هفتگ
هفتگ

هفتگ

روایت

((وقتی دوستش گنجشک های کوچک را نشانه گرفت، فکر کرد که او بی رحم ترین آدم دنیاست،
اما وقتی اولین تکه گوشت پرنده کباب شده را در دهانش گذاشت، کمی فکر کرد و بعد گفت: می شود تفنگ بادی ات را چند روزی به من قرض بدهی؟))

نظرات 54 + ارسال نظر
حمید دوشنبه 30 تیر 1399 ساعت 12:05

به‌نظرمن فاصله‌ی خیلیامون با شکارچی شدن، فقط همین چشیدن مزه‌ی کبابه

متاسفانه کاملا درست میگی

نسیم سه‌شنبه 31 تیر 1399 ساعت 08:48

آره کاش هیچ وقت شر رو مزه نکنیم .
انسان واقعی اونیه که امکان خطا براش باشه و خودش حفظ کنه وگرنه در همه مون کلی ادعا داریم.

مقاومت در برابر لذت خیلی سخت هست.

ملیحه سه‌شنبه 31 تیر 1399 ساعت 12:13

گنجشکک اشی مشی
لب بوم من مشین!

بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی...

سید محسن شنبه 4 مرداد 1399 ساعت 13:04

*جهت رهائی از تناقض لازم است که ما زندگی را بعنوان مجموعه ایی از آرزوهای زود گذر و مغایر با یکدیگر فرض کنیم

حمید یکشنبه 5 مرداد 1399 ساعت 13:22

حاج آقا حواسمون هست نیستیا!

دم شوما گرم

سید محسن دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 13:44

*اگر ما در باره مرگ خود نیندیشیم،تمام زندگی چیزی جز یک اشوب شخصی نخواهد بود

ملیحه دوشنبه 13 مرداد 1399 ساعت 23:39

انشأالله سلامت باشین هر کجا هستین

سلامت باشی، هستیم ولی خاموش و خسته

نسیم چهارشنبه 15 مرداد 1399 ساعت 01:05 http://nssmafar.blogfa.com

جناب موسوی نگرانتونم سلامتید ؟

ممنونم نسیم خانوم
از نظر جسمی مشکلی ندارم، ولی بلحاظ روحی داغون داغونم.

سید محسن چهارشنبه 15 مرداد 1399 ساعت 20:41

*همیشه برای هر کاری راه درازی در پیش است

تیراژه پنج‌شنبه 16 مرداد 1399 ساعت 15:09

به یادتم موسوی جان. امیدوارم این غم آلودگی از تو و همه مون دست بکشه و روزگار بهتری بیاد

سید محسن جمعه 17 مرداد 1399 ساعت 13:21

*انسان موفق همیشه باید بگذارد که دیگران انچه را که ناگزیر از انند انجام دهند

وینا شنبه 18 مرداد 1399 ساعت 08:26

سلام خوبید شما نیستید ها

به سید محسن شنبه 18 مرداد 1399 ساعت 16:06

اخوی دکمه آف نداری شما؟!

سید محسن دوشنبه 20 مرداد 1399 ساعت 12:08

*آنچه میتواند تحول پیدا کند تازه است نه کهنه---اگر بدنبال کهنه بروید هر
نوع تغییری استمرار تعدیل شده کهنه است

سید محسن چهارشنبه 22 مرداد 1399 ساعت 16:14

درود بر شما--دوستی در مورد ارسال جملات من انتقاد داشتند و فرمودند بعضی با پاسخ ندادن و یا عکس العمل نشان ندادن نشان میدهند که مایل بدریافت جملات نیستند.آیا شما دوست دارید که ارسال جملات را برای شما قطع کنم لطفا صریح بفرمائید

سید محسن چهارشنبه 22 مرداد 1399 ساعت 16:17

با عرض معذرت فراوان من بعد از نوشتن پیام قبلی متوجه فرمایش شما شدم .چرا اتفاقا چندتا کلید گنده آف دارم که برای شما چند مرتبه زدم .موفق باشد

X یکشنبه 26 مرداد 1399 ساعت 21:24

آخیش این سد محسن رفت!

منجوق دوشنبه 3 شهریور 1399 ساعت 20:12

یه ماه بیشتر شد که نیستی

همون خاموش همیشگى سه‌شنبه 4 شهریور 1399 ساعت 08:36

جناب موسوى عزیز، امیدوارم که حالتون خوب باشه. فقط خواستم بگم که ما به یادتون هستیم.
شما همیشه با قلمتون خندوندینمون و به فکر انداختینمون. ایکاش میشد این یه بار، قلم ما قدرت قلم شما رو داشت و همونقدر که شما به ما انرژى دادین، ما هم یکم به شما انرژى خوب میدادیم.
امیدوارم هرجا هستین حال دلتون خوب باشه و خنده تون برقرار.

رسوب پنج‌شنبه 13 شهریور 1399 ساعت 05:33

سلام
خوبین؟
تسلیت میگم ):

خیلی وقته نیستین
حالتون خوبه؟

نسیم سه‌شنبه 18 شهریور 1399 ساعت 01:30 http://nssmafar.blogfa.com

کامشین پنج‌شنبه 20 شهریور 1399 ساعت 01:08 http://www.kamsin.blog.ir

نمی توانم شما را تفنگ بادی به دست تصور کنم. این وصله ها به شما نمی چسبه. برگردید و به تلخکامی های ما و خود از این داستان پایان بدهید.

ملیحه دوشنبه 24 شهریور 1399 ساعت 17:39

سلام سید کجایی بابادلتنگتیم هر روز به امید پست جدید صفحه باز میکنم ولی میبینم خبری نی دوباره شروع کن عجب پست سنگینی بود این روایت شکارچی وتفنگ بادی

تیراژه جمعه 28 شهریور 1399 ساعت 21:58

جات خالیه موسوی جان

حمید چهارشنبه 2 مهر 1399 ساعت 11:40

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد