هفتگ
هفتگ

هفتگ

1،2،3

همین حوالی سه مرد متاهل می شناسم که هر سه می پرند... پرش طولی... عرضی.... با مانع... با اسب.... هر یک به نحوی.... هر یک به ترفندی.... اینکه فقط در همین حوالی من که آنقدر ها هم گسترده نیست وسعتش، به یک جامعه آماری سه نفره از خیانتکاران برسیم خیلی جای بحث کارشناسی دارد. فضول بودن بنده  هم به شدت جای روانکاوی دارد البته .... به بنده بعدا رسیدگی می کنیم..... الان حرفم درباره همان سه مرد است که می پرند.... گفتم که با هم فرق دارند.... یکی شان کلا شور عشق جدید هوشش را برده  و عین بدمن فیلم های ایرانی قدیم دست کیس جدید را گرفته و آورده بین همه که از این پس زن من این است و بس.... یک فرصت چند ماهه و چند ملیونی پول و چند آپشن دیگر هم به عنوان توافق برجام گذاشته پیش روی زن فعلی .... این از اولی !

دومی چند باری گاف داده و زنش به شدت کنترلش می کند... مدام کل کل و بحث و جدل دارند.... زنش که دیگر دست کمی از خانم مارپل ندارد، کلا یک ساک آماده دارد و مدام در حال قهر و آشتی و کشف رمز های جدید گوشی و بوکشیدن لباس هایش هست.... آخر هم خدا می داند روزی که همه چیز شفاف و روشن و با سند و مدرک بهش ثابت بشود، دقیقا می خواهد چه کار کند؟ بماند؟ برود؟ یک گلوله حرامش کند؟... نمی دانم... خودش هم نمی داند.... این از دومی !

سومی....  از سومی بدم می آید.... سومی شب ها که می رود خانه، زنش مثل پروانه دورش می گردد... می بوسدش و خسته نباشید می گوید.... عکس بک گراند موبایلش دوتا کله ی خوشحالشان است پشت کیک سالگرد ازدواجشان....سومی همه جا زنش را عزیزم عشقم جانم صدا می کند و بهش احترام می گذارد.... سومی آرام و با وقار صحبت می کند.... سومی برای زنش هدیه های رمانتیک می خرد... سومی خر است.... لعنت به سومی.... و لعنت به تمام مردهایی که اینقدر حرفه ای عوضی اند!!!


این از اطراف من.... اطراف شما کدام شماره بیشتر است؟ اگر حسش را داشتید توی کامنت ها شماره اش را بنویسید.... 1 یا 2 یا 3 ....



نظرات 42 + ارسال نظر
پرهون چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 22:45 http://printemps.blog.ir

من عذرخواهی می کنم کیجای عزیز، اما طبق آمار گفتم، وگرنه دختران پاکدامن دهه شصت هم هستن. دهه پنجاهی ها خیلی توی ازدواج به مشکل نخوردن، اما اینطور که پیش میره به زودی شاهد این اتفاقات برای دهه هفتادیا هم هستیم و اگه پیشگیری نشه سیاهی همه جا رو پر می کنه. بحث من سر اینه که ما مسئله رو می دونیم، راه حل و چاره چیه؟

داود(خورشید نامه) چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 23:55

زانی به زانیه می رسد و طاهر به طاهره

رهگذر پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 00:09

کیجا جان شصت و هفتاد و هشتاد نداره. مهم اینه که بیشتر خانم های مجرد وقتی سنشون بالا می ره دیگه به هر قیمتی حاضرن از تنهایی دربیان. به هر قیمتی واقعا برای خیلی ها به معنای به هر قیمتیه ها... 98 درصد خانم های مجرد سی یا سی و پنج سال به بالا این طوری ان. الان نوبت شصتی هاست، به قول پرمون فردا نوبت هفتادی هاست که دیگه تو جو روشنفکری هم بزرگ شدن و ....!
اینو من می گم که به عنوان یکی از همون دهه شصتی های مجرد سن بالا، دور هرچی مرده خط قرمز کشیدم - مجرد و متاهل. برای همین هم تا دو سه سال پیش اگر کسی از این حرفا می زد، با خاک یکسانش می کردم؛ اما بعدش دیدم ملت حق دارن! این همه آدم ناجور، خوب اون وسط ها وضعیت ما هم به حساب اونا نوشته می شه. به قول آقای پیرزاد از یه سنی به بعد بی خیال بی خیال می شی. به قوزک پات هم نیست که ملت راجع بهت چی فکر می کنن و می دونی که اشتباه فکر می کنن. برای همین هم کامنت پرهون عزیز به من برنخورد. راست می گه بنده خدا. نود و هشت درصد این طوری ان دیگه...
راجع به آقایون این تیپی هم کلا حرفی ندارم.

میمممم پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 01:17

در ادامه اظهار فیضم...یادم رفت بگم
مردا عاشق کار یواشکی هستن
یواشکی سیگار قلبون مشروب و بهتر از همش یه دوست دختر
کلن داشتن دوست دختر که البته به یکی هم قانع نیستن یه جورایی کلاسه واسشون بین هم جنس های خودشون....
ولی برام جالبه که علیرغم همه بدگوییها و پشت هم گوییها از اینکه زنشون درکشون نمیکنه به زندگیشون متعهدن
و اما در جواب پرهون عزیز باید بگم این حرفها نشون میده شما یک آقا هستین
نمیخوام بگم درست میگید یا اشتباه میکنید
ولی برام جالبه که وقتی با همکارهای آقا میشینم حرف میزنم متفق القول میگن زنها و دخترا خراب شدن و حسابی خاطره از زنهای متاهلی دارن که دوست پسر دارن
ولی هروقت با همجنسهای خودم حرف میزنم میگن مردا فلزشون خرابه و دنبال عیاشی با دخترا هستن
بدون هیچ تفسیری این نگاه دو طرف برام جالبه
واقعا مشکل از کدوم طرفه؟

میمممم پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 01:41

واما یک نکته بازهم خطاب به پرهون عزیز
فک کنم شما مطالب رو قاطی کردی
منظور ما مساله جنسی نیست
چه بسا به عنوان یک زن بیشتر حاضرم همسرم رو در یک فاحشه خانه ببینم تا در کنار همکارش که یک خانمه توی یک کافی شاپ یا توی ماشین یا توی رستوران
خیلی از دخترها واقعا فقط برای رهایی از تنهاییه و غالبا چیزی دستش رو نمیگیره..ضمن اینکه این مورد توی خانمهای متاهل هم که معتقدن همسرشون درکشون نمیکنه شنیدم وجود داره
بحث خود فروشی جسمی نیست
بحث خود فروشی عاطفی هست
یک مرد اگه مشکلش جنسی باشه که به راحتی میتونه توی سایتها و یا با گرفتن آدرس از این و اون به امیالش برسه
بحث چیز دیگه ایه که نمیدونم اسمش چیه ولی رسمش رو توی فیلمهای ترکیه ایه جم بخوبی میتونید پیدا کنید

پرهون پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 09:25 http://Printemps.blog.ir

آقای میم! من یه خانومم که از بعضی همجنس های خودم احساس شرم می کنم.
شما خودتون توی جامعه هستید. پیشنهاد به وفور از هر دو جنس میشه. خانم به آقا و آقا به خانوم. اما نکته پذیرفتنه. من از این آدما اطرافم کم ندیدم، شاعر پنجاه ساله برای نقد زنگ میزنه به من و بیماره، دکتر و صاحب منصب توی دستگاها زنگ می زنه و فکرش خرابه. و دیدگاهشون اینه که به هر گلی که رسیدی بچین و برو ( البته این گل مثاله کاملا نه از روی چیزی ). اما اون خانومی که می دونه اون آدم خانواده داره چرا؟ در مقابل زن روانشناسی رو می شناسم که به مراجعش پیشنهاد دوستی داده و تظاهر کرده همسرش فوت شده. از شما می پرسم که به عنوان یک مرد آگاه هستید! توی رابطه بین دو جنس فقط حرف زدن و چت و عاطفه مطرحه؟ این عاطفه بعد از مدتی تبدیل به عشق نمیشه؟ این عشق درون آدما نیاز به وجود نمیاره؟ داریم درباره انسان و ذاتش حرف می زنیم. نمیشه گفت فقط عاطفه ست. وقتی دیدگاه بسیاری دخترا اینه که تا کنار مردی نخوابی نمیتونی اونو برای خودت کنی، شما توقع داری دوتا دوست معمولی برای هم بمونن؟
من از اون خانومایی ام که به شدت با فمینیسم مشکل دارم و خیلی جاها تو سر همجنسای خودم می زنم که به راحتی هوش از سرشون میره و درگیر احساسات میشن و میخوان تجربه کنن. به هر حال سرکوب هر نیازی حتی نیاز عاطفی نتایج عکس داره. جامعه ما پر از آدم های پارانوییده که خودشونم گاهی از این وضعیت رنج می برن. این فیلمای مزخرف ترکی و کره ای هم دامن زده. فیلمایی که واقعا دستاوردی نداره جز ترویج خیانت. همکلاسی من با افتخار از دوست پسر مادرش حرف می زد. به قول شما مردا هم که به دوست دختر داشتن افتخار می کنن. واقعا انقدر این چیزها مهمه که از اصل غافل شدیم. من شعار نمی خوام بدم. اما تو یکی از پستامم نوشتم صیغه بین دوستام بسیار عادی شده. هرچند صیغه شدن دختر معنا نمیده. قطعا کسی بخاطر دو روز رفتن به کافی شاپ صیغه کسی نمیشه....

پرهون پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 09:27 http://Printemps.blog.ir

میم عزیز. من اول فکر کردم شما آقایید. عذر می خوام

مریم پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 10:34

آقای داود(خورشید نامه)
مطمئنید زانی به زانیه می رسد و طاهر به طاهره؟؟؟
دیده ها و شنیده های من خیلی مواقع عکس این بوده.

مینو پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 15:58 http://milad321.blogfa.com

همه مدلش رو دیدم متاسفانه.البته مورد ۱ و ۲ بیشتر بوده.منم باور دارم یک سر قضیه هم خانم هایی هستن که با این حضرات قاطی میشن و میخوان باور کنن که زن طرف مشکل داره .

داود(خورشید نامه) پنج‌شنبه 26 شهریور 1394 ساعت 16:51

خانم مریم باسلام
در مورد کامنتم : این یک نقل قول به مضمون بود از قران کریم ( ایه مورد ذکر متاسفانه الان یادم نیست برای رفرنس)

... اما اینکه گاهی (نه همواره) عکس این موضوع را هم به قول شما شاهدیم شاید از ابتلاعات است و ازمایش ( نوح پسرش کافر بود و لوط زنش)
اما قانون هستی که مبتنی بر عدالت است حکم می کند که خوب خوبی ببیند و بد بدی

بیوطن شنبه 28 شهریور 1394 ساعت 09:36

مورد سوم متاسفانه
بارها خواستم هشدار بدم
ول یهمون که تیراژه گفت
شاید داره می سوزه و دم نمیاره
اگر چه زندگی به پشیزی نمی ارزه

هدیه شنبه 28 شهریور 1394 ساعت 10:05

شکر خدا تو محیطی که هستم خیلی ندیدم..کم بوده، ولی اصولا آقایون خیلی زرنگ نیستن و زود گاف میدن.و خانما متاسفانه خیلی هوشیارن و حتی اون خانمی که با مورد 3 زندگی میکنه قطعا باخبره از جریان و نمیخواد به قول دوستمون حریم ها شکسته بشه.و این و دیدم که خانمی که دم نمیزنه و صبوری میکنه در آخر با پشیمونی طرفش روبرو میشه ولی خانمی که مطرح میکنه در نهایت مجبور به رها کردن میشه بعد از 30 سال.
ولی کلا شرایط خوبی نیست، فشارهای زیادی هم روی خانماست هم آقایون. خدا به هممون سعه صدر بده تا بتونیم در برابر وسوسه ها مقاوم باشیم.

هدی شنبه 28 شهریور 1394 ساعت 13:50

مهربان عزیزم فک میکنم از خیانت بدتر نیست شماره یک و دو و سه نداره همش نفرت انگیزه عزیزم
لعنت بر شماره 3 بازیگر حرفه ایی

پارمیس یکشنبه 29 شهریور 1394 ساعت 14:12

سلام
به نظر من تازه وارد به جمع هفتگ ، خیانت یک عمل یک طرف است و اونیکه خیانت می کنه خودش به تنهایی تصمیم می گیره و وجود ادمهایی که پا بدن یا ندن در رویه فرد تاثیری نداره
همه اگر بخوان بلغزن موقعیتش را پیدا می کنند و هر کسی که بخواد سالم باشه از همه موقعیتها سربلند خارج می شه
ولی کلا خیانت مد شده تو ایران

نبات دوشنبه 30 شهریور 1394 ساعت 08:09 http://be-live.blogsky.com

همش نفرت انگیزه ... اما من برخلاف بقیه از مورد اول بیشتر بدم میاد یه جور وقاحت خاصی داره حداقل دو مورد دیگه روشون نمیشه تو چشمای زنشون نگاه کنن و از خیانتشون بگن ...
کاش روزی برسه که هیچ زنی بخاطر بی کسی یا بی پولی حقارت موندن تو یه رابطه رو تحمل نکنه .... بذاره بره و بعد زندگی کنه ...

رها پویا پنج‌شنبه 2 مهر 1394 ساعت 23:41 http://gahemehrbani.blogsky.com

مهربان جان تا شعاع دور و اطراف تا چه حد گسترده باشه تا بشه دقیق تر گفت.
من فکر میکنم شماره 2 تعداد بیشتری هستند و همین حالا یکی از همون ها تداعی شد برام و اما باجناقش که شماره 3 هست و ... شماره 1 هم پیدا کردم عزیزم اون البته یه مقطعی سر لج و لج بلزی این اداها رو در میاورد اما الان دیگه از این خبرها نیست تو بدبینانه ترین وضع شماره دو شده ...
اما شماره 1 این روزگار کم شده عمدتا در خفاست عزیزم

الهه شنبه 25 مهر 1394 ساعت 12:26

یه مورد دومی رو دیدم. افتضاحه، افتضاح...
یه بار طلاق گرفتن بعد 3 سال با اصرار آقا دوباره ازدواج کردن و زن دوم همچنان هست که هست و زن اول هم هست و می دونه و می سازه و می سوزه و .....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد