مهمانی
دیشب اهالی ساختمان هفتگ اومده بودن خونه ما به جز ساکن طبقه دوم " مهربان خانم " که افتخار حضورشون نصیبمون نشد ...جاتون خالی بود .....
بابک از همه زودتر اومد ...... کمی تو مرتب کردن خونه کمکم کرد بعد محمد اومد ...بعد هم محسن و دست اخر هم که مسعود.... آرش ناجی و عباس موسوی اومدن ....
یه مقدار میوه تو یخچال مونده بود ... شستیم و خوردیم یه یک کیلو الویه خریده بودم گذاشتم رو میز کم کم حرف زدیم خوردیم آخر شب هم سه تا دونه پیتزا سفارش دادم که نصفش موند ......به همین راحتی... با همین متریال اندک یکی از بهترین شبهای زندگیم رقم خورد ....
کلی حرف زدیم .........کلی همدیگر دست انداختیم و خندیدیم ... خوب بود .... خوب که ... عالی بود
اصلا فکرشو نمیکردم تو سن 40 سالگی بتونم یه چنین دوستان نازنینی پیدا کنم ....
چه مهمونی خوبی،
همیشه شاد باشید و جمعتون جمع باشه.
خوش باشیـد همیشــــه
همگــی
خوب کاری کردین دور هم جمع شدین. این روزها همسایه ها اصلا همدیگر رو نمیشناسن چه برسه به رفت و آمد.
ایشالا این گروه دوستداشتنی همیشه در کنار هم خوش باشید و ما هم شادی و سلامتیتون رو ببینیم.
امروز چندبار ناخودآگاه ذهنم رفت پیش اون روزها و لخظاتی که خموده و بی حوصله و عنق روزهای جوانی و شادابیم رو تو تنهایی به فاک میدم. دیشب، یا مثلن اون شبی که خیلی یه دفعه ای و بدون برنامه ریزی قبلی رفتیم خونه بابک به من ثابت کرد که احساس خوشی و شادمانی و لذت بردن از لحظات زندگی اونقدرها که فکر می کنیم هم پیچیده نیست. دیشب برای من هم یه شب عااالی بود. یه سادگیه کامل و بی کم و کاست و یه صمیمیت حال خوب کن. خلاصه که هنوز شارژ دیشبم
سلام
ببخشید از یک خبرنگار توقع نداشته باشید کنجکاویش گل نکنه و نپرسه خانم ها تون کجا بودن پس؟ به ویژه خانم شما که صاحبخونه بودن.
اصلا چه معنی داره مهمونی مجردی
ادامه از کامنت قبلی
آیکون یک عدد کاسه داغ تر از آش
(البته جدا از شوخی انشاالله همیشه به خوشی و دورهمی) ما که متاسفانه هیچ وقت از دوست خانوادگی و ایضا رفت و امدهای اینگونه شانس نیاوردیم
خوش باشید، لبتون به خنده همیشه
خدمت دوستان عزیزی که سراغ بانوان رو می گیرن یه چیزی رو عرض کنم به عنوان تجربه ی شخصیم: اول ازدواج یکی از قرارهای دو نفره مون با روناک سفرها و مهمونی های مجردی بود که گهگاه پا می داد. قرار گذاشتیم لذت بودن با دوستانمون و لذت دورهمی های مردونه یا زنونه رو از هم دریغ نکنیم. بهتون تضمین می دم که با رعایت یک سری اصول ساده، این قبیل دور همی ها به شدددت تو روحیه ی زوجین تاثیر می ذاره، شادابی رابطه رو حفظ می کنه، حس اعتماد بین طرفین رو تقویت می کنه و در نتیجه رابطه ی زن و شوهر رو تحکیم می کنه. حتمن امتحان کنید
زندگی سخته اما میشه همینقدر ساده گذروندش
تلخه اما میشه شیرینش کرد
و ..
نویسنده های محبوب من / ایده ی هفتگ نمیدونم از کدوم دوسته اما عالیه /
یکم بخش مهمان جمعه جدی تر باشه و یکم پستها جنجالی تر عالی تر هم میشه / اما سختش نگیرید که مثل یکی از کارهای ثابت روزمره براتون حکم وظیفه پیدا کنه / گاهی هم برای آب و هوا عوض کردن برید مسافرت و کلید رو بذارید زیر جا کفشی تاگلدوناتون رو یکی دیگه آب بده ! و نباشید .مثلا یه متن خوب از یه دوست یا نویسنده ، یه غزل جانانه ، چهارتا عکس خاص یا یه لطیفه یا حکایت خاص بذارید یه وقتا هم مثل امشب از مهمونیاتون بنویسید/ جسارتا اینا رو فقط به عنوان مخاطب میگم و طبق سلیقه ی خودم ، آخه غمگین میشم از تمام شدن یا بی رونق شدن کارهای دوستانه ی گروهی
+ حرفای این پاراگراف رو میخواستم خصوصی بذارم اما نمیدونستم برای کدام نویسنده - احتمالا برای اسحاقی ! - اما با موبایل نمیشه کامنت خصوصی ارسال کرد ، باقرلو این تیکه رو نخونه یا اگه خوند تیکه نندازه صلواااات !
این اواخر - یه سال میشه اواخر؟! - که توو اف بی و اینستام و تعصب احساسیم روی وبلاگستان از بین رفته منطقا میبینم هیچی جای وبلاگ رو نمیگیره / توو اف بی اصلا یادت نمیمونه کی چی نوشته بود کجا چی گفتی / پیدا کردن یه کامنت خاطره انگیز توو بلبشوی نوتیفیکیشن ها و نیوفیدز عین دکلمه ی یه بیت از حافظه وسط آگهی های طولانی و فاخر بازرگانی شبکه های ماهواره ایه
وبلاگ اپلیکیشن نداره ، نوتیف نداره ، ارسال عکس و غیره اش یکم سخته / اما ساده است و و سادگیش خودمونیه و عمیق مثل مهمانی دوستانه تون . مرسی از اینکه توو هفتگ میزبان مایید
ممنون آرش جون
دمت گرم
واقعا شب خوبی بود
یکی از شب های خوب و به یاد موندنی زندگیم
امروز به محسن هم گفتم
صبح که بیدار شدم هنوز شارژ و پر انرژِ بودم
ایشالا قسمت بشه بیشتر دور هم جمع بشیم
البته ما که دور هم زیاد جمع میشیم
ایشالا قسمت بشه مسعود هم بیاد
فاطمه جان
مهناز خانوم همسر آرش سفر بودند
مهربان هم همینطور
ای کسانی که وبلاگ من و پستهای طولانیم رو میخوندید، الهی بمیرم براتون، چه صبری داشتید !!!!
ددم وای ، کامنت نیست که ماشالاه !
آدم هیچوقت از بودن در کنار دوستاش خسته نمیشه.ایشالا همیشه شاد باشید.
تیراژه جان کامنت شما رو هم خوندیم.به نظرم خیلی پیشنهادات خوبی بود.ممنون
آخی.. چه عکسای قشنگی..
همیشه به مهمونی..به صفا..به خوشگذرونی..
به به..
+ این تیراژه ماهه. این حرفایی که میزنه ماهن..
چقدر خوب که این جمع دوستانهء همدل رو دارید. نعمت بسیار بزرگی است توی این دنیای سرد و هرکی به فکر خود.
من هم با محمد موافقم. این جمع های مجردی؟ (خانمها جدا آقایون سوا!) خیلی خوبند. و اگر بر اساس آگاهی قسمتی از زندگی زناشویی شوند برعکس نظر مخالفان به عقیدهء من زوجها را به هم نزدیک میکنند.
جای عکاس خوب عکسها در جمعتان خالی
ای جاااان
خدا حفظتون کنه
چقد خوبه که چنین جمعی دارید
برقرار باشید همه تون
تیراژه جان تو که لالا یی ت میاد؛ چرا خوابت نمیبره خواهر!!
میدونی آخرین پست وبلاگیت واسه چه تاریخیه؟؟؟ میدونی من حداقل هرروز صفحه ت رو باز میکنم ببینم پست جدید گذاشتی یا نه!! یاد بگیر از هفتگی ها!! والا :)
چه عجب تو عکس دوم خبری از زرد قناری جناب باقرلو نیست!!
اصن نمیدونید من چقد منتظر یه عکس بدون اوشون بودم!!
لایک به پیشنهادات تیراژه
سلام
همونقدر این پست چسبید که کامنت تیراژه خانم
سلام
به به،ایشالا همیشه به خوشی و شادی دور هم جمع بشید و از این جمع بودنتون لذت ببرید...
این پست بینهایت لذت بخش بود.
سلامت و شاد باشید
سپاسگذاری از آقای اسحاقی که به ذهن کنجکاو یک خبرنگار یکم فضول پاسخ دادند
این مهمونیها برای تجدید قوا و گرفتن روحیه مضاعف بسیار عالیه .
خوش باشید و برقرار.
راستش خودم تجربه ش نکردم ولی فکر میکنم کار خوبی باشه یه جورایی استقلال داشتن از همسر و همدیگه ...ولی نمیدونم چرا هیچوقت تنهایی بهم خوش نمیگذره؟!