هفتگ
هفتگ

هفتگ

مشتاق یا مجبور؟

ساده ترین تعریف فرهنگ (( فرهنگ را می توان به مجموع رفتارهای اکتسابی و ویژگی اعتقادی اعضای یک جامعه معین تعریف کرد. کلمه اساسی و مهم در تعریف یاد شده ، کلمه اکتسابی است که فرهنگ را از رفتارهای برخاسته از وراثت و ویژگی های زیستی متمایز می کند.)) 

آنچه یاد گرفته ایم و برایمان نهادینه شده، عمدتا توسط مادرانمان یا به زبان بهتر توسط  زنان به ما منتقل شده است. بروس کوین  جامعه شناس ، می گوید: (( جامعه به گروهی از انسانها اطلاق می شود که در طول هزاران سال با

 یکدیگر زندگی کرده و در سرزمین معینی سکنی گزیده اند و سرانجام، خود را به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز از

 گروه های  دیگر، سازمان داده‌اند.افراد هر جامعه همچنین فرهنگ مشترکی نیز دارند. ممکن نیست که فرهنگ

 جدای از جامعه یا جامعه جدای از فرهنگ باشد. هرجا که جامعه‌ای هست، فرهنگ منطبق بر آن نیز وجود دارد.)) 

حالا برخی از ما با اشتیاق به دنبال رسوم برخاسته از فرهنگ هستیم و برخی بی میل که اکثر افراد جامعه در بین این دو حالت در یک طیف قرار می گیرند.اینکه نزدیکی به سر دو طیف و چگونگی فرهنگ پذیری مان به چه صورتی است خود امر دیگریست ، اما اینکه فشار  هنجارهای  اجتماعی ما را به چه سمت و سویی سوق می‌دهد تا  حدود زیادی خارج از  کنترل ماست  و  هرکسی که بخواهد بر خلاف مسیر رودخانه شنا کند  می  بایست هزینه  آنرا بپردازد.فی المثال همین  اعمال  و مناسک ایام نوروز اعم از  قبل آغاز  سال نو  تا سال تحویل و,ادامه ماجرا  که   بسیاری علی رغم میل باطنی دست به اعمال و رفتاری می زنند که چندان به آن معتقد نیستند در اینجا حتی می توان به مناسک و رسوم مذهبی نیز  اشاره کرد مانند نذری دادن،سفره انداختن،اعمال  و رفتار شب قدر،دهه اول  محرم  و...   مثالهای فراوانی وجود دارد که به موارد فوق بسنده کردیم.

آری فرهنگ  از تلاقی رفتار ها، و اندیشه ها طی زمان در بستر جامعه شکل میگیرد که تا امروز زنان در شکل گیری 

  آن  کمتر نقش داشته اند  اما حفظ و حراست از آن  و انتقال آن به  نسلهای بعدی عمدتا توسط زنان صورت می پذیرد.حالا  اینکه ما تا چه حد و اندازه یی فرهنگ پذیر شده و این رسوم را پذیرفته و درونی ساخته ایم به عوامل فراوانی بستگی دارد که از حوصله اینجا خارج است.

سوال اساسی اینجاست  ما تا چه حد و تا کجا  اشتیاق داریم و به چه میزانی مجبور به انجام  اعمال و رفتار  دیکته  شده هستیم و اصولا چقدر توان و جسارت پرداخت هزینه خلاف آنچه از ما انتظار می رود  را داریم.

 نکته حایز اهمیت این است که گاها  پیش می آید ما برخی از شور و شوق ها یمان و  استنکاف  ها یمان صوری و ساختگی ست و به دلیل تعدد تکرار  حتی خودمان نیز باورمان می گردد که واقعا نسبت به این رفتار اشتیاق  داریم ۰حال آنکه اگر به واکاوی بپردازیم خواهیم   دانست که واقعیت ماجرا چیز دیگریست.

ابتدا به خودم و سپس به شما میگویم بیاییم به  افتراقات ، فارغ از  دلیل تراشی و واکاوی رفتارهای دیگران به آن احترام بگذاریم اگر کسی به  دیدار دورترین اقوام می رود سنتی و عقب مانده نیست.کسی که تمایل به دید و بازدید ندارد  منزوی و افسرده نیست.بهتر است به تنوع رفتاری احترام بگذاریم به ما ارتباطاتی ندارد. چرا  شخصی تمام   محرم و صفر را سیاه می  پوشد چرا دیگری شب عاشورا ،  تولد  گرفته است .

تبلیغ برای رسوم و مناسک پسندیده و اجبار بر پذیرش آنها نکوهیده است.

روزهای شادی  داشته باشید.

نظرات 3 + ارسال نظر
پریسا چهارشنبه 4 فروردین 1395 ساعت 07:23 http://parisabz.blogsky.com

چقدر خوب و به موقع گفتین. سپاس

دل آرام چهارشنبه 4 فروردین 1395 ساعت 15:18 http://delaramam.blogsky.com

این که اکثر رسوم توسط خانم ها منتقل میشه رو به شدت قبول دارم. واقعا توی اطرافیانمون هم میبینیم که اگه به رسم و رسومی اهمیت میدن و یا مناسباتی براشون بی اهمیته دقیقا مادر و یا همسرشون به اون سنن معتقد یا بی اعتقاد بوده.

مجید پنج‌شنبه 5 فروردین 1395 ساعت 20:38

درود .
روزهای شادی داشته باشی همسایه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد