ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اونقدر سریع اتفاق افتاد که به تو مهلت نمیده فکر کنی.....
اولش شوخی می گیری و می گذری
ولی بعد یکی یکی سایت ها و کانال ها و شبکه ها اعلام می کنند...
ته دلت یه چیزی زیر و رو میشه....
از امروز بعد ازظهر، از بیمارستان تجریش به عقب می ری...
هر روز و هر روز
یکی یکی صفحات رو بر می گردی عقب.... رد پاها... صلابت و قدرت و جسارت.... صبر و آرامش.... و البته اشتباهات، تند روی ها و خیلی خیلی چیزهای دیگر که مجموعه نقل و قول های منابع مختلف توی ذهنت متبادر می کنه.....
تسلیت و تسلیت پشت سر هم......
وزنه ایی بس سنگین بود این رو از روی حب و بغض های نوشته شده و جان نوشته ها می توان دریافت....
تاریخی گذشت و به تاریخ با هر قضاوتی پیوست.....