هفتگ
هفتگ

هفتگ

خونه زندگی

خونه ممکنه کوچک باشه. انقدر کوچک که وقتی میخوای از اتاق بری به آشپزخونه، لا به لای وسایل گیر کنی. البته اگه اتاقی وجود داشته باشه... یا بزرگ... انقدر بزرگ که صدا به صدا نرسه... 
میشه توی یه محله شلوغ زندگی کنی. یه مدرسه روبروت، با یک عالم همسایه های بی ملاحظه که ازدحامشون روانیت کنه... یا حتی یه محله خلوت که اصلا ندونی خونه های اطرافت خالی از سکنه است یا نه... 
میشه که خونه با وسایل آنتیک و برند پر شده باشه یا از سمساری دو تا کوچه اونطرفتر... 
اینکه ابعاد خونه چقدر باشه و دقیقا کجای شهر باشه مهم نیست، که بی حضور آدمهاش خونه خشت و گله و محله ای که توش زندگی میکنی یه مکان جغرافیایی...  خونه اونجاییه که وقتی واردش میشی با تمام وجودش بغلت کنه... عطر و رنگ گلدونهایی که دورش چیدی رو بپاشه توی صورتت... اونجا که وقتی کلید میندازی و داخل میشی بگی آخیش رسیدم... 

نظرات 12 + ارسال نظر
Meys@m چهارشنبه 17 شهریور 1395 ساعت 20:47 http://meysamkh.blogsky.com/

خونه یعنی حس آرامش از تموم دغدغه های ریز و درشت محیط بیرون و پناهگاه خستگی های جسمی و فکری

دقیقا همینطوره
ایشالا همیشه خونه براتون پر از آرامش باشه

سعیده علیزاده(سایلنت) پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 00:22 http://no-aros.blogfa.com/

اره واقعا..

به به دوست قدیمی

حمید پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 04:01

به نظر من اینکه خونه چه حالی به آدم بده به حال خود آدم بستگی داره. و به خاطره هایی که در اون خونه داشته. و لحظه هایی که توش گذرونده. و آدم یا آدمایی که توو اون خونه منتظرشن... یا نیستن... یا دیگه نیستن...

دقیقا همینه. خونه است و آدمهاش...

حمید دیدن اسمت خیلی خوشحال کننده است

مینو پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 15:32 http://pinaa.blogfa.com

کاملا حق با شماست و منم به همین نتیجه رسیدم
من توی این 31 سال هیچ احساس تعلق ی به خونه پدری نداشتم و مطمئنم نخواهم داشت
برای سالهای باقیمانده عمرم،میخوام برم آلمان....دور از اینجا....از این خونه ی سرد و سالهای تاریک و تلخ....متاسفم بابت این حرفها اما بعضی هام این حس رو با خودشون دارن تا برن و برسم به خونشون....یه خونه از خودشون

مینو جون از این بابت که دل تنگ خونه نمیشی خیلی خوشحالم. و به شدت امیدوارم خونه جدید برات پر از نور و عشق باشه

عباس پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 17:59

به نظر من خونه جایی هست که با اشتیاق بری سمتش الباقی مکان ها هرجایی که باشن و هر جوری صرفا محل استراحت و استقرار هستن

دقیقا
جایی که ارزش گفتن "هیچ جا خونه خود آدم نمیشه" رو داشته باشه

حمید پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 21:33

مخلصیم. محبت دارید :)

Meys@m پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 23:51 http://meysamkh.blogsky.com/

مرسی ممنون همچنین برای شما

شاد شنبه 20 شهریور 1395 ساعت 11:40

جالب بود.
ولی جالبتر اینکه شما تحت تاثیر پستهای همسایه طبقه پایین تون(عباس ) مینویسین اغلب
هفته پیش و این هفته که خیلی موضوع شون همانند بود.

ممنون شاد عزیز که دقت داری. چون ما یک موضوع انتخاب میکنیم و هر دو از دیدگاه خودمون درباره اش مینویسیم.

سمیرا شنبه 20 شهریور 1395 ساعت 14:47

آخ گفتی...من دقیقا همچین حسی رو به خونه دارم...واقعا میرسم میگم آخیش

پس خونه برای شما به معنای واقعی اش خونه است.

مینو یکشنبه 21 شهریور 1395 ساعت 22:02 http://pinaa.blogfa.com

بابت کامنت تلخی که گذاشتم عذرخواهی میکنم اما حرف دلمو زدم و ممنون بابت جواب مثبت و انرژی بخش تون
+من تمام تلاشمو میکنم شاد باشم و آینده م رو خودم بسازم....میدونم سخته و همرنگ جماعت نیستم اما خوشحالم خودمم....اهداف م رو دوست دارم و خوشحالم خدا کمکم میکنه
همیشه موفق باشید و سلامت و شاد

هدیه یکشنبه 21 شهریور 1395 ساعت 23:07

خیلی خیلی باهات موافقم

شمسی خانم چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 10:40

من که تو خونه خودم بی نهایت احساس آرامش دارم و روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم که این چاردیواری بی منت هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد