شرح حال
ویکتور هوگو میگه:
ما پادشاه را کشتیم و سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم،
حالا تنها چیزی که گیرمان آمده یک پادشاه جدید و بدتر است!
آن زمان برای آزادی میجنگیدیم ولی الان برای نان!
ویکتور هوگو میگه:
ما پادشاه را کشتیم و سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم،
حالا تنها چیزی که گیرمان آمده یک پادشاه جدید و بدتر است!
آن زمان برای آزادی میجنگیدیم ولی الان برای نان!
سلام جناب موسوی
انشالله که بهترید
خب پادشاه اول را که نمی توانیم زنده کنیم ، اگر پادشاه بدتر را بکشیم مجبوریم برای جان بجنگیم
پس بهتره برای دامت ظله اش دعا و فدا کاری کنیم
سلام ممنون
بهتر که... اما خدا رو شکر آرومترم.
به نظرم بهتره تفکرمون رو نسبت به شرایط و حاکمیت تغییر بدیم، شاید زمان زیادی طول بکشه اما قطعا نتایج بهتری برامون به ارمغان میاره.
موضوع اینه که پادشاه نباید با پادشاه جایگزین بشه، و این چیزی بود که دیر فهمیدیم (تازه اگر فهمیده باشیم)
دقیقا درست میگی، مشکل تو نوع نگرش و عقاید ماست که منتظریم یکی بیاد که خیلی خوب باشه و تموم گندکاری ها رو از بین ببره، ولی این وسط خودمون هیچ کاری نکنیم...
حالا هر خطایی هم که شده ،شده ،هر چی هم تلاش میکنیم درست کنیم بدتر میشه
باید سعی کنیم خطاهای گذشته رو اصلاح کنیم نه تکرار!
حکایت الان ما که هم جان و نان است و هم آزادی. همون که حمید نوشت، از اساس اشتباه بوده که سیستم برقرار باشد و یکی جایگزین دیگری شود، باید از بیخ و بن تغییر رخ بدهد، اگر بخواهیم یا به عبارتی؛ اگر بگذارند.
به نظرم ابتدا باید فرهنگ و نوع تفکراتمان تغییر کند.
*انسان باید بدون تسلیم شدن،بدون شکایت،و بدون عقب نشینی تا انجا تلاش کند که موفق شودکه بفهمد هیچ چیز مهم نیست
حالا باید بافانوس دنبال همون شاه قبلی بگردیم حداقل غم نان نداشتیم