یک کلاس 26 نفره ریاضی، سال دوم... یه کلاس با ابعادی کوچکتر از باقی کلاس های طبقه اول، سه ردیف ِ سه ردیفه نیمکت سه نفره ِ چوبی، یه پنجره سرتاسری بزرگ به عرض کلی کلاس، تخته سبز بزرگ که فاصله اش از میز اول ، شاید به دو متر هم نمی رسد و میز معلم گوشه ی کلاس، سمت پنجره،
کلاس جغرافیا، خانم معلمی قد بلند و لاغر و کشیده،با لهجه ی مشهدی،( باور کنید که الان یک هفته است دارم فکر می کنم فامیلش رو یادم بیاد، ولی این آلزایمر نمی زاره...... )
کتاب جغرافیای سال دوم دبیرستان ِ زمان ِ ما، در خصوص جغرافیای جهان بود.... کشور ها رو معرفی می کرد و خصوصیات اقلیمی و جمعیتی و سیاسی و حکومتی و از این حرف ها.....
از اواسط سال که که حسابی این خانم معلم با بچه ها اخت شده بود، سریع درس می داد و درس می پرسید( انصافا بچه ها هم، همه سر کلاس این معلم، ذوق و شوق دیگه ایی داشتند ) و بعدش کارایی متفرقه بود..... خاطرات کوهنوردی اش رو میگفت، از خاطرات سالهای اولیه تدریسش حرف می زد و بعد از اون از همه مهمتر هم، کتاب قصه های مجید جناب مستطاب آقای هوشنگ مرادی کرمانی رو آورد سر کلاس.........جلسه اول کتاب خوانی، از میز اول شروع کرد به کتاب رو دادن به بچه ها و هر کدوم یه مقداری خوانش کردند.... و همه لذت بردیم..... جلسه ی بعدی، نوبت های کتاب خوانی رو از ادامه ی جلسه ی قبل ادامه دادیم تا نوبت به همه برسه.... و نوبت من رسید.... منم هر آنچه در طبق اخلاص داشتم، گذاشتم که این خوانش بهترین خوانش کتاب در بیاد.... و یادم هست... یه جایی اش، یه شعری داشت... و من هم اون شعر رو مانند بچه مدرسه ایی ها که با یک ریتم خاص دبستانی می خوانند، خوندم.... که کلاس از ذوق و شوق به وجد آومد و من شدم، خواننده ی اول و آخر کتاب.....
اوقات بسیار بسیار خوبی بود و ما ها، هر دوشنبه منتظر زنگ وسط کلاس جغرافیا و قصه های مجید بودیم.....
پی نوشت :
چند روز پیش، تولد آقای هوشنگ مرادی کرمانی بود..... وقتی تبریکی که به ایشون گفته شد رو در سایت ها دیدم... منم یاد این خاطره افتادم....
برای این معلم عزیز که سالهای بعد، زمان دانشجویی در قنادی طوسی مشهد دیدمش و الان نمی دونم در چه حال و روزی هستند آرزوی سلامتی می کنم....
حرفم رو تکرار میکنم
بعضی معلمها واقعا دوست داشتنی و فراموش نشدنی هستند.
معلم های دوست داشتنی و درس های دوست داشتنی ... معلم هایی که نه کلاس کنکور می دانستند چیست و نه تدریس خصوصی ساعتی شش رقم !!!
یادشان به خیر
بعضی از معلم ها خوب میدونن چجوری فرهنگ کتابخونی رو توی وجود بچه ها نهادینه کنن که هم لذت بخش باشه و هم فراموش نشدنی