هفتگ
هفتگ

هفتگ

دندون

حدودا دو هفته دندون درد داشتم برای منی که هرشب مسواک میزنم و جنس دندونام خوبه، کمی آزار دهنده بود اما ظاهرا رسیده بود به عصب و غیر از لیدوکائین  هیچی آرومش نمیکرد. خلاصه پونزده روز با مکافات درد و البته آرامش پس از لیدوکائین رو تجربه کردم هنوز هم  دلیلی پیدا نکردم که چرا با این درد، مبارزه محکوم به شکستی رو راه  انداخته بودم یه جور لج بازی عجیب و غریب... نهایتا سه شنبه هفته پیش آخر شب داداشم که دوستش  یه دندون پزشک تجربی هست زنگ زد بیا خونه ما رفیقم دندونت رو ببینه، رفتم  حدود یکساعت و نیم رو دندونم کار کرد اما سرآخر هم نتونست عصب کشی کنه، کلافه شده بودم گفتم آقا اصلا  دندون رو بکش و خلاص کلی آپول تو لثه ام زد و  حدود یکساعت هم با دندونم کلنجار رفت که نهایتا موفق نشد و گفت دندونت فک جوش هست.  حالا ساعت شده سه صبح دندونم درد نمیکرد اما فکم آزرده شده بود و مطمئن بود به محض اینکه اثر دارو ها  ازبین بره عذابم شروع میشه، نتیجتا تصمیم گرفتم برم درمونگاه استخر که شبانه روزی دندون میکشن و همه ازشون تعریف میکردن، خلاصه  دکتر دندان پزشک غیر تجربی! درمونگاه به مدد وسایل و آمپول خیلی قوی اش دندونم رو کشید و خلاص...حالا اینا رو واسه این  تعریف کردم که بگم ما همیشه برای دیگران راحت نسخه میپیچیم اما به خودمون که میرسیم انواع و اقسام روش های معقول و غیر معقول رو بکار میبریم جز استفاده از روش عقلانی و صحیح، اصلش اینکه انگار خمیرمایه ما رو جور دیگه یی ورز دادن که تا کارد به استخون نرسه از اقدام درست خبری نیست که نیست تا مجبور نباشیم معقول نمیشیم تاجنگ هست صلح چرا، تا میشه زجر کشید آرامش چرا ، تا میشه زخمی بود سلامت چرا... این اتفاق باعث شد یادم بیفته خیلی از هم نسل های من هم هرکدوم به نحوی از انحاء درگیر میشن با ماجراهای مختلف زندگی  و خودشون رو عذاب میدن و تا کار به جای باریک نرسه و کارد سلاخی استخونشون رو لمس نکنه تن به تصمیم صحیح نمیدن ، حالا هرکسی به فراخور شرایط و تجربیاتش اما تو اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیکنه.

چرا نسل ما اینجوریه نسل کارد و استخون

نظرات 5 + ارسال نظر
حمید سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 20:16

به نظر من علت اینکه خیلی از همنسلهای ما اینجوری هستن اینه که انقدر شکست خوردن که درست یا غلط فکر میکنن تهش فرق چندانی نمیکنه تلاشی بکنن یا نه. اصلا اقدامی بکنن یا نه. تازه یه مرحله از این شدیدتر هم هست و اون اینه که آدم به یجور لجبازی با زندگی میرسه. یجور کتف لق زندگی. هرچی میخواد بشه. یجور ما که نداشتیم اینم روش. ما که نشد اینم روش...

با هات موافقم برای ما هیچ شکستی پل پیروزی نشد که نشد

حمید سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 20:24

درباره ی دردهای جسمی یه دلیل ترسناکتر هم هست. عدم امید به زندگی. انقدر جوانمرگی و سکته و اوردز و خودکشی زیاد شده که آدم نمیدونه این دندون، قلب، ریه یا هر قسمت دیگه ی بدن که خراب شده اصلا قراره چقدر واسش کار کنه؟ اصلا به درست کردنش میرزه؟ ممکنه این آدم شصت سال هم عمر کنه ها، ولی از وقتی میفته به روزشماری، بدن واسش مثل خونه ای میشه که افتاده توو طرح و ارزش دستی به سر و گوشش کشیدن نداره

خیلی خوب بود...
ما که از ازل تو طرح بودیم

تیراژه چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 10:32

کامنت دوم حمید عالیه. خونه ای که افتاده تو طرح..
فکر میکنم یه واقع بینی توام با بدبینی تو نسل شماست که یا به یاغیگری / افسردگی ختم میشه یا زندگی روتین پلکانی با حقوق و مزایای پست مدیریتی و زن زندگی بودن با هر شش ماه یه سرویس طلای جدید به انضمام سه تا بچه.

یه طرز فکری هم هست که هی میگیم خب تا اینجا هرکاری میشد و نمیشد کردی ، بعدش که اتفاق خاصی قرار نیست بیافته و به جای زمین صاف خودمونو تو سراشیبی میبینیم و خلاص. ماشاالله به دکتر و روانشناس هم از بیخ و بن بی اعتقاد! نه اونقدر روشنیم که بشه دید نه اونقدر تاریک که اجازه بدیم چراغی روشن شه.

والله این یاغیگری و افسردگی نسل ما برای من که به هیچ جا ختم نشده...
اما بابت اینکه گفتی روانشناس نیاز هست آره باهات موافقم مراجعه به روانکاو،مشاور و روانشناس خیلی لازمه و اصولا نیاز بهش حس میشه اما اینم جزو همون مسائلی هست که نسخه خوب میپیچیم اما برای خودمون نه، مثلا تا حالا شخصا 4 نفر رو بردم پیش روانشناس و اتفاقا مثبت هم بوده، اما برای خودم هیچ وقت اقدام نکردم و مطمئن هستم اقدام هم نخواهم کرد

نسیم چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 23:15

موضوع دندان با بقیه فرق داره یا در مورد من این طوره
آخرین بار چنان تو اتاق انتظار گریه میکردم که عکس هام تا مدت ها سوژه بود

بله دکترها سه تا درد رو به عنوان شاه درد نام میبرن
1- درد زایمان 2-کلیه درد 3-دندون درد

یه خواننده گاه و بیگاه پنج‌شنبه 30 شهریور 1396 ساعت 13:21

ای داد چرا دندونت رو کشیدی؟؟
یعنی با خوندن چند خط اول و وقتی فهمیدم ماجرا چیه تا نیمه های متن هنوز امیدوارم بودم که موفق نشده باشی دندونت رو بکشی و ماجرا به فرجام نرسیده باشه .....
من به عنوان کسی که هر شب مسواک می زنه و جنس دندوناش هم اصلاً خوب نیست، اعتراف می کنم که چند سال پیش دقیقاً به خاطر سهل انگاری در رفتن به دندون پزشکی و چون مثل تو فکر می کردم کشیدن یه دندون از سی و چند تا مشکلی نیست، یه بارکی سه تا دندون رو کشیدم و دقیقاً بدبخت شدم. چند تا نکته رو فهمیدم که بهتره باهات درمیون بذارم:
1. وقتی دندونی کشیده میشه و جاش خالی می مونه، دندون های دو طرف و همین طور دندون فک مخالف سعی می کنن جاش رو پر کنند و نظم دندون ها به هم می ریزه، فواصل شون زیاد میشه و دندون فک مخالف دراز میشه
2. وقتی جای دندون خالیه لثه آسیب پذیر میشه و با جویدن لقمه احساس درد می کنید و احتمال فساد لثه در دندون های مجاور خیلی بیشتر میشه
3. جای دندون خالی خصوصاً در فک بالا باعث آویخته شدن پوست صورت و چروک برداشتن پوست میشه
4. اگه بخواهید ایمپلنت بذارید، خصوصاً اگه دندون مال فک باشه احتمال آسیب رسیدن به سینوس ها هست
5. جای دندون خالی در دهان به معنی مکانی برای جمع شدن جرمه و آسیب پذیری لثه است
یعنی شما که می تونستید با خرج نهایتا 500 تا 700 تومن در بهترین دندون پزشکی ها ریشه دندون رو در طی دو جلسه معالجه کنید، الان ناچارید برای ایمپلنت کردن دو تومنی بپردازید و کلی علاف بشید، اگر که ایمپلنت نکنید و باز سهل انگاری کنید اونوقت چاره ای جز بریج نمی مونه که به معنی خراب کردن تدریجی بقیه دندون هاست. در هر حال با سهل انگاری روند فساد دندون ها رو سریع کردید. خواهش می کنم دیگه هیچوقت به کشیدن دندون و مراجعه به دندونپزشک تجربی فکر نکنید

ممنونم بابت توجه و توضیحات مفصل و کاملتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد