هفتگ
هفتگ

هفتگ

پچ‌پچ‌های یواشکی

از بچگی هروقت پدر و مادرم میرفتن یه گوشه و آروم با هم حرف میزدن، توی خونه ما اتفاقی می افتاد... یه چیزی خریده می شد. چیزی فروخته میشد و یا نقل مکان صورت میگرفت... به جرات میتونم بگم بهترین قابی که توی زندگیم دیدم، صحنه‌ایه که این دو تا دارن ریز ریز با هم حرف میزنن... نمیدونم اما شاید دلیل اینکه همیشه مشورت رو به خود رای بودن ترجیح میدم همین باشه...
من تصورم از یه خانواده خوشبخت، داشتن خونه چند میلیاردی، سفرهای تمام نشدنی و یا حساب بانکی بی مقدار نیست _که بودن هر کدوم از اینها به شدت خواستنی و انکار ناپذیره_ اما چیزی که خیال آدم رو تخت میکنه، نگاه مشترک، راه مشترک و تصمیمات مشترکه...
امروز صبح که برای چندمین بار دیدم پدر و مادرم نشستن توی اتاق و دارن آهسته با هم صحبت میکنن فهمیدم باز هم قراره اتفاق های تازه بیوفته... و ما هنوز خوشبختیم...

نظرات 7 + ارسال نظر
امیر چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت 20:41 http://dashtemoshavvash.blogsky.com

سلام
اما چیزی که خیال آدم رو تخت میکنه، نگاه مشترک، راه مشترک و تصمیمات مشترکه...
عالی بود عالی عالی...عالی
خدا پدر و مادرت رو نگه داره با تندرستی و عزت

سلام
ممنونم از لطف و محبت شما

نسیم چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت 21:46

آرامشتان پایدار
من این حس رو تو چشمای پسرم دیدم میدونم چی میگین

ممنونم
خدا حفظش کنه براتون

پریسا چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت 22:20 http://parisabz.blogsky.com

خیییییلی عالیه. کاملا درک میکنم. خوشبختیتون مستدام

ای جانممممم
سپااااااس

عباس پنج‌شنبه 12 اسفند 1395 ساعت 16:51

سایه شان بر سرتان همیشگی

متشکرم
به همچنین خانواده شما

نیمه جدی پنج‌شنبه 12 اسفند 1395 ساعت 23:39

خیلی فرزند مودبی هستی به خدا که این جور وقتا به تفاهم و ارزش های مشورت و خودرای نبودن و اینها فکر می کنی. من اگه جای تو بودم از شدت فضولی خون جلوی چشامو می گرفت و می رفتم وسط تفاهم وایمیسادم تا ببینم اصل بحث در مورد چیه. یا شاکی می شدم که چرا با من مشورت نمی کنین
اسم قشنگ مودب و مثبت اندیش.

اخه من به تو چی بگم... خب مردم از خنده که

شمسی خانم شنبه 14 اسفند 1395 ساعت 09:55

سایه شون مستدام.
در مورد نظر نیمه جدی میخوای دلی عامل نفوذی بشم و زنگ بزنم بپرسم بعد بهت بگم؟ البته بگم یه کم برات خرج بر میداره ها ببین اصلا تو دلت نگو پس دوستی به چه درد میخوره! حساب حساب کاکا برادر :)))))

فدای تو
اره دیگه دوستی سرجاش حساب و کتاب هم سرجاش

Parisaghr یکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت 02:17

چه متن کوتاه و در عین حال زیبایی ... :)
"نگاه مشترک، راه مشترک، تصمیمات مشترک..." یادم میمونه...
قلمتون سبز، خوشبختیتون مستدام

- یک خواننده قدیمی و خاموش که بعضی وقتها روشن میشه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد