هفتگ
هفتگ

هفتگ

عشق جنی !


هر طور شده باید ته و توی قضیه را دربیاورم . از کجا معلوم که راست نباشد ؟ شاید راست باشد ! حتما راست است. همه­ی مردم که دروغ نمی­گویند . حتما جن هست و حتما همان جاست . این طور که می­گویند با کسی هم کاری ندارد. جن بی­آزاری است . فقط دنبال یک نفر خاص می­گردد . یا کسی شبیه آن یک­نفر. او هم که حالا دیگر اینجا نیست . من هم که شبیه او نیستم . پس دلیلی ندارد که بترسم . امروز خودم تنها می­روم . می­روم و هر طور شده پیدایش می­کنم . خیلی سئوال­ها هست که باید از او بپرسم . فقط او ، آن جن ماده است که می­تواند جواب خیلی از سئوال­هایم را بدهد !

....

...

هزار تا سئوال در مورد هزار تا موضوع غیر عادی دارم که شاید فقط یک جن بتواند به آنها جواب بدهد . می­خواهم بپرسم روح قبلی ­ام روح چه کسی یا چه چیزی بوده است ؟ چرا گاهی وقت­ها فکر می­کنم روح یک جن آواره در من وجود دارد ؟ می­خواهم بپرسم چرا هر چند وقت یکبار ، روزهای چهارشنبه که می­شود دو تا شیار زخم موازی روی آرنج­هایم پیدا می­شود ؟ می­خواهم بپرسم کدام گربه­ها جن هستند ؟ می­خواهم بپرسم بین سین ابن لام ابن جیم ابن شیطان و مقبره­ی سام و لام نبی چه نسبتی هست؟ و ... و ... هزار تا سئوال جنیِ دیگر . 

...


بخشی از روایت : عشق جنی 

مجید شمسی پور