هفتگ
هفتگ

هفتگ

اصلن همه حق داریم !

 یکی از دوستان عزیزم ( یحتمل در واکنش به اتفاقات این چن روز اخیر ) چن خط انتقادی و اعتراضی نوشته بود توو این مایه ها : یعنی چی که هر اتفاقی می افتد می گوئیم مردم ما اینجوری ، مردم ما اونجوری ... انگار کسانی که اینطور حرف میزنند از این مردم جدا هستند و آنها را از جایی دیگر آورده اند ( نقل به مضمون ) ... در کُنه و باطنش حرف درستی است ها ، نه که نباشد اما زوایا و ابعاد مختلف و پیچیده ای هم دارد که قابل تامل و تعمق است و به قول شاعر بزرگ قرن پنجم هجری ، سوزنی چهرازی ! : اعماق کف دریاها سخت تلخ است آقا ! ... در اینکه آدمها معمولن عیبهای خودشان را در اعمال و رفتار آدمهای دیگر خیلی اغراق شده تر می بینند و ذره بین به دست تر می کاوند و خود شکن آیینه را چیکار داری و اینا ! شککی نیست حتتا یک اپسیلون ( اپیلاسیون ! ) اما خب طبیعی است وختی داریم نسبت به یکی از رفتارهای اشتباه ایرانی ها حرف می زنیم باید بگوییم مردم ما ! پس چی بگوییم ؟! مردم بورکینا فا سو لا سی ؟! گینهء بیسائو ؟! ... این از این ! استدلال را حال کردید ؟! خداییش دندان شکن نبود ؟! ویران و مضمحل و خراب و داغونتان نکرد ؟!

.

به جز آن عده ای که به دلایل مختلف ( درست یا غلط ، به حق یا ناحق ) عمیقن از ایرانی بودن شرمشان می آید ، بقیه وختی می گوییم مردم ما ، بدیهی است که خودمان هم توش مستتریم ، فقط این استتار شدت و ضعف دارد ، گاهی مث یک بچچهء کوچک که موقع قایم باشک بازی ، درست جلوی چشم همه لای دو تا مبل می نشیند و با دستانش چشمهایش را می بندد ! و گاه مث مورچهء سیاهی روی یک سنگ سیاه در دل یک شب تار و ظلمات ... بلاخره منِ نوعی کلکسیون زشتی ها و پلشتی ها که نیستم ! هر کداممان چن مورد اخلاق بد و ناپسند داریم در کنار محسسنات احتمالی مان ... یکی هیز است ، آن یکی خسیس است ، دیگری جو گیر است ، آن یکی دروغ زیاد می گوید ، آن دیگری قدرنشناس است و الا آخر ... بعد مثلن آنکه هیز است اما آدم صادقی است وختی تکرار و تکرر دروغگویی را در بطن جامعه می بیند می گوید مردم ما فلان و حق هم دارد ... یا آن یکی که دروغگو است اما چشم پاکی دارد وختی می بیند زنان جامعه مدام از تیر چشم و زبان مردان هیز ناله و گلایه دارند می گوید مردم ما فلان و خب او هم حق دارد ... اصلن همه حق داریم !

.

مثلن وختی من می گویم مردم ما بی ملاحظه اند و فرهنگ آپارتمان نشینی ندارند ! و از گفتن این حرف بصورت غیر مستقیم و کات دار ! منظورم این همسایهء طبقه همکف است که صدای قناری ها و مرغ عشق ها و ایضن تار و سه تار و جمعه ها کللهء سحر ماشین استارت زدن و برای کوه و فوتبال از خانه بیرون زدنش تا طبقه سوم می آید و مُخل آسایش من است ، بدیهی است که خودم را صددرصد بَری و مُنززه از بی ملاحظه گی نمی دانم ! فقط ممکن است میزان و شدت نداشتن فرهنگ آپارتمان نشینی م در مقایسه با این پسر حاجی یک نموره کمتر یا بیشتر باشد ، همین !

 

نظرات 27 + ارسال نظر
آوا پنج‌شنبه 29 آبان 1393 ساعت 12:27

شدیدا ودقیقا وایضنن باجناب بابک خان
جان موافقم..باکل کامنتشون موافقم
علی الخصوص ........................
اما من فکر می کنم این ایرادهای لغتی از طرف کسانی هست
"که با منطق خود مطلب مشکل دارند و مخالفتشون رو با یه
عبارت یا یه اشتباه نگارشی ابراز میکنن . درست مثل
اعتراض اصناف مختلف مثل نیروی انتظامی و پزشکها
و پرستارها و معلم ها و قومیت ها به یه فیلم یا یه
سریال . که تمام مطالب مثبت فیلم رو ول میکنن
و معترضند که چرا شخصیت بد داستان مثلا
معلم بود یا لهجه فلان داشت ؟"وهمچنین
نتیجه گیری آخرشون..والایجوری شده
که متاسفانه همه لُپ ِ کلوم رو ول
میکنن و میرن سراغ حواشی!!
هی یادگرفتن به هم گیربدن
وآخرکاربه جایی میرسه که
اصن یادشون میره واسه
چی دعواشده...واسه
همین یکی مثل من ِ
نوعی دوسدارم این
جورجاهاسکوت
کنم وباسکوت رضایت خودم رواعلام کنم
نه بابحث برسر قانع کردن ِ مخالفان
چون هرکسی یه ایده وعقایدی
داره و راستش بااین سن و
سالمون دیگه پیرشدیم
واسه جنگیدن و قانع
کردن..اوه از مطلب
پست دورگشتیم
..خلاصه :بازم
همـون هاکه
جناب بابک
خان جان
گفتند...
هـمون
و بس!
یاحق...

حمید پنج‌شنبه 6 آذر 1393 ساعت 15:53 http://abrechandzelee.blogsky.com/

اصلا همه ی اینا درست. گفتنش چه فایده ای داره؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد