هفتگ
هفتگ

هفتگ

تو و عکسای دیروزت منو شعرای این دفتر

کلا آدم نوستالژیکی هستم و طبعا عکس های قدیمی برام عزیز و دوست داشتنی هستند. هر وقت عکس های ایران قبل از انقلاب 57 رو میبینم محو اونهمه رنگ ، شادی، طراوت و حس زندگی میشم تنوع پوشش زنان و مردان، رنگ اتومبیل ها،نور خیابون ها و مغازه ها،تمیزی و نشاطی که توی عکس ها فریاد میزنن همیشه باعث میشن حسرت این رو بخورم که چرا سی، چهل سال دیر دنیا اومدم و این همه تفاوت با شرایط امروز برام جالبه... این چیزها رو گفتم تا برسم به اینجا که دو سه روز پیش یه عکسی دیدم از افغانستان سال 1968 که میشه 1347 شمسی،  تعجب و بهت اولین واکنش من نسبت به دیدن چیزهایی بود که اصلا تو مخیله ام نمی گنجید مگه میشه اینقدر زیباو تمیز و دل انگیز، که اگه توضیحات ذیل عکس نبود  میگفتم که اون پارک قشنگ و پوشش آزاد زنان و آراستگی مکان احتمالا مربوط به کشوری در شرق اروپاست البته در همون سالها... برای منی که هرچی از افغانستان دیدم  ویرانی  و جنگ و انتحارو رنج ومخروبه بوده و زنان برقع پوش مشاهده این عکس مثل وارد کردن یک شوک شدید بود و بغض غریبی گلوم رو گرفت و رو سینه ام سنگینی کرد.