هفتگ
هفتگ

هفتگ

عادی شدن

امروز تو  فیس بوک  یه خبر و  ویدئو  دیدم  که  برام جالب بود  .... "  پر بیننده ترین برنامه تو  مکزیک ، گزارش   هواشناسیه "  قبل از اینکه ویدئو رو ببینم فکر کردم حتما  اطلاعات خیلی خاصی توو برنا مه نشون میدن ... ولی وقتی  ویدئو  رو دیدم  فهمیدم  هیچ فرقی  با برنامه هواشناسی شبکه  یک ما  نداره فقط  مجریهای خیلی  " س.ک. سی  " و زیبا یی داره ....

فرض  کن  توو  یه کشوری  از آمریکای لاتین که تعداد کارنوال های  شادی و زن های  لخت تو خیابونهاشون  ، اندازه  گربه های  خیابونهای  تهرانه ....این برنامه و مجری هاش بین این همه کانال رنگارنگ ،  پرببینده ترین برنامه است ....( البته به ما گفتن که بلاد فرنگ اینجوره .. خودمون که ندیدیم )


نا گفته نماند که اون خانم  و اون برنامه برای منم خیلی جذاب بود ولی من فکر میکردم چون از بچه گی تو خفقان جنسیتی بزرگ شدم   و  در جوانی  هم سکسی ترین خاطرم مربوط میشه به اینکه دست دوست دخترمونو  گرفتم ...اینجوری ام ....

حالا نمی خوام خیلی وارد این بحث بشم ....

فقط خواستم از دوستانی که این متن میخونند ... و در بلاد  کفر زندگی میکنند  یا کردن ... یه سوال به پرسم ......

این که میگن  دو روز ببینی  چشم و دلت سیر میشه .... همه چی برات عادی میشه ....

دقیقا با رسم شکل  بفرمایید چی عادی میشه ...

و اگه عادی میشه این ملت مکزیک چرا اینجورند ....

و اگه عادی نمیشه چرا ....

بی خیال چرا ....


 آرش پیرزاده

آخر هفته خوبی داشته باشید 


نظرات 15 + ارسال نظر
آنلاین پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 21:05 http://varzeshonline.blogsky.com/

::

گلشن پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 21:20

خوب به نظرم اون بی لباسا و جفنگا عادی میشن اما خوش پوشا و خوش تیپا و خوشگلا که عادی نمیشن شما به عنوان یه مرد که باید بهتر بدونین!

دمت گرم همین طوره که می گی

عطیه جمعه 8 آبان 1394 ساعت 01:41

راستش آقای پیرزاده من الان چهار ساله در بلاد کفرم. از اولش هم که اومدم چندان واسم غریب و عجیب نبود آزادی پوشش. یعنی شاید به چشمم نمیومد. ولی راحت میتونم بگم که زمانی که یه خانوم/ آقا خیلی مانکنه و خوشتیپه و به قول خودشون هات هستش، آقایون/ خانم ها در اینجا نگاهشون میکنن و تحسینشون میکنن. زیبایی رو تحسین میکنن. و میگذرن مثل اینکه یه منظره زیبا دیده باشن مگر اینکه فکر دیگه ای تو ذهنشون باشه که خوب در اون صورت فرق میکنه. فرقش اینه که اینها درگیرش نمیشن. امیدوارم خوب توضیح داده باشم

پایدار و شاد و سلامت باشید. ممنون که مینویسید.

مرسی ولی دوست دارم یه مرد فرنگ رفته جواب مو بده .... من فکر کنم خانمها هر کاری کنند نمی تونند حس مرد در مواجهه با یه همچین صحنه هایی درک کنند .....
اگه نخوان بگذرند فرصت تعددی دارند ... یا قانون پوستشونو می کنه ؟.... اگه تو موقعیتی قرار بگیرند که او مانکن بهشون پا بده .... رو اصولشون می مونند .... و طرف اون نمی رند ...... و فقط تحسین می کنند .... ؟
نگاه می کنند و تحسین می کنند .... خیلی رو و علنی ...... این چه فرقی با این دزدکی نگاه می کنند و تو دلشون تحسین می کنند داره .....
چون علنی کاره خوبیه ... تو ایران چون زیر زیرکیه کار بدیه .......
دوستی از استرلیا اومده بود می گفت 90 درصد دختر ها تو 11 سالگی سکس تجربه می کنند ....البته با هم سن و سالهاشون ..... این چه فرقی با ازدواج یه دختر ده ساله تو ایران داره ... چرا این نکوهیده است اون عین فرهنگ
اونجا جامعه و فرهنگ با تبلیعات و محیط تو رو وادار می کنه ....
اینجا کتک بابا ...مجبورت می کنه تازه این جور ازدواج ها تو ایران بسیار نادره اما اونجا خوابیدن یه دختر بچه با هم کلاسیش بسیار فراوان
اینکه یه اتفاق بد خوشایند و طبیعیه به نظرم چیز خوبی نیست
ببین من یه مرد هستم .... به جرات می تونم بگم این قضیه برای مرد هیچ وقت طبیعی نمیشه .... علتش هم این همه تبلیغات .... که بر اساس زن صورت می گیره ....

پری ناز جمعه 8 آبان 1394 ساعت 20:14

شما واقعا دوست دختر داشتین؟؟

بله اگه بشه اسمش گذاشت دوست دختر

دختری از یک شهر دور... شنبه 9 آبان 1394 ساعت 20:09

زیبایی برای آدمها هیچوقت عادی نمیشه!
اگه عادی میشد که خیلی کسل کننده بود!
و اینکه یک! آدمها جلوی چشمشون رو نمیبینن مرغ همسایه در کل جهان غازه! دو! آدمها همیشه بیشتر از چیزی که دارن رو میخوان!

اره ... دقیقا ....

مرادی یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 22:58

با سلام
خواستم تشکر کنم از شما برای همت در نوشتن اونهم بدون وقفه هر هفته بدون بهانه بدون خستگی و همچنین احترامتون به خوانندگان این وبلاگ , خسته نباشید موفق و سلامت باشید.

مرسی آقای مردای ....کامنت شما به من روحیه می ده
دوستان دیگه هم واقعا دوست دارند بنویسند من از نزدیک با هاشون در ارتباط ام و علاقه شون به وبلاگ و خواننده هاش با خبرم منتها گرفتاری هاشون خیلی بالاست

خانم کوچیک دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 11:50

اقای پیرزاد من چند سالی تو یه شهر ساحلی استوایی زندگی کردم که خوب پوشش ادم ها خیلی خیلی باز بود به خاطر گرما وشرجی بودن هوا به نظر من قضیه اینه فرض کن شما سیری ولی اگه یک غذای خیلی عالی دستپخت یک اشپز درجه یک و بادیزاین عالی روی میز باشه بازم وسوسه کننده است ولی اگه چند روز باشه که هیچی نخورده باشی حتی نان خالی هم میبینی نمی تونی بگذری برای اونا هم ادمهای هات جذاب و سکسی ان ولی مگه چند درصد جامعه اینقدرهات هستن واسه همین به پاهای خانمی که شلوارک یک وجبی پوشیده تو مترو زل نمی زنن ولی اینجا فقط به یه صورت که از کل بدن بیرونه خیره میشن

من فکر می کنم تنوع ذات مرده و خیلی مربوط به سکسی بودن نداره کما اینکه اکثر خیانت ها لزوما با زنی خوشکل تر از زن قبلی صورت نمی گیره .... ولی به هر صورت شما تو محیط هستید بهتر می دونید ....

خانم کوچیک دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 11:58

بعد یک چیز دیگه ام اینکه به یه مرد اروپایی یاد داده میشه نگاه کن ولی دست نزن ولی به مرد مسلمون از کودکی یاد داده میشه زن باید خودشو بپوشونه اگه نه حتما دلش میخاد و مرده دیگه تحریک میشه والا این تجربیات شخصی منه ها تو مدرسه دقیقا همین جوری می گفتن به ما به خاطر همینه که تو کشورهای مسلمان امار انواع ازار جنسی خیلی بیشتره با وجودیکه پوشش ها خیلی بیشتره تو همین ایران شما از خانم های اطرافتون راجع به دستمالی شدن یا متلک شنیدن توی خیابون یا تاکسی اتوبوس سوال کنید خاطرات خود من به دبستان راهنمایی بر میگرده ولی خدا شاهده حتی یک بار هم در زمانی که خارج از کشور بودم با اینکه حجاب نداشتم و شبها گاهی تا ۱۱ شب نمیتونستم برسم خونه هم برام پیش نیومد

علت اینکه اونجا کمتر دخترها اذیت می شن پلیس نیرومند و مجازات هایی هست که بدون معزلی انجام میشه .... البته به گمونم اینطوری یا بهتره بگم اونم تاثیر داره

پری خاموش دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 13:03

اینکه اونا در هر سنی میتونن با همسناشون رابطه داشته باشند یجورایی برای رفع نیازهاشونه و دلیلی نمیبینن با این فرد ازدواج کنن یا دلشون بخواد تا آخر عمر باهاش زندگی کنن چون نگاه مذهبی به رفع نیازهاشون ندارن، اونجا هم شاید باشه کسایی که از سن کم وارد رابطه نمیشن، آدما تو سن کم تشخیص نمیدن چی درسته چی غلط و شایستگی اینکه تو۱۵ سالگی ازدواج کنن ندارن اینکه بخوای تو این سن به خاطر یه سری هوس های زودگذر زندگی تشکیل بدی عواقب خیلی بدی داره، و شاید به خاطر اینه که نکوهیده است، امثال ما به خاطر این اونا رو تحسین میکنیم که به آدما اجازه میدن طبق عقیده و علاقه شون زندگی کنند و هر جور که میپسندن نیازشونو برطرف کنن و ذهنیت خراب نسبت به دیگران ندارن، درسته مرغ همسایه غازه ولی باید قبول کنیم که جبر زندگی تو کشور ما خیلی زیاده، ویه سری چیزا مستلزم نکوهش هستند، اونام مسلما چیزای بد زیادی تو جامعه شون دارن اما اگه بخوان میتونن شرایط زندگیشونو جوری تنظیم کنن که تا حد ممکن این رسوم نکوهیده وارد زندگیشون نشه؛ ولی ما کلی رسوم و عرف داریم که بدون اونها نمیشه زندگی کرد.

پری جان ... اول اگه برام روشن کنی ... که رابطه جنسی یه دختر 11 ساله از دید شما درسته یا غلط اون وقت بهتر می تونم نظر بدم ... البته اگه به نظرت موردی نداره و طبیعی که حرفی نمی مونه ولی اگه به نظرت کار درستی نیست ....اون وقت به فراونی دقت کن .... شاید یک درصد از دختر های ایران تو سن کم ازدواج کنند ولی 90 در صد دختر بچه ها اونجا تو سن کم رابطه دارند ....
من می خوام بگم اونجا هم مثل ایران جبره .... منتها این جب از طریق تبلیغات ... محیط و عرف سرت میاد ...
واگه بخوای خلاف اب شنا کنی منزوی میشی

بی نام چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 01:13

من بیشتر از 4 سال است که آلمان زندگی میکنم. من جز اون افرادی هستم که میگن بعد از مدتی براتون عادی میشه. البته از نظر من شدیدا به فرد بستگی داره. بعضی از دوستان ایرانی من اینجا هنوز دست از اون رفتار چشم چرانیشون برنداشتن و برخی کاملا براشون عادی شده. پس میشه گفت بستگی به تفکر فرد داره.
در مورد افرادی که کلا تو بلاد کفر به دنیا اومدن موضوع یه کمی فرق میکنه. من متوجه شدم که تقریبا همه مردها اینجا اگه یه خانم خیلی زیبا رو ببینند برای چند لحظه کوتاه هم که شده توجهشون رو جلب میکنه. البته من بیشتر این اتفاق رو تو مهمونی ها دیدم و نه تو خیابون. تو خیابون کاملا معمولی برخورد میشه. اما نمیدونم تو ذهنشون چی میگذره. شاید فقط زیبایی طرف رو تحسین کنند و یا شاید هم به موارد دیگه فکر کنند.

ممنون از توضیحتون

بی نام چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 01:20

خطاب به پری خاموش:
من بقیه کشورها رو نمیدونم ولی تو آلمان هر کس تو هر سنی اجازه هر نوع رابطه ای نداره. رابطه جنسی برای زیر 18 سال کاملا ممنوع است. به نظر من این تصور غلطی هست که تو ایران در مورد کشورهای غربی وجود داره. البته ناگفته نماند در همه جای دنیا آدم متخلف وجود داره. خب اینجا هم طبیعتا افرادی هستن که در این مورد تخلف میکنن ولی عمومیت نداره.

پری خاموش چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 02:28

رابطه جنسی تو ۱۱ سالگی خوب مسلما تو سلامت جسم و روان یه بچه تاثیر منفی میزاره، نمیدونم همینجوری گفتین یا آمارتون درسته، اما فکر نمی کنم این شکلی باشه که ۹۰ درصد دختربچه ها رابطه جنسی داشته باشند، به نطرم اونا هم یه سری محدودیت و خودداری هایی دارند. ۱۱ سالگی سن بچگی و خرد سالیه و به نظرم نباید اصلا همچین شرایطی باشه واز اونجایی که تو کشورهای دست اول خیلی به حقوق کودکان و سلامتشون اهمیت داده میشه فکر کنم قانونی باشه جلوی روابط جنسی تو بچگیو گرفت، منظور من از اینکه تو کامنت بالایی گفتم تو هر سنی، دیگه در این حد نبود، میخواستم بگم که میتونن نیازشونو بر طرف کنن، در حالی که فکر نمیکنم اصلا بچه ۱۱ ساله همچین نیازی داشته باشه.
به هر حال یکم جبر و شرایط محیط و عرف تو هر جامعه ای هست، و هر جایی چه نو ایران چه جای دیگه چه حتی تو خانواده خودت بخوای خلاف چیزی که بقیه هستن زندگی کنی، منزوی میشی، چیزی که سر خیلی از ماها هم اومده، منظور من به شدت و نوع و واضح و آشکار بودن این جبره ، وگرنه هرجایی بزرگ شی آداب و رسوم اونجا بالاخره رو فکرتو زندگیت تاثیر میزاره و و بزرگان تبلیغات خودشونو میکنن که ما خوبیم و بقیه اشتباه، ولی خوب کم و زیاد داره.
در مورد عادی شدنم نمیدونم والا من که فکر میکنم باید عادی باشه، ولی بازم لذت میبرن دیگه، از مسایل عادی هم لذت میبرن، مسئله عادی لذت بخش
من فکر میکنم بعضی از ماها به هیچوجه نمیتونیم یه مقدار زیادی آزادیو تحمل کنیم، مثلا خیلیامون دوست نداریم بچه هامون تو کشور های غربی بزرگ شن چون میترسیم تو شرایطی که تربیت میشن، بزرگ میشن و کل تابوهای زندگی مارو از بین میبرن، این چیزا واسمون خط قرمزه، میترسیم دخترمون قبل ازدواج رابطه داشته باشه، میترسیم بچه جایی زندگی کنه که همجنسگرایی عادی باشه، نمی دونم این همه خط قرمز تو ذهن یه آدم خوبه یا بد، مثلا من و شما همش درباره رابطه جنسی دختر ۱۱ ساله حرف زدیم ،و نگفتیم پسر بچه ۱۱ ساله، در حالی که به نظرم باید اینطوری باشه که همون آسیب هایی که به کودکی یه دختر وارد میشه به کودکی پسر بچه هم وارد بشه ، چه میدونم والا خودمم گیج شدم،

ممنون .... منم گیج شدم به هر صورت دنیا ها متفاوته و زیبایی ش هم همینه

شیرین چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 17:41 http://www.ladolcevia.blogsky.com

همیشه دیدن یک زن یا مرد زیبا و سکسی چشم نواز و خواستنی ست. اگر غیر از این بود اینقدر لوکال های شبانه و برنامه های استریپ تیز زنانه و مردانه دائر نبود و پر مشتری نبود.
شاید درست تر باشد تعبیر از کلمه "عادی" را بحث کنیم.
در غرب همه یاد می گیرند: نگاه کن ولی دست نزن!
یا
نگاه کن ولی زل نزن!

بخاطر همین است که در غرب همه به هم نگاه می کنند و همه از زیبایی زنانه یا مردانه لذت می برند (چشم هم سهم خودش را می خواهد همیشه!) اما آن "عوضی بازی" هایی که می شود در شرق دید، دیده نمی شود.

مرسی شیرین

لاهیگ چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 19:04

جناب پیرزاده
من حدودا ۱۰ سالی هست که ایران زندگی نمی کنم. وقتی استرالیا بودم با یک خانواده ی استرالیایی زندگی کردم و بخاطر همین کمی با فرهنگشون آشنایی دارم بخصوص که بارها راجع به این مسایل با مادر خانواده که معلم بود حرف زدیم. رابطه ی جنسی برای زیر ۱۶ سال ممنوعه. این سن قانونی هست در بیشتر کشورها. در صفحه ی قانون استرالیا تاکید شده که رابطه ی جنسی زیر ۱۲ سال ممنوع هست ولی بعد از این سن اگر هر دو طرف راضی باشن.
ولی این اصلا به این معنی نیست که هر کسی +۱۲ شد حتما اینکار رو انجام بده.
ولی اینکه دوست دختر /پسر باشن با هم در حد اینکه رفت و آمد کنن اون هم با نظارت خانواده یا برای هم کادو بخرن و تو جشن ها شرکت کنن عادی هست. البته باز مثل ایران همه چیز به فرهنگ خانواده ها بستگی داره. خیلی کم هستند دختر ٬ پسرهای حدودا ۱۶-۱۷ سال یا بیشتر و بچه دار میشن که اصولا از خانواده های مشکل دار و ناهنجار هستند.
در اروپا که کمی آزادتر هست هم کم و بیش شبیه استرالیا هست. سرویسهای حمایت از کودکان بسیار زیاده چون یکسری خشونتها از جمله سو استفاده ی جنسی از طرف والد اتفاق می افته.
چیزی که به نظر من ما بهش توجه نمی کنیم ( البته این نظر من هست) اینه که بچه های اینجا رو چه سیستم چه پدر و مادرها شدیدا فعال نگه میدارن.
مثل خیلی‌ از ماها که باید بعد از مدرسه میرفتیم کلاس خصوصی همون درسائی که بهمون تو مدرسه یاد داده شده بود، یا کلاس‌های عجیب غریبی که واسه چشم و هم‌چشمی بابا مامان هامون باید میرفتیم نیست. (من بر اساس دورو بری های خودم که ایران هستن میگم)

اینجا تقریبا می‌شه گفت شنا اجباریه، بعدشم چه دختر چه پسر، لااقل یک عصر در هفته میره فوتبال، والیبال، اسکواش،... مسابقات هم اصولا صبحهای شنبه هست که در اکثر مواقع یا پدر یا مادر برای تماشای بازی بچه می‌رن.

حالا اگه بچه ۱۴-۱۵ سالش بشه میره سر کار. که این کارا شامل پخش روزنامه‌های محلی، کار تو رستوران، ... می‌شه. همسایه من تقریبا هرروز عصر (اینجا زود تاریک می‌شه) با پسرِ ۱۴ سالش میاد که پسرش روزنامه ها رو پخش کنه. هفتهٔ پیش بهش گفتم حسابی‌ پولدار میشی ها. خندید و گفت، باید ۲ سال کار کنم تا اون کامپیوتری رو که می‌خوام بخرم. همسایه من یه زن و شوهر پزشک هستن که هردوشون وضع مالیشون خیلی خوبه.

حالا در نظر داشته باشین که این بچه‌ها حتما باید بین ۶-۷ عصر شام بخورن ، یکمی تلویزیون یا کامپیوتر بعدشم بین ۸- ۸:۳۰ شب باید بخوابن. اول صبح هم چه برف باشه چه بارون یا سوار دوچرخه میشن یا اتوبوس که برن مدرسه.

اما تو ویکند ها، حسابی‌ حال میکن هرچند که باز با برنامهٔ پدر و مادر پیش میرن.

همهٔ اینا رو گفتم که به اینجا برسم. خب بچه ای‌ که اینجوری بزرگ می‌شه، با جنس مخالف تو یک کلاس درس می‌خونه یا تو استخر شنا می‌کنه، یا یک ن‍ظم خاصی‌ تو زندگیش هست، از حالا یاد میگیره که برنامه ریزی کنه واسه آینده و پدر و مادر فقط در مواقع ضروری کمک می‌کنن و نقش حامی‌ رو دارن نه نوکر کمر بسته،

اولویت و تعریفش از زندگی هم در مقایسه با من ایرونی‌ فرق می‌کنه. و همزمان طرف یاد میگیره رابطهٔ جنسی بخشی از زندگی‌ هست نه همه چیز. نه اینکه زن زیبا یا مرد خوشتیپ ببنین، هیچی‌ نگن. نه، اتفاقا مثل همه ی ادامها نگاه می‌کنن یا اگه دوست خودشون باشه خیلی‌ صادقانه ولی‌ مودبانه میگن: امروز چه زیبا شدی یا چه مرد برازنده ای‌ شدی.

خیانت هم مثل همه‌ جاها هست، تا جائی‌ که من دارم میبینم خیلی‌ هم قبیحه.

طرفی‌ که بهش خیانت می‌شه، در خیلی‌ از موارد اگه بخواد جدا بشه، از حمایت کامل افراد خانواده مرد یا زن خیانتکار مورد حمایت مالی‌ و عاطفی واقع می‌شه. یعنی‌ اینطوری نیست که مثل خواهر و مادر شوهر یکی‌ از دوستان نزدیک من تو ایران بگن که: خب مرد ذاتش تنوع طلب ه یا اینکه آخه داداشمون خوشتیپه زنها راحتش نمیذارن، می‌خواستی مواظب باشی‌.!!!

اینجا خیانت هم از طرف مرد و هم زن میتون اتفاق بیفته. پس یه همچین حکم هایی معنی پیدا نمی‌کنه.
ببخشید طولانی شد

ممنون .. من نمی دونم شما دختر هستید یا پسر کاش بگید
توضیحات کامل بود .. هر چند کمی حرف راچع بهش دارم ولی از حوصله این پست خارجه
نگاه یه مرد اینطوری که شما می گید نیست.. لا اقل گمونم اینطوریه

لاهیگ جمعه 15 آبان 1394 ساعت 02:50

مسلما نگاه من از نقطه نظر یه خانوم هست. :-)

ولی‌ جناب پیرزاده، من متن شما رو برای همسرم که ایرانی‌ نیست کامل خوندم و جوابی‌ هم که به شما دادم رو همینطور. تنها چیزی که گفت اشتباه کردم سنّ کار هست که ۱۶ سال هست ولی‌ بیشتر پدر مادر ها، از ۱۵ سالگی بچه هارو تشویق به کار می‌کنن. دلیل اینکه همسایه من هم با پسرش میاد همینه.

خب، از دید همسرم، اصلا چیز غیر عادی ای‌ براش وجود نداشته که حالا با رفتن به مدرسه یا حتا دانشگاه بخواد عادی بشه.

چون از لحظه ای‌ که به یاد داره ، قبل از اینکه حتا بخواد خیلی‌ کنجکاو بشه ، خیلی‌ از مسائل مثل دونستن راجع به آناتومی بدن انسان و تولید مثل از طرف مادر بهش توضیح داده شده بوده، بعدش هم در سنّ ۱۱-۱۲ سالگی تو مدرسه. بهشون یاد داده شده که آدمها اول آدم هستن نه فقط جنسیت.

یه ماجرا‌ بگم که وقتی‌ یکی‌ از دوستاش برامون تو مهمونی‌ تعریف میکرد، من هم شوکه شده بودم هم خنده‌ام گرفته بود. اینا وقتی‌ ۱۵-۱۶ سالشون بوده واسه دیدنِ فیلم‌های سو‌*پهر* میرفتن خونهٔ‌ یکی‌ از دوستاشون که طبقه ی بالای خونشون اتاق مجزا داشته و فیلم‌ها از طرف خاله!!! اون پسر تهیه می شده. البته این مساله میتون واسه همه اتفاق نیفته، ولی‌ ببینین که چقدر با این مساله عادی برخورد می‌شه.

خب، این ماجرای فیلم‌ها هم زیاد ادامه پیدا نکرده چون به قول اینا بعداز دیدن چند تاشون دیگه عادی شده بود و نگاه کردن بهش خیلی‌ هیجان انگیز نبود. نه من و نه هیچ کس دیگه هم نمیتونه بگه که این مساله برای خیلی‌‌ها میتون عادی بشه یا نه. چون هستن خیلی‌‌ها که معتاد میشن به دیدن فقط همچین فیلم هایی.

چیزی هم که برای خود من خیلی‌ جالبه، معیار‌های حداقل مرد هایی که من دورو بر خودم میبینم هست.
خیلی‌ وقتا شده که مثلا دوستان تو شبکه‌های اجتماعی عکس گذاشتن و فیگور گرفتن که چهره ی جدید بعد از عملشون رو به همه نشون بدن. درحالی که شده حتا دوستهایی همسرم از من پرسیدن اینا کی ن یا چرا این شکلی‌ می‌کنن خودشون رو. و وقتی‌ میگی‌ ، اینا کلی‌ عمل کردن با تعجب می‌پرسن یعنی‌ شوهراشون چیزی نمیگن؟ چون خیلی‌ همه چیز مصنوعی‌ به نظر میاد.

معیار زندگی هرجا با هم فرق میکنه , تو کشورهایی مثل برزیل یا مکزیک مثل ایران شدیدا آمار عملهای زیبایی زیاده پس ماجرای خانوم هواشناس اگه واقعا صحت داشته باشه اصلا عجیب نیست بنظر من.

همسر من دوستی‌ داره که خانومش بالای ۱۵۰ کیلو هست ، من اولش که دیدمشون با دید یه ایرونی‌ دیدم و باورم نمی‌شد که یه مرد با موقعیت اجتماعی بالا و اینقدر خوشتیپ ، بتونه ادامه بده یا خیانت نکنه که خدا رو شکر این یکشنبه برای سالگرد ۲۰ سالگی‌ زدواج شون دعوتیم.

این آقا نه اینکه قدّیس باشه، نه، اتفاقا عکسای ۳*ک*سی‌ هم میذاره تو صفحه ای‌ که فقط پسرا ی گروه عضو شن، ولی‌ یه بار که داشتیم حرف میزدیم، میگفت: زیبایی‌ و ۳*ک*سی‌ بودن یه چیز نسبی‌ یه، برای من خود طرفم مهمه نه ظاهرش و افراد از این دست زیاد هستن.

اما راجع به استفاده از خانوم‌ها در تبلیغات، من الان تا جائی‌ که دارم میبینم، انگاری داره یه تعادلی ایجاد می‌شه چون الان خیلی‌ از تبلیغات فقط با حضور آقایونِ خوش پوش و خوش اندام هست بدون وجود حتا یک خانوم.
شاید جاش اینجا نباشه و باعث سو تفاهم بشه، ولی‌ دوست دارم که بگم چون در خیلی‌ مواقع میبینم مثل قبلا که کلی‌ کنجکاو بودم به دوروبرتون نگاه می‌کنین و قلبا امیدوارم که بهتون بر نخوره.

خیلی از کتابهای روانشناسی در عمل کاربری ندارن چون کلی نوشته شدن. من خودم وقتی تونستم گلیم خودم رو از آب بهتر بکشم بیرون که بحرف یک روانشناس حاذق گوش دادم وقتی ازم پرسید چرا میخوای از هر چیز به نظر من بیخودی سر در بیاری؟ یکسری آدمها / یکسری کنجکاویها و یکسری سوالهای کلی رو از زندگیت حذف کن. عاقل و متفکر باش و دوروبرت رو خوب ببین ولی انرزیت رو واسه چیزهای کلی هدر نده. و خداییش در مورد من کارساز بود


الان اعتقاد دارم تو زندگی‌ همه چیز نسبیه، همه جا خوب و بد هست، همه جا افراط و تفریط هست. بر اساس تجربهٔ من، طرز تفکر خودمون به همراه آدمهای دورو برمون تاثیر خیلی‌ خیلی‌ زیادی در سرنوشت آدم‌ها داره.

موفق باشین

مرسی خانم ...
ممنون .....
همونطور که گفتم راجع این موضوع حرف زیاد دارم .... منتها تو این مجال نمیشه .....
صدالبته بودن به علت دیدن هر دو تا محیط توسط شما نظرتون دقیق تر از منه
مرسی از وقتی که برای پاسخ به سوال من گذاشتید
سلام منو به همسرتون برسونید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد