هفتگ
هفتگ

هفتگ

خیامی



سید محمود خیامی

زادروزدی ماه ۱۳۰۸ (۸۷ سال)
مشهد، ایران Flag of Iran
محل زندگیبریتانیا لندن، انگلستان
ملیتایرانی-فرانسوی[۱]
تابعیتفرانسه فرانسه
پیشهصنعتگر، کارآفرین و نیکوکار
دارایی خالصافزایش ۱۵۰ میلیون دلار امریکا[۲]
لقبپدر صنعت اتومبیل ایران
دیناسلام
مذهبشیعه
همسرزهرا سیدی رشتی
فرزندانپنج فرزند
والدینحاج علی اکبر خیامی
خویشاونداناحمد خیامی و حجت الله خیامی عضو شورای اسلامی شهرضا
جایزه‌هاCBS رتبه امپراتوری بریتانیا
KSS سنت سیلوستر (نشان رتبه پنجم کلیسای کاتولیک)


سید محمود خیامی (زاده ۱۳۰۸ مشهد، ایران) سرشناس به پدر صنعت اتومبیل ایران، از عمده‌ترین صاحبان صنایع خودروسازی در ایران بود. برادر بزرگتر وی سید احمد خیامی از بنیانگذاران و شریک وی در ایران ناسیونال بود. او اکنون تبعه کشور فرانسه است[۳].


محمود خیامی، فرزند حاج سید علی‌اکبر خیامی است واصالتا مشهدی (طرقبه-جاغرق) می باشد. پدر او کامیوندار بود. ارتش روسیه که در دوران جنگ جهانی اول مشهد را اشغال کرده بود، کامیون های او را مصادره و پس از پایان جنگ به روسیه منتقل کرد. علی اکبر خیامی از آن پس مکان توقف گاه کامیون ها را تبدیل به تعمیرگاهکامیون نموده به کسب و کار ادامه داد. محمود که در آن زمان شاگرد «دبیرستان رضا» در مشهد بود بخاطر کمک به پدر به تحصیل شبانه در «دبیرستان رازی» ادامه داد. محمود و برادرش در سال ۱۳۲۸ به تهران رفته و در آنجا با دریافت مجوز اتوبوس سازی، اولین قدم را در راهخودروسازی برداشتند. [۴]

پیش از انقلاب ۱۳۵۷ویرایش

وی شرکتهای ایران ناسیونال (ایران خودرو فعلی)، بانک صنعت و معدن و فروشگاه زنجیره‌ای کوروش (قدس فعلی) را پیش از انقلاب ۵۷ در ایران بنیانگذاری کرد.

البته شرکت ایران ناسیونال و اکثر شرکتهای یاد شده توسط برادر بزرگتر، احمد خیامی تاسیس شده بود و در زمان جداشدن دو برادر از یکدیگر، ایران ناسیونال به محمود انتقال یافت. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، نظام جمهوری اسلامی ایران اموال وی را مصادره کرد و از آن زمان تاکنون وی مقیم انگلستان است.[۵] آن سالها (اواخر دهه ۴۰ خورشیدی) که سفر به عربستان از سفر به آمریکا هم دشوارتر بود و “حاجی شدن” مثل این روزها مد نبود، او به خاطر اعتقادات مذهبی اش حاجی شده بود. مدیرعامل، عادت داشت گاهی به کارخانه سر می زد و کارها را از نزدیک سرک می کشید. در یکی از همین بازدیدها، زمانی که سر ظهر در حیاط کارخانه قدم می زد، کارگری را دید که به جای حضور در بوفه، گوشه ای نشسته و مشغول خوردن “نان و پنیر و انگور” است. نزدیک شد و علت این کار را از او پرسید: - چرا بوفه نمی‌روی؟ - غذای کارخانه ۱۲ ریال است؛ نان و پنیر ارزانتر در می آید! اینطوری چیزی برای خانواده ام جمع می کنم. مدیر با شنیدن این سخنان دچار بهت شده بود؛ همیشه در مقابل کارمندانش و کسانی که از کار او امرار معاش می کردند، احساس مسوولیت می کرد. قبلاً هم این احساس مسوولیت را ثابت کرده بود؛ زمانی که دستور داد برای نخستین بار در تاریخ شرکت ها و موسسه های خصوصی ایران، شرکت او برای همه کارمندانش خانه بسازد و با وام های بلندمدت در اختیارشان قرار دهد (مجتمع آپارتمانی معروف به ۱۶ دستگاه). مدیرعامل در حالیکه سرش را به زیر انداخته بود، لبخندی زد و از کارگر دور شد. از هفته بعد، به دستور مدیرعامل، غذای کارگران در کارخانه های وابسته به شرکت او، رایگان شد. نام این مرد “حاج محمود خیامی” و شرکت او “ایران خودرو” بود. احمد و محمود خیامی به همراه خواهرشان، کارگاه مونتاژ خودروی ایران را سال ۱۳۴۱ تاسیس کرده بودند. زمانی که شرکت آنها با تشکیلات جدید و نام رسمی “ایران ناسیونال” در سال ۱۳۴۶ و با سرمایه ۴۰ میلیون تومان ثبت شد، تنها می توانست روزانه ۱۰ خودروی سبک و ۷ خودروی سنگین (اتوبوس و کامیون بنز) تولید کند. هفت سال بعد، ایران خودرو با افتخار اعلام کرد که سرمایه شرکت در همین مدت کوتاه، بیش از ۱۲ برابر شده و ایران ناسیونال از نظر کیفیت و کمیت تولید، در ردیف بزرگترین خودروسازان آسیا قرار گرفته است. پس از آن، در سال ۱۳۵۲، ایران ناسیونال اعلام کرد که خودکفایی در تولید قطعات یدکی را در راس برنامه هایش قرار داده است. بدین ترتیب، در همین سال، شرکت های بلبرینگ، پیستون و ایدم تبریز، شرکت ریخته گری، شرکت رضای مشهد و… توسط این کمپانی تاسیس شد. در همین سالها، حاج محمود خیامی با کمک گروهی دیگر از سرمایه داران ایران، بانک صنعت و معدن و فروشگاه های زنجیره ای کوروش را نیز بنیان نهاد. سال ۱۳۵۶، ایران ناسیونال اعلام کرد که می خواهد “پیکان” را از خط تولیدش خارج کند، با شرکت پژو وارد شراکت جهانی شود و تولیداتش را به کشورهای دیگر صادر کند. یکسال بعد، حاج محمود خیامی دستگیر شد، اموالش مصادره شد، همه دارایی ها، از جمله حساب های بانکی اش مسدود شد و خیلی محترمانه از کشور اخراج شد. اگر فکر می کنید به آخر داستان رسیده اید، باید بگویم که داستان تازه شروع شده است! حاج محمود خیامی به دلیل سابقه خوبی که در همکاری با شرکت مرسدس بنز آلمان داشت، از این شرکت اعتبار گرفت و در خارج از ایران، کارش را به عنوان فروشنده از صفر آغاز کرد. به دلیل نبوغ اقتصادی که داشت، این بار هم موفق شد و اکنون خانواده او، یکی از نمایندگی های فروش مرسدس در انگلیس و آمریکا را دارد.

او با ثروتی که از فروش “مرسدس” در آمریکا به دست آورد، شروع به ساخت مدرسه در مناطق روستایی استان خود (خراسان) کرد و آنقدر به این کار ادامه داد تا به یکی از بزرگترین مدرسه سازان تاریخ کشور تبدیل شد. خیامی در سالهای گذشته نه‌تنها ۱۱۰ مدرسه به نام امام علی(ع) در روستاهای استان خراسان ساخته است، بلکه هشت مجموعه بزرگ آموزشی نیز به نام ثامن‌الائمه در مشهد احداث کرده است.خیامی ساخت هجده مجموعه کار و دانش را در استان خراسان به پایان رسانده که هجده میلیارد تومان هزینه دربرداشته است.[نیازمند منبع] خیامی بخشی از ثروت خود در انگلستان را نیز صرف برگزاری همایش هایی برای گفتگو میان پیروان اسلام و مسیحیت کرده است بخش دیگری از ثروت خیامی هم به خرید اشیای عتیقه ایرانی در حراجی های بین‌المللی اختصاص یافته و بالاخره او، اکنون یکی از یاری رسانان به برنامه های فرهنگی ایرانیان در خارج از کشور است[۶]

پس از انقلاب ۱۳۵۷ویرایش

وی مدیر بنیاد خیامی است که در سال ۲۰۰۰ میلادی توسط وی تأسیس شد. این بنیاد در کنار فعالیتهای خیریه در زمینه‌های بهداشت، کودکان و پناهندگان، فعالیتهایی را در زمینه گفتگوی بین ادیان را نیز در برنامه خود قرار داده است. این بنیاد در سال ۲۰۰۵ کنفرانس دو روزه‌ای تحت عنوان «آیا اسلام خطری برای غرب محسوب می شود؟» به منظور ایجاد تفاهم بین اسلام و غرب برگزار کرد.

خیامی در سالهای اخیر صد و ده مدرسه به نام امام علی در روستاهای استان خراسان ساخته و هشت مجموعه بزرگ آموزشی نیز به نام ثامن‌الائمه در مشهد احداث کرده است. او همچنین ساخت هجده مجموعه کار و دانش را در استان خراسان به پایان رسانده که هجده میلیارد تومان هزینه دربرداشته است. [۷]

او همچنین صاحب چندین نمایندگی اتومبیل‌های مرسدس بنز در کشورهای انگلستان و ایالات متحده است.[۸] وی در سال ۲۰۰۷ میلادی کمک یک میلیون پوندی را به حزب کارگر انگلستان اعطا کرد که قدردانی تونی بلر واکنش‌های گسترده‌ای را در رسانه‌های بریتانیا به همراه داشت.[۹][۵]



شما فرض   20 سال زحمت می کشی  بعد ملت جمع می شن  مال و اموالتو مصادره می کنن و پرتت می کنن بیرون  دوباره از نو شروع می کنی دوباره به همون ملت کمک می کنی 

محمود خان زنده باشی ....

آدمهای مثل  تو باید هزار سال زنده باشن ...

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدی شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 01:32 http://audiology.blogfa.com

عالی

دل آرام شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 16:54 http://delaramam.blogsky.com

خدا حفظش کنه و افرادی که مثل ایشون هستن ای کاش بیشتر و بیشتر باشن. جایی که غذا رو برای کارگرانش رایگان کرد واقعا تحت تاثیر قرارم داد... دمش گرم...

نرگس.ممممیمممم دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت 03:15

واقعا ممنونم از گذاشتن این مطلب.... چقدر خلاصه و مفید...بازم ممنون

تیراژه سه‌شنبه 18 خرداد 1395 ساعت 17:41

به آخر پستت رسیدم عنوان پست پایینی چشمک زد. یه آدمهایی همیشه هر جا هر طور که باشه بازم همونن که هستن. میشه طبق روالی که مد شده گفت حالا ببین چقدر خورده بوده و جاهای دیگه انبار کرده بوده و حسابهای خارجیش داشته میترکیده که بعد از مصادره هم ککش نگزیده اما به نظر من میشد کمکی هم نکنه خیریه ای هم نسازه. و گمان هم نکنم جریام خیریه اش مثل حواشی اقدام زاکربرگ برای وقف خیریه کردن عواید ف.بوک باشه که گویا پوششی روی بیزینسش برای فرار از مالیاته.

نینا سه‌شنبه 25 خرداد 1395 ساعت 16:25

در راستای این پستی که گزاشتین
خواستم این مطلب را هم بخونید
http://behnamcharity.org.ir/تاریخچه-موسسه/
احساس میکنم خیلی عمیقتر نگاه میکنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد