هفتگ
هفتگ

هفتگ

هم صحبت

چند روز پیش تو مترو یه آقای تقریبا مسن کنار دستم نشسته بود و سر صحیت رو باز کرد خیلی خیلی خوش صحبت و باسواد بود.

اونچه از گفتگوی بیست دقیقه ای مون یادم مونده رو براتون نقل میکنم

گفت: فکرمیکنی مرده کسیه که قلبش از کار افتاده باشه، بله اما این فقط یک قرارداده خیلی از مردم جنازه های متحرکن و فقط قسمتهایی از بدن اونها به کارشان ادامه میده...وقتی کسی حتی نتونه عقاید تازه رو درک کنه یا جرات شنیدنش رو نداشته باشه،با یه مرده  چه فرقی داره؟

گفتم:پس با این حساب ما تو سرزمین مرده های متحرک زندگی میکنیم

گفت:مگه جز این فکر میکردی؟ ببین توی زندگی اون چیزی که مال خودته همیشه بهت برمیگرده، اون چیزی که بگیری همیشه ازت گرفته میشه متوجه میشی چی میگم؟

گفتم:آره فهمیدم یعنی چشمم پی داشته های دیگران نباشه، اما ربطش رو به اون جمله قبلی متوجه نمیشم!

گفت:عادت ها می تونن انسان رو نابود کنن کافیه  انسان به گرسنگی و رنج بردن و به زیر ستم بودن عادت کنه تا دیگر هرگز به رهایی فکر نکنه و ترجیح بده در بند بمونه...!  پس سعی کن هیچ وقت اجازه ندی عادت های ذهنی و باورهات باعث بشه از مسائل جدید و نظرات و عقاید تازه دوری کنی بشنو اون چیزهایی رو که زلزله میاره برای تمام اندیشه و آموخته های قبلیت، حالا متوجه شدی ربطش رو بااینکه وقتی میگم اون چیزی که مال خودته همیشه بهت برمیگرده چیه، سعی کن ذهن باز مال خودت باشه تا همیشه بهت برگرده و هیچ عقیده عاریتی رو قبول نکن.

ادامه داد رویاهای قدیم رویاهای خوبی بودن اصولا آرزوهای نسل قدیم  آرزوهای قشنگ تری بودن میدونی چرا؟

گفتم: واسه اینکه بیشتر دنبال ارزشهای انسانی و روحانی و متعالی بودن نه مثل امروز که عمدتا مسائل مادی و مشخصا آرزوی داشتن پول حرف اول و آخر رو میزنه، برای بنیادی و اصیل بودنشون بهتر بودن

گفت:درست میگی اما همش این نیست  آرزوها و رویاهای قدیمی  خوب بودن، خوب بودن چون اگه به نتیجه هم نمی رسیدن قشنگ بودن با افتخار بهشون نگاه میکردی و نهایتا خوشحال و سربلند بودی که همچین رویا و آرزوهایی داشتی، اما آرزوهای امروز به ندرت چنین خصیصه یی دارن.


پی نوشت: آگه براتون مقدور هست هرچقدر کم و ناچیز تو مصرف برق صرفه جویی کنید.