ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خودزنی های ملی
1 - جنگل
به این عکس نگاه کنید :
نیمه ی پایینی عکس ، تپه ای است با رنگ سبز روشن و چشم نواز . تپه ای سراسر سبز و پر از گلهای بهاری ، بابونه ، قاصدک ، شقایق ، گل گاوزبان و ... و ... با زیبایی خیره کننده اش ، تپه ای است در خاک ایران ، در یکی از توریستی ترین نقاط این مملکت . این تپه همه ی زیبایی ها را دارد ، اما جنگل ندارد .
در انتهای تپه و در سمت چپ عکس ، یک حصار ساخنه شده از فنس قرار دارد . این فنس ، حریم مرزی ایران و آذربایجان است .
و سرانجام ، نیمه ی بالایی عکس با جنگل های تو در تو و درختان سر به فلک کشیده اش دیده می شود . پیدا کردن یک تکه زمین بدون درخت ( به جز حریم ساختمان مرزبانی ) در آن تپه ها و کوهها کار دشواری به نظر می رسد . آن تپه ، در کشور آذربایجان قرار دارد . در حقیقت بخشی از ایران است که در عهدنامه ی ترکمانچای به روسیه واگذار شد .
تمام تپه های اینسوی مرز نیز روزی روزگاری نه چندان دور جنگل بوده اند . اما ما در سریال خودزنی های ملی ، همه را نابود کرده ایم و هیچ کسی هم نیست که ارده ای برای زندگی بخشیدن دوباره به جنگلها داشته باشد و کاری انجام دهد .
شاید دیر شده باشد .
اگر می خواهید دلیلش را بدانید به عکس زیر نگاه کنید و دیگر هیچ !
باز هم همان تپه ها . این سوی مرز : شخم خاک خیس !
آنسوی مرز : پاسبانی از جنگل و طبیعت .
از این خودزنی های ملی ، دهها و صدها مثل دیگر هم هست . همه می دانیم . مثلا ... مثلا ...