هفتگ
هفتگ

هفتگ

بخشیدن

نمیدونم یادم نمیاد از کدوم امام این حدیث نقل شده بود ... ولی  معنی حدیث این بود که گناه  نکردن آسان تر از توبه کردن است ....و کسی که مثلا مال حرام خورده باید گوشتی که از خوردن مال حرام به تنش نشسته، آب کنه تا توبه اش پذیرفته بشه ...... ..


می خواستم بگم  تو زندگی روز مره و در هنگام بخشیدن این و اون هم این حدیث باید مد نظر داشته باشیم ... 

اساسا فقط میشه شخص  " نادم " بخشید و ندامت به زبان و اینکه  بگه من متاسفم  و گفتن کلمه شرمنده  نیست ...   آدم پشیمون  باید از فکر کردن راجع به کاری که کرده عرق شرم رو پیشونیش بشیه ..... 

البته شما میتونید از همسرتون  .. همکارتون ... بچه تون ... دوستون .. به خاطر کاری که کرده بگذرید و بهشون بگید که اون هارو بخشیدید ... ولی اگاه باشید این عمل شما بیشتر ضعف شخصیت  احساس نیاز  و وابستگی به اونهاست ... و کلا هر اسمی میشه روش گذاشت جز بخشش ....


یادتون باشه تو زندگی ...  وقتی خیلی از این مدل بخشندگی ها انجام میدید ... و قطعا طرفتون اصلاح نمیشه ... اون موقع به اساس فلسفه بخشیدن شک میکنید  در حالی که طرف شما اساسا نادم و پشیمون نبوده تا اصلاح بشه و شما هم  بخشش واقعی انجام ندادید تا روحتون آروم بشه و شیرینی شو تو زندگیتون حس کنید 




آخر هفته خوبی داشته باشید ...

نظرات 6 + ارسال نظر
زهرا.ش پنج‌شنبه 8 مرداد 1394 ساعت 21:54 http://surgicaltechnologist.persianblog.ir

حدیث امام علی هست که فرد توبه کننده باید گوشتی که هنگام انجام دادن گناه در بدنش رشد کرده رو با مشقت آب کنه.
قطعا حدیث مربوط به توبه کامل و تمام عیاره
وگرنه خدای ما که خیلی آسون گیر تر از این حرفهاست!
منظورتون از بخشش واقعی چیه؟
همین که با گذشتن از خطایی که در حقمون می شه دیگه ذهنمون رو درگیر تفکرات منفی نکنیم برامون کافی نیست؟
این که آدم خطاکار نادم و پشیمون بشه یا نشه به خودش مربوطه.

مجبور نیستید مدام از اشتباهات عمدی دیگران که باعث ضرر به دیگران می شن چشم پوشی کنید تا "اساس فلسفه بخشش "براتون "زیر سوال بره"
بله،بعضی اوقات باید رو یه اشتباهاتی کلید کرد تا مطمئن شیم دوباره تکرار نمی شه
و بعضی اوقات مثلا ممکنه جایگاه یک فرد مسئول باشید و خطایی از زیردستاتون ببینید که منفعت عموم رو در خطر قرار می ده ،و اصلا حق ندارید که ببخشید!
من خودم به شخصه از خیلی ها کینه شتری به دل دارم فکر نکنید دارم جانماز آب می کشم
از روی تجربه شخصی می گم گذشتن اول برای خودتون منفعت داره بعد دیگران!آزادی فکر و مدام حرص خوردن یه نمونه از اون منفعت هاست.
و باز هم از روی تجربه شخصی برخورد با آدم های بزرگ می گم،که بعضی آدم ها با دیدن عرق شرم دیگران خودشون هم شرم می کنن
اونها به راحتی می بخشن و به هیچ وجه
"ضعف شخصیت و احساس نیاز و وابستگی "ندارن!
همینه!
بعضیها نیازی به دیدن شرمندگی طرف ندارن
اصلا چرا آدم های بزرگ؟شاید از بین همین مردم عادی هم باشن کسایی که حوصله کینه به دل گرفتن نداشته باشن و بی خیال همه چیز،از همه حرف ها و رفتار های زشت بگذرن!
این طرز فکر می تونم بپرسم دقیقا از کجا میاد؟
اگر اینطور بود،این حدیث پیامبر دروغ بود
"بخشیدن کسى که به شما آسیب رسانده، بهترین اخلاق دنیا و آخرت است"

heh! جمعه 9 مرداد 1394 ساعت 15:16

What a black silence!!!

رهگذر جمعه 9 مرداد 1394 ساعت 15:21

با بخشی از پست آقای پیرزاده موافقم و بخشی از کامنت زهرا رو هم می پذیرم.
فکر می کنم برداشت زهرا از پست آقای پیرزاده همه ی منظور ایشون نیست. اون چیزی که من برداشت کردم، بخشش نابجا در زمانیه که کمترین نشونه ی پشیمونی رو تو رفتار طرف مقابل نمی بینیم و فقط ترس از ازدست دادن اون آدم و یا ترس های دیگه ست که باعث می شه ببخشیمش...
من در مورد آدم هایی که ازشون انتظار زیادی ندارم، مثلا غریبه هستن و یا کلا اخلاق و رفتار درستی ندارن، زیاد فکر نمی کنم. حالا ممکنه ببخشم یا نه... اما بعد از مدتی فراموش می کنم. اما در مورد نزدیکان و عزیزان آدم این قضیه یه خورده پیچیده تر می شه.... و باز اشتباه سهوی داریم تا عمدی و از سر آزار... و اندازه ی اشتباه هم فرق می کنه... و پشیمونی طرف هم موثره... ضمن این که بخشش قلبی در اغلب موارد دست خود آدم نیست... یا باید زمان بگذره یا آدم از نوع رفتار طرف مقابل بفهمه که از ته دل پشیمونه و طرفو ببخشه...
بعد هم اشتباه داریم تا اشتباه...
یکی اسید می پاشه تو صورت آمنه بهرامی و اون می بخشه... این بخشش به نظر من ثواب که نداره هیچ، گناه کبیره ست!
یکی در حق همسرش خیانت می کنه و بعد فکر می کنه عذرخواهی کنه و خونه به نام همسرش کنه و از این جور کارها، همسرش می بخشه و یا اصلا وظیفه داره ببخشه. من این یکی رو تجربه نکردم. اما گمون نمی کنم بتونم ببخشم... حتی اگه طرفم تا آخر عمر دست به سینه باشه و دست از پا خطا نکنه...
یکی هم مثل همکار من یه حرفی بهم می زنه که عین خنجر بود تو پهلوم... گمون نمی کردم بتونم هیچ وقت ببخشمش. اما تو رفتارهاش کاملا پشیمونی رو می بینم. الان هنوز نتونستم؛ اما شاید چند وقت بگذره تلخیش یادم بره.
بخشش خیلی رفتار بزرگوارانه ایه... خیلی هم عالیه. اونایی که مذهبی هستن می دونن که خدا گفته به بندگان خدا سخت نگیر و ببخش تا خدا هم بهت سخت نگیره و ببخشه. اما بهتره یه کم به اون طرف قضیه هم توجه کنیم... به اون طرف هم دقت کنیم... هر رفتاری به جای خودش خوبه... یه وقت بخششمون «ترحم بر پلنگ تیزدندان» نشه...
خیلی کامنتم طولانی شد؛ اما حیفه که یادی نکنم از یه سکانس فیلم «گذشته»ی اصغر فرهادی... وقتی بچه ها از تو چمدون شکسته ی احمد، سوغاتی ها رو برداشته بودن، احمد می خواست گذشت کنه و می گفت بهشون قول دادم بهشون سوغاتی بدم؛ اما سمیر گفت: این طوری یاد می گیرن که هرکاری بکنن و بعدش بگن ببخشید.
کاش یاد بگیریم زخم نزنیم... من بعد از اون رفتار همکارم، تصمیم گرفتم هیچ وقت به این سادگی به کسی زخم زبون نزنم؛ چون یه مدتی بود که گاهی ملاحظه ی اطرافیانم رو نمی کردم.

هدی شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 09:22

عالی...

تیراژه شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 19:06

با کامنت زهرا و رهگذر پستت رو فهمیدم پیرزاده !
هر گناهی را بخشش نشاید
اما اگر شد ، از ته دل باید ، گرفتم !

آرام سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 16:20

"دل، آلزایمر نمی گیرد"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد