دن: «شنیدم در این کوه معدن هست.»
بونی: «خدا کند معدن نباشد!»
دن: «نمیفهمم! برای چی؟!»
بونی: «مادام که کوه فقیر است، از آن ماست، اما همین که معلوم شد غنی است، حکومت آن را تصاحب خواهد کرد. حکومت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز به همه جا میرسد و برای گرفتن است و دست کوتاه برای دادن است، و فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیکند.»
اینیاتسیو سیلونه،
نان و شراب