هفتگ
هفتگ

هفتگ

ترند اول

اونقدر سریع اتفاق افتاد که به تو مهلت نمیده فکر کنی.....
 اولش شوخی می گیری و می گذری

 ولی بعد یکی یکی سایت ها و کانال ها و شبکه ها اعلام می کنند...
ته دلت یه چیزی زیر و رو میشه....

 از امروز بعد ازظهر، از بیمارستان تجریش به عقب می ری...

 هر روز و هر روز

یکی یکی صفحات رو بر می گردی عقب.... رد پاها... صلابت و قدرت و جسارت.... صبر و آرامش.... و البته اشتباهات، تند روی ها و خیلی خیلی چیزهای دیگر که مجموعه نقل و قول های منابع مختلف توی ذهنت متبادر می کنه.....

تسلیت و تسلیت پشت سر هم......

وزنه ایی بس سنگین بود این رو از روی حب و بغض های نوشته شده و جان نوشته ها  می توان دریافت....

تاریخی گذشت و به تاریخ با هر قضاوتی پیوست.....