هفتگ
هفتگ

هفتگ

پشه های غول پیکر جومانجی

شب ، اتوبان با ترافیکِ روان ، ماشین جلویی یک ام وی ام سوسکی کوچک است که مرد می راندش و زن جوان کنارش نشسته با موهای شاراپُوایی بلوندِ بدون روسری ... خیلی هم زیبا نیست ، کاملن معمولی ... اما نگاه راننده های دیگر ، اصلن معمولی نیست ... طوری با چشمانشان شیشه های ام وی ام را سوراخ میکنند که یاد پشه های غول پیکر جومانجی می افتی ... جوری کنار سوسکی میزنند رو ترمز که انگار تصادف زنجیره ای دیده اند توو جادده ... درست است که سی و هف سال زمان کمی نیست ولی واقعن چرا به همین زودی عکس های سیاه و سفید و رنگی های پولارویدی مادرانمان با گیسوان پریشان در باد را فراموش کردیم ؟ ... چرا هر چه توی پارتی ها و مهمانی ها و معاشرت های یواشکی ، زیر پوستِ خط قرمزهای باسمه ای توو هم می لولیم باز چشم و دلمان سیر نمیشود ؟ واقعن ها ، چرا روز به روز حریص تر میشویم پس ؟ من که می دانم دیر یا زود بلاخره به دوران عکس های سیاه و سفید و رنگی های پولارویدی بر خواهیم گشت ، پس چرا خودمان را اینطوری ضایع میکنیم ؟!

نظرات 15 + ارسال نظر
فرنوش سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 23:17

بیگ لایک

نیمه جدی سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 23:53

سوسکی آخه؟! صفت دیگه ای نمیشد برای این ماشین بینوا بگین؟ حالا من نه شاید دو نفر ازینجا رد شدن ماشینشون ام وی ام صد و ده بود خب ناراحت میشن دیگه

محسن باقرلو سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 23:54

من شرمنده م !

محسن باقرلو سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 23:56

راستی ، راضی هستین ازش ؟
واسه مریم میخواستم ام وی ام بگیرم
انقد توو فروم ها بد گفته بودن منصرف شدم !

فروردین چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 00:39 http://ashteroh.mihanblog.com/

کافیه پیش ِبعضی از همین هم‌وطنا بگید که توی خارج هیز بازی کاره بدیه بعد برمی‌گردن می‌گن که ایرونی جماعت این جوره. و ازون به بعدسعی می‌کنن کمتر زل بزنن؛ فقط برای چند روز.

ستاریان چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 02:53 http://mostafasatarean.blogsky.com

آقا گوش به حرف یامفت فروم ها ندید. دختر من چند ساله که ام وی ام 110 داره و خیلی هم ازش راضی هستیم. کم خرجه و خیلی هم خوبه. هر چند ممکنه پشه های غول پیکر جومانجی زیاد بهش نگاه کنند، چون ماشینی دخترانه و زنانه جا افتاده!

عاطی چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 03:10 http://www-blogfa.blogsky.com

واقعن برای من هم سواله!!

و درباره ی ماشین باید بگم ک خواهر منم همین ماشینو داره و راضیه.باهاش تا شمال هم رفتیم:دی. برای درون شهری و بانوان گزینه ی بسیار خوبی ست:دی

رها چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 04:04

من ک از این ماشین متنفرم، همینطور 206 و پراید و هر ماشین کوچیک:))) نیس خودم خیلی گندم. اما تو سوسکی حس خفگی بم دس میده بس کوچیکه
درباره قسمت اصلیه نوشته هم. واقعا چرا سیر نمی شید ک من 25 ساله ک باید کشیده بشم سمت مردا ک بتونم یکیشون و انتخاب کنم آنقدر متنفرم ازشون ک حتی دلم نمیخواد حرفشان رو بشنون و روزی 100 بار بگم کاش بگیره هرچی مرده. آه ه ه بازم حالم بد شد.

شادی چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 08:52

پس یعنی خود شماهم مینالید از این قضیه هیزبازی مردا ؟؟!!
من یکی که نمی فهمم چرا این موضوع رویت زنان..حتی در اینهمه لفافه و پوشش..برا آقایون طبیعی نمیشه !!
ما زنهای این مملکت،نه تنها از قوانین مون..که از خودمون و مردامون هم باید بکِشیم....................................

ارش پیرزاده چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 12:18

اگه غذا خوردن عادی بشه این قضیه هم عادی میشه

سارا چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 12:24

به نظر من اون چیزی که نگاه مردها رو به سمت یه خانوم جلب می کنه بی حیایی یه خانومه. نه صرفا حجابش.
مردها نسبت به زن بی حیا ناخودآگاه هیز و دریده میشن. و این بنظرم ربطی به دین و آیین و ملیت نداره.
حیا و عفت برای یک زن احترام از جانب جنس مخالف به ارمغان میاره.
بانوانی رو دیدم که با حجاب چادر در نهایت بی عفتی و بی حیایی بودند و هر کلامی از دهانش بیرون می اومد و رفتارهای زننده داشتند و در عوض بانوانی که با مانتو و شال و روسری معمولی اما در نهایت عفت و حیا.
حیا و عفت فقط در حجاب تن خلاصه نمیشه. حجاب رفتار و بیان خیلی مهمتره. حتی در کشورهای اروپایی و امریکایی که حجابی در کار نیست، برای زن با حیا ارزش قائلند. پس خواهشا حجاب و حیا رو با هم قاطی نکنیم.
مردها به زن بی حیا مثل یه شی بی مصرف نگاه می کنند که مثلا فعلا حالشو ببریم و بندازیمش دور. اما زن با عفت و باحیا ناخودآگاه براشون باارزش میشه.
هیزی مردها بستگی به رفتار زنها داره. یه روز از یه کوچه باریکی رد میشدم. چند تا پسر علاف وایساده بودن. یه زنی اومد با رفتارهای زننده و لباسهای زننده تر. چند تا متلک بهش گفتن و اونم چند تا گفت و خلاصه رد شد. چند قدم بعد از اون یه دونه از این دخترای چادری که نگاهشون معصومه و خیلی مظلوم هستن اومد که رد بشه این چند تا پسر ناخودآگاه سرشونو پایین انداختن و راه رو باز کردند که رد بشه!
مطمئنا شما هم از این صحنه ها دیدین. اینه اون حیایی که مرد هیز و دریده رو سر به زیر می کنه.

تیراژه چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 13:46

گاهی این توجه صرفا از روی عطش و طمع یا همون هیزی نیست ، من سیب دوست ندارم اما به سیب قرمز بین انبوهی سیب سبز مطمئنا نگاهم رو جلب میکنه (سیب دوست دارم صرفا مثال بود!)

ضایعه این است که سالها شاید هم قرن ها یکی از طبیعی ترین نیازها آلوده شده به شُبهات و اشتباهاتِ عرف و شرعی که اون رو از سنین نوجوانی گناه آلود کرده ، به پسرها القا شد که این نیاز گرگت میکند و به دخترها بره شدن را .
نیازه سرجاشه ، هیچ کاری اش هم نمیشود کرد ، طبیعی و عادی . هم کشش دارد و هم توجه برانگیزاننده است ، لاجرم نکاهت ولو عادی و صرفا از روی توجه اما برای خودت هم حکم چشمچرانی دارد .. و همینطور سایر امورات مرتبط، چون القا شده در درون همه ی ما یک بزهکار جنسی هست حال چه گوسفندی زخمی و چه گرگی دندان تیز ، ضایعه اینه ، ما ضایع نیستیم .

تیراژه چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 13:51

چند خط جاموند از کامنت بالا ! مضمونش؛ این گناه آلود شدن منجر میشه که تیپ و دید یک گناه کار رو همه جا رعایت کنیم ، حتی برای دیدن ساده ی موهای بلوند و رهای یک زن در بزرگراه هیزطور! ژانگولربازی دربیاوریم

جالبه ما به پرایدهای 111 میگیم سوسک،به ام وی ام های کوچولو میگیم جاصابونی

تیرداد جمعه 26 تیر 1394 ساعت 00:47

واقعن این پیش بینی آخرتون شدنیه؟ واقعن ؟ اصن در چه کسی در چه کسانی همچنین جوهری رو میبینید ؟؟ نه واقعن میخوام بدونم؟ نه دیگه آخه جوهر هایمان خشکیده
مسخ شدیم در آهن های سوکس مانندمان
آه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد