یک راه طولانی ، یک راه سراسر زیبا ، گذر از شهرهایی که به تاریخ چندهزار ساله شان می نازیم و گذر از کنار سدهای کارون سه و چهار و دریاچه های پرآب آنها . مسیری که از اهواز شروع می شود ، از هفتگل و باغملک و ایذه ( آنشان ) و دهدز و ... می گذرد تا برسدبه شهرکرد .
این تعطیلات خرداد هم حالا برای ما غنیمتی شده است !
از شهرکرد در یک سفر نیم روزه می رویم به سمت کوهرنگ و شیخ علیخان . دیدار آبشار کوهرنگ ، آبشار شیخ علیخان و غار یخی چما .
بیش از آنکه غار باشد ، کوهی برف است که آب می شود و می شود چشمه ی آب شیرین چما و می شود یکی از اصلی ترین سرشاخه های کارون .
نمی خواهم به معرفی این مکان بپردازم . می خواهم از خیل عظیم - و راستش باور نکردنی - توریست هایی بگویم که برای دیدن زیبایی و ابهت و آرامش طبیعت ، رنج سفر را به جان خریده اند .
مردمانی که بیشتر از یکی دو استان همجوار و برخی نیز از تهران و جاهای دیگر ، تعطیلات خرداد را به طبیعت روح نواز گره زده اند . مردمانی که جای جای اطراف رودخانه ، از کوهرنگ تا شیخ علیخان و تا چما ، اتراق کرده اند .
آنچه در وهله اول به نظر می رسد ، زباله هایی است که در طول مسیر پراکنده شده است . نکته ی دیگر اینکه بیش از 90 درصد مسافرین یا توریست های وطنی یا طبیعت دوستان عزیز ، به گواه شماره ی ماشینشان از یکی از استان های همجوار هستند . استانی که مرکز آن ، به گفته ی اغلب کسان ، یکی از زیباترین و پاکترین شهرهای ایران است .
اما چرا همین مردم گرامی که شهرشان در تمیزی زبانزد است ، در طبیعت دیگر گونه رفتار می کنند ؟ شاید دلیلش دوست نبودن ما و طبیعت است . شاید تاثیر منفی برخی شعارهایی است که از قضا فکر می کنیم شعارهای فرهنگ ساز و مثبتی هستند . تاثیر شعار « شهر ما ، خانه ی ما » . همین باور باعث می شود که در اگر کسی در شهرمان زباله ای رها کرد داد از بی فرهنگی او بزنیم ، اما در دل طبیعت ... . بگذریم .
شاید لازم باشد دست از این دوستی خاله خرس گونه ی خودمان و طبیعت برداریم و همین دو سه روز تعطیلی ها را هم در خانه و پای جعبه ی جادو و بساط تعطیلی بنشینیم ، شاید هم لازم باشد در تمام نقاط گردشگری ، روی بنرهای بزرگ بنویسیم : « طبیعت ما ، هویت ما » یا « طبیعت ما ، شخصیت ما » یا ...
حالا چند عکس با هم ببینیم .
آبشار شیخ علیخان
عبور از روی آب برای رسیدن به غار یخی
عشایر بختیاری
این پست عالی بود مخصوصا عکسهای بی نظیر از طبیعت آن خطه.
ممنون
عالی بود
ممنون بابت عکسها
و نکته با ارزش
ما تخصص ویژه داریم در نابودی هر آنچه زیبایی ست ...
موقع تفریح جمع کردن آشغالایی مثل پوکه ی چیپس و پفک و کلا زباله های خشک زیاد سخت و مساله ساز نیست اما به پوست هندونه و پوست خربزه و طالبی و استخون جوجه کباب و کلا آت و آشغالای تر که میرسیم واقعا حس و حال جمع کردنش از بین میره، اصلا موقع تفریح آدم از هر کار سختی فرار می کنه.
من یکی دوباری که آشغالای تر رو جمع نکردم خیلی بیشتر خوش گذشت تا وقتایی که جمع می کردم