هفتگ
هفتگ

هفتگ

افسانه ها

همیشه تا یک مسئله ای برایمان پیش نیاید و مقابل چشممان نبینیم و حسش نکنیم، به آن فکر نمی کنیم ..... حالا من چند روزیست به یک زن فکر میکنم.... به افسانه که چهار فرزند دارد، سه پسر و یک دختر.... همسرش چند سالیست فوت کرده... ما می شناختیم شان از خیلی سال پیش .... با بچه هایش همبازی بودیم و برو بیا داشتیم با هم.

تازگی ها با سرو سامان گرفتن آخرین بچه، قرار شده خانه ی به جامانده از پدر را بفروشند و هرکس سهم خودش را بردارد و به سلامت... تا اینجای کار همه چی خوب ولی قسمت تلخش مانده که آواره شدن افسانه است.... همان مادر خانواده که طبق قوانین حاکم بر ارث نه مثل پسرش دو سهم از خانه و نه مثل دخترش یک سهم بلکه به عنوان همسر متوفی فقط یک هشتم از خانه را به ارث می برد. شاید امسال بتواند با پولش یک آپارتمان نقلی توی همان محل خودشان اجاره کند .... سال بعد و بعد ترش چی؟ خدا می داند... نمی دانم گردنش جلوی کدام پسر خم خواهد شد ولی این را می دانم که افسانه سی و شش سال چراغ آن خانه را روشن نگه داشته.... شوهر داری کرده و چهار تا بچه بزرگ کرده ... بچه بزرگ کردن به سبک سی و اندی سال پیش .... که نه ماشین لباس شویی اتومات بوده و نه مای بی بی هفت لایه با پودر جاذب... فقط یک شیر آب سرد بوده کنار حیاط.... همین!

حکایت افسانه برای خیلی ها اتفاق افتاده و قرار است از این به بعد هم تکرار شود.... قانون ارث برگرفته از آیات قران است و قرار نیست به نفع و ضرر کسی تغییر کند.... البته مجلس هشتم یک بار تغییرش داد و سهم زن را زیاد کرد قبل از آن یک هشتم بود از درخت و بنا نه از زمین .... بگذریم .....

می شود مثل تبلیغ پپسی با این شعار سر کرد که live for now  و بیخیال این داستان ها شد .... یا می شود جفت پا رفت روی اعصاب شوهر که تا زنده است نیمی از خانه را به اسم همسرش بزند. قبول دارم یه کم تحقیر کننده است ولی بی شک درصد تحقیرش خیلی پایین تر از تحقیر شدن پیش پسر و عروس و داماد آن هم در حال  و روز پیری است ...



نظرات 54 + ارسال نظر
پارسا شین پنج‌شنبه 29 آبان 1393 ساعت 16:25 http://bebeb.mihanblog.com/

سلام

درست

اما کاش از خانم های که زمانی چیزی به نامشون میشه
اخلاقشون 180 درجه تغییر میکنه ، هم بگویید

رها شنبه 1 آذر 1393 ساعت 23:18 http://gahemehrbani.blogsky.com/

یه وقتایی هم هست مهربان جان که خونه هست اما کسی نیست. تنهایی اذیت میکنه و گاهی مجبوری نقش بازی کنی که مریضی و به بهونه اون چند صباحی رو تو خونه بچه ها سپری کنی. به خودت میای و میبینی که مریضی،تنهایی... دیگه حنات هم رنگ نداره و ... بس کنم!

حمید پنج‌شنبه 6 آذر 1393 ساعت 15:40 http://abrechandzelee.blogsky.com/

میشه کلی درباره ی این موضوع بحث کرد. میشه گفت قوانین اسلام بی فکرانه اس... میشه گفت نخیر خیلی هم درسته ولی خوب اجرا نمیشه!... میشه گفت این قوانین برای زمان خودش بوده و نیاز به تغییر و به روز رسانی داره... و خیلی میشه گفت های دیگه... ولی به نظر من اصولا اینا برای هیچ بنی بشری تنبون نمیشه! که اگه قرار بود بشه با اینهمه بحث کردن شده بود. زنها بهتره خودشون به فکر خودشون باشن و به تغییر قوانین خیلی امیدوار نباشن. چون به هر حال قانونگذاری دست مرداس و از اونجایی که عموما منفعت طلبی بشر به سایر غرایزش میچربه بعیده تا وقتی زنها هم پایه ی مردها قدرت قانونگذاری نداشته باشن چیزی درست بشه... بهترین کار همون پیشنهاد شماست. حالا که در قوانین نقص هست، بهتره زنها قبل از مرگِ همسرشون اقدام کنن و قسمتی از داراییهارو به نام خودشون کنن.

زهرا سه‌شنبه 2 دی 1393 ساعت 00:02 http://surgicaltechnologist.persianblog.ir

همه می گم قانون رو مردا نوشتن که اینقدر ضد زنه!اما من شک ندارم که در کنار اون مردا چندا تا زن احمق وول می خوردن که اوضاع رو بدتر کردن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد