هفتگ
هفتگ

هفتگ

والا کچلی عیب نیست...

دزدی هم مثل خیلی چیزهای دیگر ِ این دنیا، مثل خیلی افعال ِ دیگر آدم ها، انواع و اقسام دارد. مخوف ترین اش به گمانم آدم دزدی باشد که بعضی ها هم صداش می زنند "آدم ربایی" که اساسن به نظر راقم این سطور ترکیب مزخرف و دلهره آوریست اخص وقتی مقایسه اش می کنی با ترکیبی شبیه دلربا. بگذریم، داشتم از انواع دزدی می گفتم که مثلن به گمانم بی ادبانه ترین نوعش دزدی ادبیست. یعنی اسم خودت را برداری تف بزنی بچسبانی دنباله ی کلمه ها و جملات و حرف ها و دغدغه های یکی دیگر! انگار کن که با چیز ِ آن یکی دیگر داماد شدی! تازه قر هم می دهی و بشکن هم می زنی محض کم نیاوردن و خالی نبودن عریضه. مضحک ترین قسم از اقسام دزدی اما بی شک "مو دزدی" است! بله مو دزدی. یعنی این هایی که بر می دارند اندک تارهای موی باقیمانده در جناحین سرشان را به ضرب زور ِ حالت دهنده و نگه دارنده و آب ِ دهان هدایت می کنند به شمال و جنوب و یمین و یسار و تخس می کنند بین نواحی ِ محروم و بی بضاعت کله ی مبارک، به گمان عیب پوشی حتمن؟!

امروز نشسته بودم با خودم حساب می کردم طی یک روز از زندگی ِ معمولم چقدر از بضاعتم را، استعدادم را، وقت و انرژی ام را، چه اندازه از آموخته هایم را حرام ِ پوشاندن عیب هایم می کنم و چقدرش را سرمایه می کنم پای ِ رفع و رجوعشان. نشسته بودم با خودم می شمردم تا به حال چند بار نسیم ِ نا غافل آمده و زده تارهای موی سازماندهی شده کف کله ام را سیخ کرده و کچل تر از چیزی که هستم به چشم آمده ام و خنده دار تر؟!!

نظرات 37 + ارسال نظر
محسن باقرلو دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 15:59

نکبت میخوای راست کنی با ما بیای استخر ؟!!
حالا ریس یه چیزی !

بالاخره منم یه اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی دارم. کوتاهش واسه تو، زحمت بلنده رو کیا می کشه

ساجده دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 16:06

نمیدونم منظورتون رو درست فهمیدم یا نه. اما با خوندن این پست یاد این سخن امام علی(ع) توی نهج البلاغه افتادم که مضمونش اینه که خدایا پناه می برم به تو از اینکه پیش مردم عزیز باشم اما پیش توهیچ ارزشی نداشته باشم(دقیقشو یادم نیست چون خیلی وقت پیش خوندم).
اینکه آدم پیش مردم عزیز باشه بد نیس.اما اگه اونی که هست نباشه بده. حالا اگه خودتم بیشتر فکر پوشوندن عیبها باشی تا رفع کردنشون که دیگه خیلی بدتر. من برعکس دوستان عیب رو توی ظاهر نمی بینم.هر کس یه ظاهری داره. من در مورد خودم از پوشوندن عیبهای باطنی خیلی میترسم.ازینکه یه وقت اون باده بیاد و.....واویلا.

بله، عرضم همین بود

رها آفرینش دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 19:31 http://rahadargandomzar.blogsky.com

وقتی با همسرم داشتیم صحبتهای تکمیلی قبل از ازدواج رو انجام میدادیم...همسرم 25 سالش بود...یه روز بهش گفتم من از مردای کچل خیلی خوشم میاد مثل دکتر شریعتی...
بعد از مدتی یه روز بهم گفت که خیلی اونروزا نگران بوده چون موهاش داشتن میریختن و همش نگران بوده که داره کچل میشه...اون حرف رو که زده بودم کلا نگرانی رو فراموش کرده بود و جالبه که ریزش موهاش قطع شد...
الان با نزدیک 40 سال سن موهاش یه دست سفیدن ولی فقط بالای سرش کمی خلوت شده...و همش من بهش غر میزنم که چرا از جلوی صورت کچل نمیشی؟

رها آفرینش دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 19:37 http://rahadargandomzar.blogsky.com

مهربان جان منم مثل بهاره رهنما با چاقی کنار اومدم...البته به اندازه ی اون نیستم ولی دیگه شکلم اینه دیگه،چرا باید ازش خجالت بکشم یا بپوشونمش؟ فقط سعی میکنم جوری بپوشم که زننده نباشه و بهم بیاد...
راستی اینم بگم مگه شماها نمیدونین که:" مرد باید کچل باشه،پولدار و بداخلاق؟"
حالا اون آقایونی که توی این جمعند خوش اخلاقند و زیاد سرمایه دار نیستن،کچل که میتونن باشن ها؟
ما هم که نمونه ی یک زن ایرانی:"زن باید خوشگل باشه،سفید و کمی!! چااااق..."

پروین دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 20:11

با اینکه پست قشنگت تحت الشعاء (چه کلمهء شیکی) کامنت محسن عزیزم قرار گرفت اما دلم نیامد که نگویم نتیجه گیری ات خیلی قشنگ بود. کاستی هایمان را پنهان نکنیم. باهاشون کنار بیاییم و اگر لازم است رفعشان کنیم.
دوماً
در مورد حرف محسن. من قشنگ قشنگ این مساله را درک میکنم. در مورد کوتاهی قد اما. پسر بزرگ من کوتاه است. از اخلاق و شکل و تحصیلات و ... واقعاً چیزی کم ندارد (خدا شاهد است مامان سوسکه نشده ام. خودت حتماً در فیس بوک عکسش را دیده ای. بقیه اش هم اغراق نیست) اما کوتاه قد است. و من خودم را شدیداً در این مورد مقصر میدانم. چون خیلی زودتر از بقیهء دوستانش قد کشید و تقریباً وقتی که 13 ساله بود قد همین الآنش شده بود. بعد از دو سال شروع کرد و هی به من میگفت مامان من قدم بلند نمیشود دیگر. برویم دکتر و من احمق دوره ای را از سر میگذراندم که افسرده بودم و غمگین و آنطور که باید به این مسایل توجه نداشتم. همه اش میگفتم نه، بلند میشوی. تا اینکه در 17 سالگی خودم هم به خودم آمدم و بردمش دکتر غدد و با یک اکس ری معلوم شد رشد طولی استخوانهایش متوقف شده و دیگر نمیشود کاری برای چبران این نقیصه کرد. بگذریم. با اینکه الآن همه بهم میگویند مداوای هورمونی و ... عوارض جانبی دارد اما میدانم اگر انتخاب به عهدهء خود پسرم بود حاضر بود آن روشها را انجام دهد. احساس میکنم بی توجهی من باعث شده امکان برطرف کردن این مساله از او گرفته شود.
بهرحال منظورم این است که من هم همین حساسیت را در مورد قد دارم. بخصوص که متاسفانه خیلی ها مثلا از عبارت کوتوله های فکری برای انسانهای بداندیش استفاده میکنند و با اینکه شاید خیلی مته به خشخاش گذاشتن باشد اما من هربار از شنیدن این عبارت ناراحت میشوم.
امیدوارم من هم مثل محسن از نوشتن این کامنت پشیمان نشوم!! اما بنظرم خوب است این دغدغه ها گفته شود.. آدم اگر حس کند این ها دغدغهء دوستان خوب خودش است توجه اش روی انتخاب کلمات و ... بیشتر میشود. یک جور فرهنگ سازی

پروین دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 20:23

حالا
یه سوال
چرا شما مردم رو با اطلاعات غلط گمراه میکنی برادر من؟ این چی بود در پاسخ یکی از کامنتها نوشته بودی؟ " هر چند اضافه وزن پدر سلامتی می باشد اما عیب نیست"؟ اضافه وزن پدر سلامتی میباشد؟ میباشد؟
واقعاً که. خجالت آوره. نچ نچ نچ
البته بگذریم که من به عنوان یه اضافه وزن دار سینیور از خواندنش کلی کیف کردم!

دوماً
خیال نکنی که ما نفهمیدیم الکی روی ظاهر خودت عیب گذاشتی که ماها بیاییم و بگوییم واای محمد حسین، تو هزار ماشالا به این قشنگی ها
اما همهء این مقاصد شومت باعث نمیشود که نیاییم و نگوییم که وااای محمد حسین، تو هزار ماشالا به این قشنگی. یعنی فکر کنم اگر شما این بر و رو را نداشتی روناک عزیز دل و خوشگل ما نگاه هم بهت نمیکرد. خلاصه .....

کماکان بر این نظرم که اضافه وزن پدر سلامتی می باشد، حالا نه اندازه ی سیگار و الکل! ولی می باشد

شما لطف دارید، خیلی زیاد

بابک اسحاقی دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 20:57

پروین خانم ممد اشتباه کرد
سیگار پدر سلامتیه

کل یوم سلامتی یه جورایی عروس هزار داماده. به طرفه العینی به عقد هر چیز مضر اما لذت بخش در میاد

پروین دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 22:04

اون رو خودم میدونستم بابک. اضافه وزن اما جای مجادله داره که پدرشه یا مادرش!!

عباس دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 22:38

الان که بحث جمع شده شاید جاش نباشه اما میگم باهات موافقم...
یعنی یه آدم کچل که ۱۴۴ کیلو وزن داره اینو بهت میگه هیچوقت هیچ چیز رو پنهان نکردم چون باور دارم اینا عیب نیست

و واقعن هم نیست عباس. یقین دارم که نیست

مهربان دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 23:51

رها کامنتت خیلی باحال بود

محمد سه‌شنبه 11 فروردین 1394 ساعت 00:46

سلام من یه بیچاره فلک زده ام که تو ۲۵ سالگی و اوج جوونی موهاشو از دست داده هر روز دارم به این موضوع فک میکنم گفتم هر روز ! نه هر لحظه هر ثانیه !من دارم ارشد می خونم و هنوز ازدواج نکردم همه همسن و سال ام منو میبینن فک میکنن مسن تر از سنم هستم. در مورد ازدواج هم باید بگم که چند تا جا خواستگاری رفتم و همه منو رد کردن دلیلشون هم احتمالا کم مو بودن کله منه اره من همون بدبختی هستم که دارم مو هامو مرتب میکنم که کچل بودن خیلی تو ذوق نزنه ! امیدی به ادامه زندگی ندارم! زندگی نمی کنم فقط زنده هستم

اا سه‌شنبه 27 مرداد 1394 ساعت 21:32

فازتون چیه شماها؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد