ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اونقدر سریع اتفاق افتاد که به تو مهلت نمیده فکر کنی.....
اولش شوخی می گیری و می گذری
ولی بعد یکی یکی سایت ها و کانال ها و شبکه ها اعلام می کنند...
ته دلت یه چیزی زیر و رو میشه....
از امروز بعد ازظهر، از بیمارستان تجریش به عقب می ری...
هر روز و هر روز
یکی یکی صفحات رو بر می گردی عقب.... رد پاها... صلابت و قدرت و جسارت.... صبر و آرامش.... و البته اشتباهات، تند روی ها و خیلی خیلی چیزهای دیگر که مجموعه نقل و قول های منابع مختلف توی ذهنت متبادر می کنه.....
تسلیت و تسلیت پشت سر هم......
وزنه ایی بس سنگین بود این رو از روی حب و بغض های نوشته شده و جان نوشته ها می توان دریافت....
تاریخی گذشت و به تاریخ با هر قضاوتی پیوست.....
وزنه ی خیلی سنگینی بود. موافقم
بهرحال مانع بزرگی از سر راه تندروها برداشته ...
و فضای یک کاسه شدن حکومت مهیاتر شد....
یعنی واقعا یک موضع گیری سیاسی می تونه اینقدر سواستفاده از قدرت رو توجیه کنه?
امتیازهای بی دروپیکر اقتصادی بچه های این خانواده تا الان نقل هر جمعی بود,حالا عزاداری ''پدر''
هیچ کس به فکر مردم ایران نیست...
...
وقتی دوره خاتمی تموم شد رفسنجانی کاندید شد ... و با احمدی نژاد رقابت کرد فکر دور دوم کشیده شد ... همه همه می گفتن به احمدی رای بدید نگذارید این کفتار پیر رییس جمهور بشه ....
هر روز بیشتر دارم به این نتیجه می رسم که دمکراسب چیز مزخرفی و توده مردم میشه خیلی راحت با خود همراه کنی ....
صد البته با شما موافقم تو شرایط فعلی کاش می موند
تاریخی گذشت و به تاریخ با هر قضاوتی پیوست.....
فقط حقانیت وقصاوت درآینده