هفتگ
هفتگ

هفتگ

یادآوری

گاهی وقتا باید یاد بعضیا آورد که کی  بودن و  جایگاه شون کجا بوده  که امروز اینقدر خودشون رو دست کم نگیرن و خودباخته نباشن و تو زوال و روال روزمره گی و تکرار و تسلسل از نفس افتادن مکث کنن، باید یادشون آورد یه زمانی هیبتشون تو  دل خیلی ها زلزله بپا میکرده ,واسه  بعضیا از ترس و برا خیلیا از شوق، باید یادشون بندازیم یه زمانی گوشه چشمشون  کلی کشته مرده داشته و راه رفتن با ناز و کرشمه شون محله یی رو بهم می ریخته.

آدم های کسل و سر درگریبون، انسانهایی که وا دادن  و اصلا خیلی چیزها از یادشون رفته روحشون خسته و فشل شده،بخاطر غمگین بودن طولانی شون سرد به نظر میان،اونهایی که دست از خیلی چیزها کشیدن و تو مسیر همیشگی قدم میزنن،اونهایی که باورشون شده دیگران براشون ارزشی قائل نیستن و خودشون رو کم ارزش میبینن،واقعی بودن گذشته براشون خیالی به نظر میرسه و اصلا حوصله یادآوری گذشته رو ندارن چرا که معتقدن امروزشون هیچ ربطی به دیروز نداشته...

من تجربه کردم شما هم  امتحان کنید حس غریبی داره اینکه گذشته خوب کسی رو یادش بیارین، بدون سرکوفت و نصیحت و بازگو کردن شرایط امروزش.

دو سه روز پیش یاد یه خانوم چهل و خرده ای ساله نسبتا غمگین  انداختم که همیشه این جوری نبوده  و یه روزگاری کلی آدم خاطرش رو میخواستن و چه دعواهایی که به خاطر همین خانوم خیلی معمولی امروز بپا نشده، وقتی بعضی چیزها رو یادش انداختم تو همون حالی که غمگین بود واسه یه لحظه چشماش برق زد و خندید.

نظرات 7 + ارسال نظر
نیمه جدی سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 19:59

چه خوب بود این نوشته. خیلی خوب.
هر چند گاهیم خیلی از ما خستگی امروزمون به خاطر دیروزه. به خاطر گذشته ای که انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بودن تا بکوبنمون. تا اذیتمون کنن. تا خاطرات گذشته اکثرشون خاطر آزار باشن. ولی این فرم نگاه شمارو خیلی دوست داشتم . این که میشه تو گذشته رد منحصر به فرد بودنمونو پیدا کنیم و شاید کمکی باشه واسه بلند شدن امروزمون. دروغ چرا تا حالا اینجوری به گذشته ام نگاه نکرده بودم.

اولا که ممنونم بسیار فراوان بابت تعریفتون....
دوما بقول مولانا ((خوشتر ان باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران)) مفید و دلچسب تر هست وقتی که این منحصر به فرد بودن رو دیگران بیاد ما بیارند.

پریسا سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 21:21 http://parisabz.blogsky.com

به بعضیا هم باید کمک کرد گذشتشون رو فراموش کنن تا مانع پیشرفت و شادیشون نشه. من در موردی که شما گفتین تا حالا تجربه ای نداشتم ولی در موردی که خودم گفتم به خیلی ها کمک کردم.

بله روش شما هم قطعا تاثیر گذار هست.

حمید سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 21:25

باز خوش به حال اونایی که یه چیزی واسه یاداوری دارن

به نظرم همه دارند اگه نخوایم خست به خرج بدیم

دل آرام سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 21:29 http://delaramam.blogsky.com

میدونم هدف نوشته‌ات مثبته اما به نظر من امروز "چی بودیم" دیگه چه اهمیتی داره، "چی هستیم" مهمه...

باهات موافقم بابت اینکه هرکسی باید الان خودش رو ببینه، اما دیگران می تونن دیروز رو یادشون باشه و یادآوریش کنن

مجید چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت 08:50

درود
عباس عزیز ...
با نوشته ات موافقم ... گاهی وقتها یادآوری برخی چیزها می تونه به طرف مقابلت یه تلنگر بزنه ، یه اعتماد به نفس بهش بده و به قول تو برای یه لحظه چشماش برق بزنه و بخنده ...

دورد
مجید جان
زنده نگه داشتن امید حس خوبی داره

شمسی خانم چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت 09:13

آقا اینجوری که خطرناک شد به قول ملا نصرالدین آخه من جوونی هام هم هیچی نبودم که :)))))) گذشته از شوخی نگاه مثبت شما انرژی مثبت رو هم منتقل میکنه.

نفرمائید، ندید حاضرم شرط ببندم شما هم قطعا خاطرخواه سینه چاک داشتین

آذین چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت 10:52

کاملا موافقم . گاهی هم باید به افراد گذشته شون رو یاد آوری کنیم که بدون متلک و شکستن غرورشون متوجه بشن که کی بودن و کی شدن

مثل رئیس آموزش یکی از دانشکده های ما که با دیپلم اومده و رفته مدرک علمی کاربردی گرفته و با پارتی شده رئیس اداره آموزش و حالا برای کارشناسش که فوق لیسانس صنعتی شریفه جوزونه میاد

اینجوری یادآوری کردن میزنه کلا دو طرف رو داغون میکنه ها از ما گفتن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد