ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
درود
آیا دوران وبلاگ نویسی به سر رسیده است ؟
آیا دوران وبلاگ خوانی به سر رسیده است ؟
ایا شبکه های اجتماعی وبلاگ ها را نیز حذف خواهند کرد ؟
اصلا وبلاگ نویسی قرار بوده چه فایده ای داشته باشد ؟
حالا وبلاگ نویسی فایده ای هم دارد ؟
آیا وبلگ خواندن هنوز لذت بخش است ؟
و ...
و ...
شاید دهها سوال دیگر با همین تم و همین روال .
و سوال آخر : آیا لطف می کنید و به حداقل یکی از این سوالها جواب می دهید ؟
پی نوشت : در این روزهای پایانی بهار ، طبیعت را از دست ندهید _ لطفا _ و اینهم عکسهایی از طبیعت اطراف اردبیل .
فندقلو . ۱۹ خرداد ۹۶ .
باور کنید اینجا همه جا بابونه زار است . و هر سپیدی ای که در عکس ها می بینید هم بابونه زار است !!!
سلام
نظرات گهربار من :D
1- خیر. دوران وبلاگ نویسی به سر نرسیده.
2- خیر. دوران وبلاگ خوانی به سر نرسیده. من که شخصا خیلی ناراحت میشم وقتی می بینم یه سری وبلاگا دیگه نمی نویسن، مخصوصا اگه بدون خداحافظی دیگه ننویسن.
3- به نظر من شبکه های اجتماعی کاربردشون با وبلاگ نویسی متفاوته و نمی تونن وبلاگ نویسی رو کمرنگ کنن. ولی انقدر مردم درگیر شبکه های اجتماعی شدن که دیگه وقتی برای نوشتن وبلاگ ندارن.
4- فایده ی خاصی نداره وبلاگ نویسی. یه جور مجله ی آنلاینه به نظرم. یعنی مثل اینه که اینترنت یه روزنامه ی بزرگ باشه که آدم با وبلاگش می تونه توش یه ستون ثابت داشته باشه که خب طبیعتا خواننده های خاص خودشو داره.
خب اونایی که از نوشتن یه ستون تو یه مجله لذت می برن، طبیعتا از نوشتن وبلاگ هم لذت می برن و خواننده ها هم همین طور.
5- بله، به نظر من وبلاگ خوانی کماکان لذت بخشه . شما بنویسید، ما می خونیم
درود بر شما
متشکرم بابت پاسخهای کامل و جامع و انرژی بخش شما . ( و نظرات گهر بار شما )
بااین عکسهای که گذاشتید دیگه نمیشه به سوالی جواب داد...
باید همه چشم شد.....
درود و سپاس ... امیدوارم بروید و در آن فضا لذت قدم زدن در بابونه زار های تا بیکران را تجربه کنید .
بنظرم..وبلاگ نویسی وخوانی...فکر و حس و تجسم و خلاقیت رو بحرکت و به جریان میندازه....
ولی در غیر آن..انرژی ها صرف بیهوده گرایی میشود....
بله ... بر خلاف شبکه های اجتماعی ، وبلاگ اون بخش میل به مطالعه و خوندن و خلاقیت ذهن رو قلقلک میده .
سلام
دوران وبلاگ نویسی به سر نرسیده . از اونجا که ما جماعتی تحت تاثیر جو و اتمسفر هستیم و هرچیز جدیدی که میاد بی خیال قدیمیه میشیم فعلا وبلاگها کمرنگند . شاید تا چند وقته دیگه هم کمرنگ باشند ولی با پررنگ خواهند شد.
درود .
چه خوب ! من هم امیدوارم .
سلام
اگر دوره بلاگ خوانی و بلاگ نویسی "به سر رسیده باشد" پس ماها اینجا داریم دقیقا چکار می کنیم؟!
شبکه های اجتماعی فقط باعث شده اند آن تنبل هایی که حوصله نوشتن و خواندن بیش از سه چهار خط را ندارند، معلوم شوند.
درود .
پس منهم بیش از 50 درصد از اون تنبلها هستم !!
امیدوارم کم بشه این درصد تنبلی .
سلام و روز بخیر
جواب یکی از سوالاتون که پیش خودمه رو با اطمینان میتونم بهتون بگم. من هنوز از وبلاگ خونی لذت میبرم. و ممنون از این که هنوز می نویسید.
روز و روزگارتان به خیر و به شادی .
سپاس که ما را می خوانید .
آیا دوران وبلاگ نویسی به سر رسیده است ؟
* متاسفانه این طور به نظر می رسد....
آیا دوران وبلاگ خوانی به سر رسیده است ؟
*خیر..هنوز هم از بهترین های خواندن است....
ایا شبکه های اجتماعی وبلاگ ها را نیز حذف خواهند کرد ؟
*تا پنج سال دیگه...آره!
اصلا وبلاگ نویسی قرار بوده چه فایده ای داشته باشد ؟
* بنا به هدف نویسنده متفاوت است و پاسخ یکسانی ندارد!
حالا وبلاگ نویسی فایده ای هم دارد ؟
*از نویسندگانش بپرسید.... ولی به عنوان یک وبلاگ خوان باید بگویم بله!
آیا وبلگ خواندن هنوز لذت بخش است ؟
*بعلللللهههههههه!
درود .
متشکرم بابت جوابهای کامل شما .
شکی نیست که سایر شبکه های اجتماعی به خصوص اینستاگرام فعال تر از وبلاگ و وبلاگ نویسی هستند اما من وبلاگ رو از همون سال 82 دوست داشتم و جذبش شدم تا سال گذشته که بنده خدایی از ترس به خطر افتادن منافعش از نوشتن وبلاگ منعم کرد... هرچند هنوز مینویسم خلاصه جواب سوال اول از نظر من، "خیر" است.
درود
قلمتان پایدار . نوشتن حس خوبی است . حتا اگر مجازی باشد .
نه. دوران وبلاگ نویسی/خونی اصلا به سر نرسیده . ولی دوران انحصارش به سر رسیده. یعنی باید در کنار شبکه های اجتماعی دیگه باهاش کار کرد. مثلا کسی که وبلاگ مینویسه خیلی خوبه که -مثلا- تو توییتر هم باشه. اونجا (تو توییتر) هم احوالشو مختصر و مفید بنویسه و هم مطالب تازه وبلاگشو اطلاع رسانی کنه. یعنی دنیای وبلاگ باید دنیاهای دیگه (جدیدتر) رو به رسمیت بشناسه و در کنارشون باشه نه اینکه بخواد باهاشون مبارزه کنه.
دروود .
کلا با این نظر موافق موافقم . همین !
من اینجا و چند وبلاگ دیگر را میخوانم
ظاهرا اما جذابیت و شکوهی که وبلاگ نویسی و خواندنش داشت دیگه نداره
درود .
ولی هنوز هم وبلاگ می تونه حرفی برای گفتن داشته باشه .
هرچند سایت ها و اپ های جدید بر امار بازدید وبلاگ ها تاثیرگذارشته اما وبلاگ همیشه مشتری های خودش رو داره چون چیزی رو ارائه میده که متفاوت از شبکه های اجتماعی هست ، وبلاگ غنی تر ، پربارتر و دلنشین تر هست و از استرس های فضای مجازی در آن خبری نیست
درود .
با این استرس زا بودن شبکه های اجتماعی هم نظر هستیم . وبلاگ اما می تونه همیشه حس خوشایندی داشته باشه . چون در وبلاگ به نوعی گزیده خوانی هست نه اجبار خوانی !!!
من همیشه از خوندن وبلاگ لذت مسیرى
حتی بیشتر از خوندن مطالب همون وبلاگ تو کانال تلگرامی
اما من سلیقه ام منحصر به خودمه از خوندن مطالب جذاب هرچند طولانی استقبال میکنم
به نظرم نمیشه گفت عمرش سر اومده حداقل یه کشور خارج از ایران که میدونم خیلی هم طرفدار و رونق داره.
ولی وبلاگ های موفق هم تو اینستا فعالن هم فیسبوک و هم شبکه های اجتماعی دیگه، شایدم رمز موفقیتشون همین فعال بودنشون تو چندتا شبکه متفاوته
درود .
به هر حال از اینکه ما را می خوانید متشکرم .
کسی که هنوز از خوندن مطالب جذاب هر چند طولانی استقبال می کنه آدم اهل مطالعه ایه .
به عنوان کسی که از سال 82 وبلاگ میخونه و مینویسه معتقدم جذابیتی که وبلاگ داره توی هیچکدوم از فضاهای مجازی وجود نداره..برای من وبلاگ مثل بوی کاغذ بوی روزنامه بوی کتاب های نوی مدرسه میمونه و هیچ جوری نمیشه ازش گذشت..چه اون سالها که خیلی رونق داشت و تقریبا بیشتر وقتمون توی وبلاگها میگذشت و چه حالا که تقریبا اکثرشون خاک میخورن من هنوزم اینجا رو دوست دارم..حتی اگه هیشکی پستهامو نخونه هنوزم حس هامو مینویسم و به اشتراک میذارم و خوشحالم که همچین جایی دارم...
درود
یک نوع حس نوستالژیک ...
هنوز هم روزانه به وبلاگها سر میزنم و فکر نمی کنم دوران وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی سر اومده باشه
اما بیشتر بلاگرها برای خودشون کانال تلگرام راه انداختن و اینجوری دیگه نظرات کاربران رو ندارن..بنظرم بیشتر لطف وبلاگ و هر فعالیت اجتماعی دیگه نظرات کاربرانه..
درود
شاید یک بخش اصلی و انگیزه دهنده ...
سلام،من هم فکر میکنم شاید وبلاگ نویسی و خواندن آن رونق سابق رو نداشته باشه اما هنوز هم جذاب ه و مخاطبان خاص خودش رو داره...
درود
و سپاس که ما را می خوانید .
وبلاگ یه قالبه. یه چارچوب برای نوشتن. وقتی ظرفهای بهتر با امکانات بیشتر وجود داره طبیعیه که از اونها استقبال بشه. اونایی هم که هنوز دوستش دارن به خاطر حس نوستالژیکشه! شاهدش هم اینکه کسانی که با وبلاگ خاطره ندارن و تازه تازه دارن به فعالیت مجازی رو میارن وبلاگ رو انتخاب نمیکنن. چون انتخابهای بهتری دارن. اگه وبلاگ میخواد بمونه باید رقابت کنه. اول از همه اپلیکیشن درست و حسابی داشته باشه. با قابلیت منشن و اطلاعرسانی پیامها و پستهای جدید و از اینجور چیزا
بجز افزایش امکانات و سازگاری با گوشی های هوشمند، یه کار دیگه هم باید انجام بشه که اون بعهده ی وبلاگ نویسهاست (البته اگه دغدغه ی جذب مخاطب وجود داشته باشه و صرفا دفتر خاطرات و افکار نباشه) : کوتاه نوشتن. مثلا الان خود من وبلاگ خاک گرفته ام ابر چندضلعی رو که میخونم تعجب میکونم چجوری دوستان مطالب بعضا کیلومتری اونجا رو میخوندن! انگار اونزمون یجورایی همه مون بیشتر وقت و حوصله داشتیم
با حمید موافقم
به به
صاحابخونه ی نادیده گرامی ..
مخلصیم رفیق
و اینکه عموم مردم بخاطر شرایط موجود (اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی) در فضای مجازی دنبال یه راه فرار و بی فکری میگردن و ترجیح میدن مطالب فان رو دنبال کنن نه چیزایی که نیاز به فکر کردن داره. و فضای وبلاگستان از همون اول عموما فضای جدی ای بود. یه جاهایی حتی بیش از اندازه. مثلا یادمه که از مطالب طنز استقبال نمیشد و کلا جدی گرفته نمیشدن. یه مقداریش هم تقصیر نسل اول وبلاگ نویسهاست که تم دپزده رو تم غالب وبلاگ کرده بودن! و متاسفانه این روش موند و عموم مردم این دید رو دارن که نمیشه اینجا مثل اینستا و تلگرام خوش گذروند
درود بر حمید نادیده گرامی
بله ... اونهایی که از حالا با فضای مجازی آشنا می شن ، کمتر با وبلاگ ارتباط برقرار می کنن .
در مورد متن های طولانی هم موافقم !
گاهی به چارو که سری می زنم خودم هم تعجب می کنم !!
به محسن: خیلی مخلصیم!
به هر دو :
منم !
هنوزم خوندنش لذت بخشه! نوشتن و خوندن متن هایی که ما رو بیدار کنه هر جا که باشه دوست داشتنی و خوندنی هست :)
درود
و سپاس که ما را می خوانید .
من هم هنوز از خوندن وبلاگهایی که از سالهای قبل دنبال میکردم، لذت می برم. ولی همونطور که دوستان گفتن برای حذف نشدن وبلاگها در این شرایط که شبکه های اجتماعی فراگیر شدن، لازمه که تغییراتی در ساختار وبلاگها به وجود بیاد.
خیلی از وبلاگ نویسای قبلی دیگه مطالبشون رو در پستهای اینستاگرام و فیس بوک و کانالهای تلگرام منتشر میکنن و در واقع وبلاگهاشون رو به چنین شبکه های اجتماعی منتقل کردن، مثل بابک اسحاقی و مهربان که همینجا بودن، من چون نوشته هاشون رو دنبال می کردم، حالا متنهاشون رو از کانالشون میخونم.
به نظر میرسه به یه مدیوم ثابتی نیاز هست که با تغییر رویکرد مخاطب، نویسنده ها مجبور نباشن مدام جهت همراهی با ذائقه مخاطب مدیومی که مینویسن رو جابجا کنن
همونطور که pdf هرگز جای و لذت کتابهای قدیمی کاغذ کاهی رو نمیگیره هیچ کدوم از اپ های امروزی هم جای وبلاگ و خاطره نویسی و وبلاگ خونی رو نمیگیره. من سالهاست عاشقشم.
خواننده خاموش صدف
نه ..همین وبلاگ نویسی منو از خیلی چیزا نجات داده..خب من یه دختر کم سن هستم و واقعا برای ما جوونا بیشتر از اکثریت اسباب گناه جوره ...