه را دیگر نبود
خشم و شهوت مرد را احول کند
ز استقامت روح را مبدل کند
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
چون دهد قاضی به دل رشوت قرار
کی شناسد ظالم از مظلوم زار
شاه از حقد جهودانه چنان
گشت احول کالامان یا رب امان
صد هزاران مؤمن مظلوم کشت
که پناهم دین موسی را و پشت
این شعر دستان یک پادشاه یهود هست که مسیحیان رو میکشت و روی درستی حضرت موسی تعصب داشت. ولی مولانا میگه این پادشاه احول بود(احول یعنی دوبین، کسی که چشمش چپه و دوتا میبینه)
و مثال قشنگه که میزنه که شیشه سازی به شاگردش میگه اون شیشه رو بیار و شاگردش که احول بوده میگه کدومو میگی؟
استاد میگه اونجا یک شیشه هست.
ولی شاگردش میگه نه دوتاست.
استاد میگه خب یکیشو بشکون.
شاگرد که یکیشو میشکونه میبینه هردو شکسته...
عالی بود استفاده کردم ممنون
سلام آقای پیرزاده
من یک بار رفتم کربلا و همه محرم های عمرم تا حالا با دیدن دسته های عزاداری و هیئت و نوحه خونی حالم یه جوری میشه و دلم پر پر میزنه و همه عاشورا ها موقع اذان ظهر اشکم برای امام حسین و حضرت عباس درمیاد ... عاشقونم هستم و ابایی هم ندارم از گفتنش... اما..............اما تو جمع های خانوادگی ؟/ دوستان / آشنایان و خلاصه هرجایی که سقف داشته باشه یا حتی چهار دیواری اختیاری باشه... حجاب رو سرم نیست.. چرا؟؟؟ چون من شخصا هیچ اعتقادی به حجاب لااقل از نوع پوشش مو ندارم... چه برسه به نوع زروی اون....این از من ! که لااقل شاید یه نمونه از جوونای امروزی باشم که مذهبم اسلام و شیعه است و به امامها اعتقاد دارم ولی به د*و*ل*ت و دزدی و ح*ج*ا*ب اجباری و .... که به دین میچسبونن.... به هیچ عنوان
بحث اعتقاد نیست خانم گل .... بحث قانونه ...
ممنون از دقت نظرتون آقای پیرزاده
"جامعه رو احکام دینی نیست که اداره می کنه ... قانون جامعه رو هدایت می کنه ... ولی معتقدم در جامعه مدنی حرف اکثریت باید قانون بشه و قانون هم باید اجرا بشه"
**راستش بحث من ربطی به قانون نداشت. منتهی جامعه اسلامی احکام دینی + قانون هست و جوامع دیگه قانون. اینکه حالا آیا واقعا احکام دین و قانون در جامعه ما رعایت میشه یا خیر، بحثش جداست.
............
"احتمالا اگه اون فرد رو هم معرفی کنی کمکی نمی کنه چون انقدر وجه اسلام خراب شده که درست کردنش خیلی زمان می خواد ...."
**ایشون گفت سوال داره و من حس کردم حقیقت طلبه، راهی جز معرفی منبع مطلع سراغ نداشتم. اهل سوال حق پذیرن اگه جواب درست بشنون، بقیه دنبال بهانه ان. یعنی یک سال هم وقت بذاری با یه مبنای درست باهاشون بحث کنی باز لجبازی میکنن چون دنبال جواب نیستن.
ممنون
مسئله این نیست که دو میلیون یا حتی نصف جمعیت ایران یک اعتقادی دارن، مسئله اینه که این جمعیت اعتقاد خودشون رو برتر میدونن و میگن تنها راه رستگاری همینه. بعد سالی یه بار عده ای ریاکار هم میرن کربلا که بعد تو رزومه کاریشون اینها رو بگن و پست و مقام بگیرن. خلاصه که این داستان مفصله. فعلا که ما فرمان بر هستیم و اونها فرمانروا.
همون طور که گفتم ما باید جامعه داشته باشیم قانون مدار و قانونی داشته باشیم که بتونیم قوانین غلط درست کنیم
سلام
مثل همیشه نکته سنجین... پیام دیگر دوستان رو نخوندم اما دو سه تا نکته در مورد مطلبتون عرض کنم.
من یکی از این جمعیت بودم و امسال به لطف الهی با تمام وجودم تو این دریا شناور شدم، این رو عرض کردم که بدونید با حدس و گمان نمی گم
اول اینکه خیلی ها بدون ویزا رفتند و این تعداد ویزا همه ی زوار رو نشون نمیده. در نجف یک آقایی با خانوادش بود و گفت سه ساله دارم میام و تا بحال ویزا نگرفتم. ما فقط شماره ملی مون رو ثبت کردیم، حتی پاسپورت هم نداشتیم!! تایید یا ردش نمی کنم فقط جهت اطلاع عرض کردم...
دوم اینکه مسیر نجف تا کربلا که عموما ایرانی ها طی می کنن حدود هشتاد کیلومتره و خود عراقی ها از راه های دور تر هم میان که بعضا ده روز در راه هستن. اما بعضی مثل ما چون دختر هفت ساله ام پا به پامون راه اومد عصر روز دوم ماشین گرفتیم و رفتیم کربلا. یعنی لزوما همه ی این مسیر پیاده طی نمیشه، اما حضور در اون جمعیت پیاده این سفر رو خاصش میکنه...
ان شاء الله مشرف بشید و ببینید که اتفاقا جمعیت کثیری از افرادی که میان راهپیمایی اربعین و زحمت رد شدن از ازدحام لب مرز و مشکلات رفت و آمد که خودش داستان مفصلیه پشت سر می گذارند از قشر ضعیف جامعه هستند اما همه سختی های این سفر رو به جان می خرند به عشق آقا ابا عبدالله علیه السلام.
یه نکته هم عرض کنم. در همه جا خوب و بد هست ,مثل بعضی سودجویان، بعضی راننده های مسیر که اذیت می کردن و هزینه ها رو بالا می گرفتن، اما چی بگم از مردمان مستضعف (مستضعف از هر جهت) عراق که واقعا همه چیزشون رو در سبد اخلاص گذاشتن و شبانه روزی خانه و زندگی و فرزندان و مالشون رو وقف زوار می کنند ... وصف نشدنیه فقط باید دید.
ما دو شب منزل یک خانواده پر جمعیت بودیم، وقتی زائرها زیاد شدن حتی خودشون تو مطبخ خوابیدن که جای ما راحت باشه و وقتی دخترم مریض بود پا به پای ما تا دکتر و داروخانه اومدن و همه هزینش رو هم دادن که نکنه به ما سخت بگذره...
ان شاء الله برید و ببینید...