هفتگ
هفتگ

هفتگ

تله های کلامی

هفت یا هشت ساله بودم که با اولین چالش  ایدولوژی زندگیم روبرو شدم ...   نمی دونم کدوم یکی  از بچه های محل بهم گفت . آیا " خدا می تونه یه سنگی بسازه که خودش زورش نرسه که بلندش کنه ... "  من شاید چند ماه این دق دقه  زندگیم بود و شاید  باور نکید کلی از خدا  و دین و نماز و... این جور مسائل  دلسرد شدم ...  بزرگتر که شدم  توضیح جالبی از یکی از معلم هام گرفتم .... اون برام توضیح داد که خدا به علت  خارج بودن از زمان و مکان  جسم نداره ...بعد که خوب تو صورتم  نگاه کرد و دید دارم مثل منگولها بهش نگاه می کنم  و چیز خاصی از حرف هاش دستگیرم نمیشه ....نکته جالبی و گفت : ایشون گفت :  این جور طرح سوالها یه  جور انحرافه یه جور بی راهه ذهنی یه جور    "تله کلامیه "   که وقتی تو دامش بیفتی جلو  پیشرفت ذهن تو می گیره ...و نا امیدت می کنه ..

چند روز پیش با خودم فکر می کردم که از این تله های کلامی و فکری تو زندگی ما بسیاره ،  البته  ورژن پیشرفته تر و  نا محسوس ترش ....

بارزترینش همین  حساب کتاب راجع به بخت و ازدواج که بین  دختر خانم ها شدیدا    رایجه ...

دختره با خودش میگه باین قیافه و با این وضعیت مالی  و این فک و فامیلی که من دارم  امکان نداره  از ایِن گزینه بهتر گیرم بیاد  .... حرف هاشم بی راه نیست  شما هم که پای صحبتش بشینی  حساب و کتاب کنی به این نتیجه می رسی ... این جوری  میشه که بجای دنبال کردن آرزوهاش و اهدافش   دنبال شوهر و  ازدواج و تشکیل زندگی می افته .... میشه دختر خوب خونه  تا خواستگار  بیاد یا می افته دنبال   ایجاد جاذبه های جنسی با عمل کردن و آرایش کردن و یا متقاعد کردن دوست پسرش برای ازدواج .....هر روز پوچ تر و هر روز نا امید تر

در دوران جوانی ،  که باید تمام وقت و انرژی شو بزاره برای  مطاله و تحصیل و رسیدن   اهداف و آروزهاش  می زاره برای آرایشگاه و  کافی شاپ .......و یا درست کردن قرمه سبزی و حرف خاله زنکی ....

این بلای که سر اکثر دختر خانم ها میاد .... فقط و فقط بخاطر ورود به  این جور تله های کلامی و ذهنی ...

از این جور افکار و صحبتها فراری باشید ... هر کی هر چی گفت ... آینه هر چی گفت ... بگید هر چی خدا بخواد 


من  خیلی  محکم  خدمت دوستان دم بخت عرض می کنم   :

آینه ها راجع به چهره شما دروغ می گن ...

حساب و کتاب ذهنی شما شر و وری بیش نبست  

پی زندگی و  آرزوهاتون باشید فرض کنید قرار نیست هیچ وقت ازدواج کنید...کامل باشید و  اهدافتون  دنبال کنید ...  مطمن باشد در مسیر تحقوق اهداف تون   اشخاص بی شماری جلو پاتون زانو می زنن و تقاضا ازدواج می کنند اشخاصی که  ذهنشون و فکرشون و آرزوهاشون شبیه شماست چون تو مسیری با شما  آشنا شدن که مسیر اهداف شما بوده ..

من به چشم دیدم  ... 

شما هم خواهید دید ...



دوستتون دارم  ..

آرش پیرزاده 





نظرات 29 + ارسال نظر
ملیحه دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 02:02

متاسفانه من الان به این حرف شما رسیدم که خیلی فرصتها رو از دست دادم وتوی این تله گیر کردم حسابی نه راه پیش دارم نه راه پس دیگه خیلی دیره که اهدافمو دنبال کنم
واقعا به دلم نشست این صحبتهاتون ممنون آقای پیرزاده

تیراژه چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت 02:26

تو عالی هستی پیرزاده

بیتا پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت 10:17

آقای پیرزاده ازتون درس گرفتم.چقدر در مقابل کلام مخالف(که می تونه درست یا غلط باشه)با متانت برخورد می کنید.

آوا پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت 20:53

به افتخار چنین پستی باید تمام
قد ایستاد و تشویق کرد.......
متشکرم........................
هانای عـــــــزیز به داشتن
چنین پدری قطعا افتخار
خواهدکرد...............
یاحق...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد