هفتگ
هفتگ

هفتگ

دیروز بازی را توی خانه دوستم دیدم.دوتایی انقدر بالا پایین پریدیم که نگو.خیلی سال بود حتی سر بازی های جام جهانی هم این همه استرس نداشتم.سر گل سوم ایران انقدر داد زدم که صدام گرفت.پنالتی ها هم که تیر خلاص بود.دوستم چند دقیقه ایی رفت با خودش خلوت کرد.من هم با بغض بر گشتم خانه.بعد با مریم رفتیم خانه پدر و مادرش مهمانی. برادر های مریم هم ناراحت بودند از باختمان.تلویزیون خانه اشان هم که طبق معمول روی شبکه ایی عراقی بود.کسی هم نگاهش نمی کرد.مشغول میوه خوردن و نهار و گپ زدن.کانال عراقی  دو سه ساعتی دوربینش را برده بود گذاشته بود وسط یک میدان شلوغ نجف.کنار مسجدی که از قضا عموی مریم ساخته است.مردم ریخته بودند بیرون و شادی می کردند.تلویزیونشان مثل ما نیست که شادی مردم را نشان ندهد.جوان ها می رقصیدند و شعار می دادند.من هم تحلیلگرم را آورده بودم بالا فکر می کردم به سهم آدم ها از شادی و غم.و اینکه مگر جمع جبریشان ثابت است که ما باید اینجا دق کنیم آنها خوش حال باشند.ولی خوب بود.شاد بودند.مردمی که اوضاع کشورشان را می دانیم.می رقصیدند بیخیال.خلاصه طاقت نیاوردم. ایرانیم طاقت نیاورد.گفتم حاج آقا ما باخته اییم تحمل نداریم شادی اینها را ببینیم.او هم خندید و عذر خواست و گفت حواسم نبود و شبکه را عوض کرد.حالا که تا چند ساعت دیگر شاید رای بیاید و نتیجه به نفع ما برگردد.یاد جوان های نجف افتادم.انگار جدی جدی مقدار شادی توی دنیا عددی است ثابت.که نمی شود همه با هم توش شاد باشند.خوش حال.خندان.خوش بخت.امیدوار.آزاد.آزاد آزاد.

نظرات 8 + ارسال نظر
رها آفرینش شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 22:59 http://rahadargandomzar.blogsky.com/

نه،واقعا دلمون رو نباید خوش کنیم...نباید امیدوار بشیم...اون گل سوم رو هم نباید میزدیم که بعد توی پنالتی ها اینقدر داغون بشیم...
پسر کوچیکه ی من آخرین پنالتی ایران رو که میخواستن بزنن تااااازه یوزپلنگ روی پیرهنشون رو دیده بود،گفت واااای این یوزپلنگه الان گل میشه! و گل نشد و باختیم و حذف شدیم...
دوستان خواهش میکنم امیدوار نباشین به برگشت چون بیشتر اذیت خواهید شد!

afo شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 23:30

in bazi maro diroz degh dad ...akh akh on benjamin bichareye az hame ja bikhabaro bego ke yehooo n ta darkhast dosti dashte ho koli fohsh o bad o birah ...

دل آرام شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 23:43 http://delaramam.blogsky.com

انگار خوشحالی هامون روی لبه تیغه. همه جای دنیا و بین همه آدمها... این موضوع توی هر اتفاقی که فقط دو گروه در اون دخیل هستن محسوس تره. دقیقا یه طرف خوشحالیه و یه طرف اندوه...

عاطی یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 01:05 http://www-blogfa.blogsky.com

دوتا کشور تشنه ی شادی!
درسته عراق وضعش بدتره.ولی خب حداقل وضعیتش مشخصه!
ماییم ک جنگمون درونمونه!

والا غم باخت خیلی زیاد بود و دوست داشتم ما ببریم. ولی خب شادی یه کشور که خیلی محتاجه بهش هم لذت بخش بود.

منتظر اعلام رای می مونیم!

قناری معدن یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 08:49 http://filterplus.blogfa.com

یعد که بغض من هم نشست گفتم شادی برای آنها لازم تر بوده

ساسا یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 10:19

من که خیلی اهل فوتبال نیستم ولی به واسطه پیگیری مدام همسر در جریان بازی بودم. بنظرم حق ایران بود که ببره و بره بالا. ولی وقتی ناراحتی همسرم رو دیدم اولین حرفی که برای آرامشش زدم این بود که اونا تو کشورشون هیچی ندارن شاید بیشتر از ما به این شادی نیاز داشتن. هرچند که قطعا این اخرین شادیشونه و شانسی برای بالاتر رفتن ندارن.

ramnashodani یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 12:09

بابا بخدا برین بالا خیلی ضایعتر برمیگردن ایران همون بهتر که نریم بالا

گنجشک یکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت 14:57

با عاطی موافقم
دو تا کشور محتاج شادی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد