هفتگ
هفتگ

هفتگ

تراژدی تا همیشه

تلخ تر از تلخ 


مادر : می خوام برم . 

من : کجا ؟

مادر : خونه ی خودمون .

من : خونه ی خودمون همینجاست .

مادر : خونه ی خودمون حیاط داشت ... باغچه داشت ...

من : ولی  خیلی وقته دیگه خونه ی خودمون همینجاست . 

مادر : پس دیگه ی خونه ی خودمون همینجاست ؟ 

من : آره . خونه ی خودمون همینجاست . 

مادر : اگه خونه ی خودمون همینجاست پس کو آدمهاش ؟ پس چرا هیچکسی نیست ؟

من : ....

.....

...

____________________________________________________

پی نوشت : سالی که می آید برایتان پر از شادی باد . زمان اما کوتاه است ... کوتاه ...