ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چند شب پیش یه پیر مرد خوش مشرب مسافرم بود و کلی گپ زدیم و از هر دری سخنی تا اینکه گفت وقتی باخودت حرف میزنی ندای درونیت با چه صدایی حرف میزنه؟ گفتم والله دقت نکردم وقتی کاملا درونی هست که صدایی نداره اما وقتی حرف زدنم با خود نجوای زیر لب میشه صدای خودم هست.گفت ولی من دونوع گفتگو دارم وقتی در مورد حال حاضر با خودم حرف میزنم صدای خسته یه پیرمرد هست اما وقتی یاد جوونی هام هستم و مشغول گفتگو صدای یک جوان... برام جالب بود و بعد از پیاده شدنش یادم افتاد یه همچین موضوعی رو قبلا خونده بودم تو کتاب نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها نوشته مانوئل پوییگ... آیا پیرمرد اون کتاب رو خونده بود تحت تاثیرش بود یا این اتفاق برای همه ی سالمندان پیش میاد؟ کلا گفتگوی با خود موضوع پیچیده و عجیبی هست دانشمندان میگن ما تقریبا بیش از هشتاد درصد گفتگوی روزانه مون رو با خودمون داریم واقعا جالبه ها ما گوینده و شنونده همزمانی هستیم که گاها از حرف های خودمون خنده مون میگیره گاهی گریه میکنیم بعضا عصبانی میشیم خودمون رو دلداری میدیم چقدر سیستم عصبی و روانی ما پیچیده و جذابه...
بهنظرمن فقط جسم ماست که پیر میشه و "خود"مون ثابته. شاهدش هم اینکه از بچگی تا حالا فقط با یک "خود" زندگی کردیم، در حالیکه الان حتی یک سلول از کودکی در بدنمون نیست
بله درست میگی ولی ربطش به گفتگوی درونی رو متوجه نشدم
"چقدر سیستم عصبی و روانی ما پیچیده و جذابه..." جذاب تر اینکه برخی افراد میگن این سیستم پیچیده خالقی نداشته و خودبه خود به وجود اومده
خوبید؟
انسان بسیار پیچیده ست چه به لحاظ فیزیولوژی چه از نظر روانی.
چه خدا باور باشیم چه نباشیم در اصل موضوع فرق نمیکنه هرچند به نظرم جهان هستی و انسان حتما مخلوق خالقی توانمند هستن...
ممنون شما چطورید؟ چرا نمیشه تو وبلاگت پیام گذاشت اصلا اون کد رو نشون نمیده و همه اش میگه خطا
من یاد کتاب پرنده خارزار افتادم. جایی که پیرزن پولدار داستان عاشق کشیش جوان میشه و وقتی کشیش بهش یادآوری میکنه که فاصله سنی شون خیلی زیاده میگه تو صورت پیر منو می بینی و من دلم رو که هنوز جوان هست و احساس پیری نمی کنه. فکر می کنم این در مورد بیشتر آدم ها اینطور هست.
با کامنت حمید موافقم.
متاسفانه این کتاب رو نخوندم...البته اگه اوضاع به نفع و بر وفق مراد آدمها باشه اینجوری میشن وگرنه پای رسم و عرف و هزار جور هنجار و انگاره رو وسط میکشن
و چه ظرفیتی داره گاهی عین دریا گاهی قد قطره
کاملا باهات موافقم
اشارهام به این قسمتش بود "گفت ولی من دونوع گفتگو دارم وقتی در مورد حال حاضر با خودم حرف میزنم صدای خسته یه پیرمرد هست اما وقتی یاد جوونی هام هستم و مشغول گفتگو صدای یک جوان"
آها از اون نظر