هفتگ
هفتگ

هفتگ

ازدواج

اپیزد  اول:

خانوم و آقایی جوون تو ماشین با صدای بلند مشغول گفتگو و بحث هستن ناخواسته صداشون رو میشنوم دارن بحث میکنن راجع به تعهد و خیانت در زندگی مشترک. یکیشون معتقد هست باید تجربه کرد و با آدمهای مختلف بود و آگاهانه انتخاب کرد،دیگری باور داشت بایست بکر و دست نخورده برای همسر باقی ماند و اولین تجربه جنسی حتما باید با همسر باشد نه شخص دیگری، هر کدوم هم استدلال های زیادی داشتند جهت قانع کردن طرف مقابل، یکیشون میگفت آدم نباید به همسر آینده اش خیانت کنه!  اون یکی گفت هرچی فکر میکنم میبینم وقتی تعهدی بوجود نیومده اصولا خیانت معنا نداره، هر چند متوجه منظورت شدم اینکه باید قبل ازدواج پاکدامنی و عفت پیشه کرد اما همچنان معتقدم خیانت قبل از اینکه تعهدی بوجود بیاد معنا نداره.

اپیزود دوم:

یه مرد تقریبا هم سن وسال خودم جلو نشسته بود و از همه جا حرف میزد از دلار و یورو تا موشک و پوشک، یهو گفت خوش به حالت  معلومه دستپخت خانومت عالیه، گفتم  والله ازدواج نکردم اما دستپخت مادرم زبانزد فامیل هست.سر درد دلش باز شد که هشت سال هست ازدواج کردم و دو تا بچه هم دارم اما همسرم به میل و سلیقه خودش غذا درست میکنه هنوز که هنوره  خیلی شبها از بیرون برای خودم غذا میگیرم یا اینکه میرم خونه مادرم...

اپیزود سوم:

دختر جوان دربست گرفته بود و با صدای بلند گریه میکرد و مرتبا با گوشی در حال شماره گرفتن و صحبت بود داشت التماس میکرد که ولش نکنن  از فحوای صحبت هاش متوجه شدم اونطرف خط دو تا خواهر، آقای مد نظر ایشون بودن که بجای برادرشون تلفن رو جواب میدادن و سعی داشتن دختر رو متقاعد کنن که برادرشون به درد اون نمیخوره  بره سراغ زندگیش. دختر زیبا بود و بلند بالا تقریبا چیزی که جوونها امروز بهش میگن داف.

 گریه و التماس های مدامش هیچ تاثیری اونور خط نداشت چرا که اون دو خواهر متصل بر مواضعشون پافشاری میکردن، تهدید به خودکشی هم تاثیری نداشت، نمیدونم حق با کدوم طرف بود  و مشکل چی بود اما متوجه شدم اونطرف خط از ضجه زدن دختر و خرد شدنش لذت میبرند...

نظرات 3 + ارسال نظر
تیراژه چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 23:06

١. اونقدر تعاریف خیانت و تعهد متفاوت و متعدده که نمیشه نظر خاصی راجع به این گفتگو داشت..گرچه به نظر من هم خیانت قبل تعهد بی معناست.
٢. باورم نمیشه، یعنی به نظرم شاید یکی از شیرین ترین کارها همین تهیه ی غذا به سلیقه ی خانواده اس. یا زن از جایی دیگر دلخور است و اینطور بروز میده یا مرد خیلی غرغرو و ایرادگیر و پر توقعه یا نمیدونم چی !
٣. حسین وحدانی یه حرف خوبی نوشته بود، شبیه به این؛ "از هرچی که میگذری بگذر اما از خودت نگذر". و تاسف..

باهات موافقم تعهد و خیانت یه طیف گسترده صفر تا صد رو در بر میگیره.
مورد اون مردی هم که بعد از هشت سال هنوز همسرش طبق میل خودش غذا درست میکرد برام خیلی عجیب بود بهمین خاطر هم نوشتمش.
دم حسین وحدانی گرم که این جمله رو گفته از تو هم ممنون که اینجا بازگو کردیش

نسیم پنج‌شنبه 22 شهریور 1397 ساعت 07:10

خعلی خوشم میاد از شغلتون ،خواسته و ناخواسته شنونده حرفای مردم شدن و کلی تجربه و فکر و شخصیت و ...رو لمس کردن عالیه،تو جمع های زنونه مثل آرایشگاه ، دورهمی های خانواده ، باشگاه و... بیشتر مبشنوم بعدش گاهی با همسرم و بیشتر تو دلم نظرات رو سبک سنگین میکنم


به نظر منم خیانت ماله بعد تعهده
کسی که طرف مقابلش رو دوست داشته باشه طبق ذائقه ش غذا میپزه و اگرم غذاش بد باشه شوهرش همونو میخوره و با زبون خوش سعی میکنه یه جور بفهمونه موًضوع رو
همون بهتر که ولش کردن خودش دهن و مغز مگه نداره خواهراش جاش صحبت میکنن

بله این شغل هم زشت و زیبایی های خودش رو داره، اما قسمت تلخش اونجاس که با درد مردم از نزدیک آشنا میشی اما کاری ازت برنمیاد.
جامعه امروز ما شدیدا دچار معضلات اخلاقیه که یکی از پررنگ ترین هاش همین بحث خیانت هست.
نمیدونم مشکل زن و مرد چی بود اما بعد از هشت سال زندگی مشترک و دو تا بچه خیلی غیر قابل هضم بود.
آدمها بسیار عجیب و متفاوتند یکی تو قله غرور زندگی میکنه دیگری تو حضیض ذلت

فانوسدار شنبه 24 شهریور 1397 ساعت 09:52

سلام
تعهد اگر به دیگری باشه خیانت پس از ارتباط معنی پیدا می کند
اما به نظرم ما به هویت و ارزش هامون تعهد درونی سپردیم حتی اگر تا آخر عمر با کسی شریک زندگی نشویم زندگی عفیفانه یک انتخاب پایدار است.

سلام
با نظرتون موافق نیستم زندگی راهب مسلکانه و یا بقول شما عفیفانه، نه تنها مزیتی نداره بلکه سرشار از در و رنج هست. منظورم درست بودن زندگی بی بند و بار نیست بلکه از زهد بی جا و سرکوب کردن امیال و میل به کشف به امید روزی که در قالبی رسمی تحقق پیدا کند خوشم نمیاید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد