هفتگ
هفتگ

هفتگ

تکریم ارباب رجوع با چای شیرین !!

امشب میخواستم یه پُست مفصصل و بلند بالا بذارم درخصوص بدقولی و کم فروشی اهالی ساختمون هفتگ توو سال نود و چهار ... در مذممت مشتری مدار نبودن و لزوم احترام به مخاطب و تکریم ارباب رجوع و اینها ! هدفم گذشته از چای شیرین کردن خودم ! این بود که بگم وختی یه قولی به خودمون و خودشون دادیم حتتا اگه آسمون به زمین بیاد باید پاش واسسیم ... ولی از قضا امشب خودم مهمون داشتم و دارم ! و الان وسط مهمونی نشستم تایپ میکنم که بگم در نهایت رسیدم به حرف عباس که میگفت ترتیب انجام کارها توو زندگی آدم بر اساس اولویت ها مشخص میشه و آدم خواه ناخواه اهم و فی الاهم میکنه ... لذا ضمن عذرخواهی مجدد و چای شیرین بازی مکرر ! امیدوارم سال خوبی رو شروو کرده باشید ... راستی عید و تعطیلاتتون تا اینجا چطور بوده ؟!

نظرات 24 + ارسال نظر
الهام سه‌شنبه 11 فروردین 1394 ساعت 23:35 http://elham7709.blogsky.com

چه خوب باز شما مینویسید. دلمون پوسید.
آخرای تعطیلاته دیگه امیدوارم به همه خوش بگذره ...

رها آفرینش سه‌شنبه 11 فروردین 1394 ساعت 23:43 http://rahadargandomzar.blogsky.com

چرا چای شیرین؟ خیلی هم حرفتون و نظرتون خوب بوده...دستتون درد نکنه،خدا رو شکر تعطیلات بسیار عالی بوده،ما اصفهان و شاهین شهر و تهران و ملایر و کرمانشاه رو گشتیم و بسیار خرسند بودیم از این هوا و فضای عالی...جای همگی دوستان خالی..

باغبان سه‌شنبه 11 فروردین 1394 ساعت 23:47 http://Www.laleabbasi.blogfa.com

من که همش هفته اول دندون درد داشتم هفته دومم که مرخصی گرفته بودم بازم همش یا دندون درد داشتم یا دندونپزشکی بودم.
این بود خاطره من از تعطیلات نوروز نود و چهار

نسیم چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 00:03

از دیدن پست تازه خرسند شدم

دل آرام چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 00:06 http://delaramam.blogsky.com

ظاهرا همه اعضای ساختمون رفتن مسافرت نوروزی
چه خوبه شما هستین
تعطیلات... امسال که برای من افتضاح شروع شد خدا باقیش رو به خیر کنه...

خورشید چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 00:06

ای کرگدن کبیر، ای شهریار بلاگستان، ای قول دهنده و عمل کننده در پس، ای خود مسئول دان، ای ارباب رجوع را دوست بدار، ای مرام، ای تندیس معرفت، ای ته رفاقت، ای رفیق بی کلک کرگدن، .. (آیکون دوست داشتن چایی شیرین)

خوب بوده شکر خدا. مشهد بودیم. خیلی خوش گذشت. حالا هم که تهرانیم..و هم چنان خوش می گذره با این هوای فعلنی تمیز و بهاری..

روزگار خوش

زهرا.ش چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 00:54 http://surgicaltechnologist.persianblog.ir

عضی پست های خودتون با بخش نظرات پلمپ شده،چندان نمایانگر احترام به مخاطب نیست راستش.

fanoos چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 01:32

ولی نمیشه اونایی که توی اولویت نیستن رو کاملا گذاشت کنار چون بعدا ممکنه خودشون بشن اولویت..حداقل خبری..هماهنگی...!

عطیه چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 04:56

من که با این سرما و باد و طوفان اینجا از عید چیزی نفهمیدم ! تعطبیلات هم... واسه ما تعطیل نبود. در کل نتونستم روزهای خاصی بسازم مثل هرسال ولی واسه بقیه سال تلاشم رو میکنم.

با تیکه چای شیرین تون کلی خندیدم.
کماکان سال نو مبارک.
برقرار باشید

پروین چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 06:39

به نام خدا
ما تعطیلات نوروزی خودمان را به شیوهء غربتی های از اینجا مانده از آنجا رانده که نه نوروز دارند و نه دل به کریسمس و سال نوی مسیحی، همینطوری عین بقیهء روزهای سال گذراندیم. عکس فک و فامیل را در چهارشنبه سوری و دو مسافرات دورهمی دیدیم و حسرت خوردیم. خوشحالیم که دیگر برای سیزده بدر حسرت نمیخوریم چون به احتمال زیاد توی ترافیکند و دل ما خنک!
اولویت ها را خوب گفتید. با اینکه خوب نیست اما همینی است که هست و در واقع باید باشد. هر چند که باز هم تاکید میکنم که خوب نیست و کاش میشد آدم برای همهء کارهایش جدای از الاهم و فالاهم وقت داشته باشد.
در انتهای یک نصیحت: لطفا سعی کنید طوری نشود که این دو هفته وقفه کندتان کند در نوشتن و عادت اینجا نوشتن را از سرتان بیندازد. قدر این خانهء گرم و دوست داشتنی را بدانید و بدانیم و برای گرم ماندنش کمک کنید و کنیم.

حمید چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 12:13 http://abrechandzelee.blogsky.com

- در تمام روزهایی که اینجا پست جدید نداشت به هفتگ سر زدم. به نظر من این رفتار بی احترامی به مخاطبهاست. حداقل میشد چهار تا کلمه نوشت "تا آخر تعطیلات نیستیم".
- با "زهرا.ش" موافقم. اینکه نظرات پستهات بسته هست هم نوعی بی احترامی به مخاطبه.
- و تعطیلات.. خوب بود. خیلی فکر کردم و بعضی اتفاقات گذشته ام رو تحلیل و رمزگشایی کردم و از اینکه گره هایی در ذهنم باز شد احساس سبکی میکنم... مضاف بر اینکه بعد از مدتها چند تا کتاب خوندم. دقیقا سه تا کتاب. هر سه از کوندرا، هر سه عالی... البته این ربطی به تعطیلات نداشت چون متاسفانه ماههاست که در تعطیلاتم! منظورم "این چند روز" بود که با تعطیلات عموم مردم همزمانی داشت.

ساجده چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 18:37

ان شاالله همه دوستان هفتگی 15فروردین حضورشون رو توی هفتگ اعلام میکنند و کارها طبق روال قبلیه :)

مهسا چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت 19:10

سلام.ضمن عرض تبریک به شما و همه دوستان؛باید بگم خوب نبوده.برای عروسی برادر کوچیکه رفتم شهرستان.روز بعد عروسی یه کاغذ گذاشتند جلوم گفتند یا ارثیه پدری رو میبخشی یا اینکه دیگه نباید بیای خونه پدریت.منم یه امضا دادم و به خانه پدریم و مادرم گفتم خداحافظ.الان سه روزه فقط گریه میکنم. حقم این بود...

صبا پنج‌شنبه 13 فروردین 1394 ساعت 02:43

یعنی قبل از تعطیلات فکر میکردم هر کسی بنویسه الا شما!
واقعا آفرین و دستتون درد نکنه
خیلی خوب بود هر دو تا پست ٩٤ تون واقعا خوب بود. انشالله که تا آخرش دیگه نظرات باز باشه.
منم تعطیلات جای خاصی نرفتم در واقع بیشتر به خوردن و خوابیدن و مهمونی گذشت. خداروشکر خوب بود.
و البته تو این تعطیلات زیاد فکر کردم. به خودم و تصمیمایی که امیدوارم درست باشن....

Sara پنج‌شنبه 13 فروردین 1394 ساعت 03:27

سلام،
منم مثل پروین جون از تعطیلاتم چیزی نفهمیدم. فقط و فقط دلم امسال خیلس بیشتر واسه عید و خانوادهام تنگ شده. چون پارسال سال تحویل و تعطیلات ایران بودمو هنوز مزه اون عید زیر دندون بود هر کاری کرد این عید نچسبید بهم.
هر روز امدم اینجا عید دیدنی که همه هفتکی ها نبودن!
راستی انقدر از چایی نوشتین الان دلم چای خواست!
با این حال خوش باشید و شما جای ما از تعطیلات لذت ببرید ولی فقط زود بیایید و جواب عید دیدنی ما را بدهید. ما دلمون براتون تنگشده.

بشرا پنج‌شنبه 13 فروردین 1394 ساعت 09:03

سلام
آقا باز هم به شما که به قولتون وفادار موندید و چراغ اینجا رو روشن نگه داشتید. مشتری مداری رو خوب اومدید.با صحبتهای حمید کاملا موافقم پس دیگه تکرارشون نمیکنم.
... ما غربت نشینا که عید نداریم والله... از اینجا مونده و از اونجا رونده ایم... بگذریم...
انشالله که همگی سال خوبی پیش رو داشته باشید.
باز هم ممنون جناب باقرلوی گرامی.

ارش پیرزاده پنج‌شنبه 13 فروردین 1394 ساعت 09:04

محسن دقیقا منم همین نظر دارم باید می نوشتیم و من هفته ای پیش همین قصد داشتم ... اومدم پای کامپیوتر تقریبا مطمن بودم کسی چیزی ننوشته ... گفتم من اولین پست نود وچهار بنویسم ولی دیدم شما پست سفر به مشهد گذاشتی و کامنتها شم بازه ... اونقدر پستت به دلم نشست که دلم نیومد بفرستمش زیر پست درب داغون خودم برای همین هفته پیش بیخال نوشتن پستم شدم ....

ارش پیرزاده پنج‌شنبه 13 فروردین 1394 ساعت 09:05

یه همچین رفیقی ام من .....

ارش پیرزاده پنج‌شنبه 13 فروردین 1394 ساعت 09:10

عید دلچسبی نداشتم ....

صدیقه (ایران دخت) جمعه 14 فروردین 1394 ساعت 15:10 http://dokhteiran.blogsky.com

سلام
راستش من از تعطیلی یا بهتر بگم سوت و کوری این چند وقت هفتگ خبر نداشتم چون تازه امروز فرصت کردم برای اولین بار تو سال 94 بیام هفتگ و در یه جورایی دلم خنک شده، من که نبودم دلیلی نداره بقیه هم کیف کنن تو هفتگ خونی!
خلاصه
تعطیلات عالی بود. خیلی خیلی خوب. مطمئنن بهتر از سال های گذشته و احتمالا بهتر از سالهای اینده.

مهربان جمعه 14 فروردین 1394 ساعت 16:03

چاااایی شیرین

هورام بانو شنبه 15 فروردین 1394 ساعت 09:51

سلام
ممنون از نوشته ها و عمل به تعهداتتون

یه سوال از پست قبلتون برام پیش اومده مذهب انسانیت قبول دارم که گفتین ..اما میخواستم ببینم حال دلی اون روزهای سفر تون تو اعتقاداتتون تاثیر داشته یا نه فقط یه لحظه، یه آن لذت بخش بوده که تموم شده ؟
هنوز همون روال قبل ادامه میدین ؟ یا تغییر کردین؟
ممنون میشم اگه جواب بدین

محسن باقرلو شنبه 15 فروردین 1394 ساعت 12:11

نه راستشو بخواین هیچ تغییری نکردم !

آرزو چهارشنبه 19 فروردین 1394 ساعت 11:46

در مورد یادداشتتون باید بگم مدتها من با این قضیه درگیر بودم تا بالاخره به این نتیجه رسیدم همون بهتره که به " هیچ آدابی و ترتیبی مجو" رو سرلوحه قرار بدم. چه در مورد خودم چه دیگران. یعنی به نظرم آدم ذاتش اینو بیشتر می پسنده. تکریم به کسی رو باید وجودت طلب کنه وگرنه به زور و ادا هیچ چیزی امکان نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد