هفتگ
هفتگ

هفتگ

سیاه، سفید، خاکستری

یک گورستان بی انتها... پر برف و سرد، با سنگ قبرهای خاکستری و یک اندازه که تا چشم کار میکند پشت هم چیده شده اند. زنی با بارانی سیاه که کلاهش را به سر گذاشته، رو به روی یک قبر زانو زده و با دقت نوشته های سنگ را که عمود ایستاده میخواند. گویی مرده ها به احترام نگاهش ایستاده مرده اند...