هفتگ
هفتگ

هفتگ

((آخ شب یلدای منی))

جامعه شناسان معتقد هستند:

((آیین ها وآداب و رسوم هر ملت ، سازنده عناصر فرهنگی جامعه محسوب می شوند.  تنوع و تعداد آیین ها و آداب و رسوم دلیل غنای فرهنگی یک جامعه است. سرزمین ایران از دیر باز به عنوان یکی از گهواره های تمدن مطرح بوده است. یکی از آِئین های دیر پا در ایران آیین شب یلدا است.بازشناسی عناصر فرهنگی شب یلدا ما را با فرهنگ کهن این مرز بوم آشنا تر خواهد کرد.

از عناصر قابل توجه در مراسم شب یلدا می توان به پیوند  و رابطه انسان با انسان و همچنین رابطه انسان با جهان طبیعت و نظام آفرینش اشاره کرد.

شبی که کدورت ها را باید کنار نهاد و بر گرد یک کرسی و با حرارت و گرمای حضور افراد فامیل شبی خاطره انگیز را رقم زد. شبی که بهانه ای است برای آفریدن شادی ها.  بهانه ای است که سرمای زمستان را با گرمای محبت ها و دوستی ها پیوند دهیم.

آری ، شبی برای همراهی و همسویی با اسرار طبیعت ، شناخت رمز و رازهای طبیعت ، بهانه ای برای نشستن پای حدیث بزرگان، و بزرگ منشی را به نظاره نشستن، وقار و احترام بزرگان را پاس داشتن، درس زندگی را برای کوچکترها و نسل جدید باز گفتن، محبت و مهربانی را به نسل نوپا هدیه کردن.

پیوند دیر پای انسان با فرهنگ نسل پیشین، فرصتی برای احساس هویت و پیوند با جاودانگی ، توجهی دوباره به مبداء هستی با امید به ابدیتی پایدار و ....))

از این قسم سخنان و مقالات رو زیاد خونده و شنیده اید و نیازی به اینکه مجددا و به زبان دیگری گفته بشه رو حس نمیکنم اما امسال دو تا موضوع باعث شد به این مسله بیشتر فکر کنم اینکه شکل و فرم رسوم و سننی که باعث دوام و قوام جامعه هستن رو تا چه حد باید جدی گرفت؟

مورد اول: تغییر زمان مراسم

امسال با توجه به تقارن شب یلدا و جمعه شاهد بودم برخی از خانواده ها برای راحتی و داشتن خیال آسوده پنجشنبه شب رو شب یلدا گرفتن و به مهمانی و دورهم بودن پرداختن، هرچند اکثر مردم تهران ( چیزی که خودم شاهد بودم و در سطح شهر دیدم) همون جمعه شب که سی آذر بود مراسم شب یلدا رو برگزار کردن از ساعت نه الی یازده شب تهران رسما تبدیل شده بود به شهر ارواح و تو خیابونهای اصلی شهر پرنده پر نمی زد اما از ساعت یازده الی دو نیمه شب ترافیک به شدت سنگینی در اکثر معابر اصلی شهر جریان داشت. برسیم به سوالم آیا میشه برای راحتی خودمون تاریخ مراسمی که قرنهاست ساری و جاری هست رو تغییر داد؟ دوستان عزیزی دارم که هرسال روز دوازدهم فروردین میزنن به دل دشت و صحرا به بهانه اینکه روز سیزده به در شلوغ هست و همچنین خستگی میمونه برای چهاردهم فروردین، چند مرتبه ای همراهشون بودم و واقعاخوش گذشته اما طعم سیزده به در رو نداشته... با این نوع استدلال میشه مردم آذربایجان و کردستان بگن چون اول فروردین هنوز رنگ زمستون داره و زمین پر برف هست و گل و شل زیاده ما عید نوروز رو اول اردیبهشت برگزار میکنیم، تهرانی های قدیم یه ضرب المثل داشتن که میگفت (( لباس بعد از عید به درد گل ( به فتح گاف) دیوار میخوره))

مورد دوم: تغییر خوراکی های خاص مراسم

چند سالی میشه که دلال ها و ابن الوقت هایی که از هر نمدی به فکر کلاهی برای خودشون هست از فرصتی جهت پر کردن بیشتر جیب خودشون و دوشیدن مردم هستن، درسته که قدیم مردم به اندکی قانع بودند و امروز زیاده خواه شده اند اما اینکه از هر مراسمی سواستفاده کنیم رذالتی میخواد که نزد دلالان به وفور یافت میشه به عنوان مثال بالا رفتن قیمت انواع تنقلات و آجیل یا انار و هندوانه که بیشتر مخصوص شب یلدا هستن، مثلا شنبه هفته پیش اکثر هندوانه فروش های وانتی، هندوانه رو کیلویی پانصد تومن میفروختن اما از یکشنبه ناگهان قیمت هندوانه شد سه هزار و پانصد تومن! طرفه تر اونکه جمعه ساعت دو نیمه شب یا به عبارت بهتر دو بامداد شنبه یعنی تنهاچند ساعت بعد از شب یلدا وانت هندوانه فروشی یی رو دیدم که زده بود هندوانه کیلویی هزار تومن!!!کار به جایی رسیده بود که دیجی کالا هم هندوانه میفروخت ...

نمی خوام مقایسه کنم با بلاد کفر که در شب کریسمس قیمت غاز رو تا یک پنجم پایین میارن تا فقرا هم بتونن شب عید شام مورد علاقه شون رو داشته باشن اما چه کنم با این همه علامت سوال...

همه ی این حرفا زدم که بگم امسال بیشتر از هر سال دیگه یی بخاطر شرایط اقتصادی یی که داریم از بعضی مردم شنیدم حالا اگه یه شب هندوانه نخوریم چی میشه؟ اگه انار دون نکنیم آسمون که به زمین نمی آد میاد؟  و شنیدم از زبان زنان مهربانی که به نظرم نگهبانان و پاسداران اصلی حفظ فرهنگ و رسوم و آیین ها هستن اگه پسته گرون شده و نمیتونیم بخریم تخمه و نخود چی کیشمیش میدم به بچه ها، براشون ذرت بو میدم...

اصلا موافق سفره های آنچنانی پر زرق و برقی که تو اینستاگرام شاهدش هستیم نیستم اما میشه حداقل ها رو حفظ کرد، با اطمینان میگم قطعا نخوردن انار و هندوانه و آجیل تو شب یلدا باعث هیچ اتفاقی نمیشه، اما به رسوم و آیین ضربه میخوره ولو اندک و ناچیز...

رسوم و آیین ها در هر اجتماعی ضامن حفظ و بقای اون جامعه هستن...

رسوم و آیین ها در هر اجتماعی ضامن حفظ و بقای اون جامعه هستن...

رسوم و آیین ها در هر اجتماعی ضامن حفظ و بقای اون جامعه هستن...

نظرات 2 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 2 دی 1397 ساعت 19:14

درباره‌ی حرف اصلی پست: آره باهات موافقم. اگه سنتها -حتی در جزئیات - تغییر کنن در مسیر نابودی قرار میگیرن...

و اما در حاشیه: شکی نیست که افسانه‌های مشترک، آدمها رو به هم پیوند میدن. ولی به‌نظرمن اینجور مراسمها به چند دلیل دارن کارکردشون رو در ایران از دست میدن:
1- افسانه‌های مشترکِ جدید اومدن. چیزایی که دایره‌ی بزرگتری از آدمها رو پوشش میدن. چیزایی که دیگه صرفا یه مراسم و سنت نیستن. بعضیاشون یه روش زندگی هستن، بعضیاشون یه مفهوم اخلاقی هستن و... چیزایی که میتونن بین دو نفر که حتی همزبان نیستن افسانه‌ی مشترک بسازن...
2- رسوم جوامع موفق، خودشون رو در همه‌جای جهان جا انداختن (ولنتاین، کریسمس و غیره). در جامعه‌ی غرب‌زده‌ای مثل جامعه‌ی ما، این آیینهای غربی رسما دارن تبدیل به رسوم رایج میشن. دیگه یه چیز تفننی نیستن و دارن میشن یه رقیب جدی برای سنتهای بومی (البته اگه واقعا کارکرد داشته باشن و شادی و همدلی تولید کنن هیچ اشکالی هم نداره)
3- میگن اگه فقر از دری وارد بشه، ایمان از در دیگری خارج میشه. به‌نظرمن این فقط محدود به ایمان نیست. اگه یک جامعه فقیر بشه همبستگی، یکدلی، احترام و خیلی چیزای دیگه هم کمرنگ میشه. از جمله همین سنتها... در حالی‌که اتفاقا جوامع در روزهای سخت نیاز بیشتری به سنتهاشون دارن...

مورد اول کاملا درست میگی،
مورد دوم باهات موافقم هر عملی که شادی و نشاط فردی و جمعی بوجود بیاره البته بدون ایجاد ضرر و ایجاد مشکل برای دیگران خیلی هم خوب و دوست داشتنی هست
مورد سوم امان از فقر و نداری که خوبی و زیبایی رو زایل میکنه

تیراژه دوشنبه 3 دی 1397 ساعت 19:44

یلدایت با تاخیر مبارک
من با این تغییرات موافقم. در حد اعتدال. که مثلا آجیل یلدا تبدیل بشه به تنقلات ارزان تر. یا سیزده به در یک روز پس یا پیش برقرار شه. یا عروسی در حد یک مراسم ساده اما شلوغ با حداقل بریز و بپاش اجرا بشه نه با ده نوع غذا و دسر. که فقط یک شب به یادماندنی برای زوج و اقوام و دوستان به یادگار بمونه نه یک مراسم پرخرج برای چشم و همچشمی که تا مدتها خرج اون تجملات باری به دوش زوج و خانواده ها باشه .
با پی نوشتت هم مخالفم. تقریبا تمامی این مراسم ها رو بهانه ای برای دیدار و باهم بودن و شادمانی و سبکبالی میدونم و هرچه که به نوعی در تضادبا این اصول قرار بگیره به نظرم قابل تغییره، اصل رو حال و حس خوب میدونم نه الزاماً برقراری فروعی که بهانه ی این اصولند

یلدای تو هم مبارک.
اصل محتواست که به نظرم نبایست تغییر کنه، مثلا حضور انار و هندوانه تا جایی که شرایط مالی اجازه بده خوبه اما حضور میوه های استوایی مثل نارگیل و آناناس و... همون تجمل گرایی و فراموشی اصل مطلب هست در مورد جشن عروسی و تولد هم ایضا...اما تغییر آیین های کهن که کارکرد جمعی دارند رو بواسطه دلایلی مثل راحت تر بودن قبول ندارم چون آنارشی و هرج و مرج بوجود میاره... آیین های جمعی غیر فرمایشی، اساس نظم و نظام و بقای یک جامعه هستند و عامل بنیادین اون اجتماع، بنابرین نباید تغییر کنند بله فرم و صورت رو میشه بنا به شرایط زمانه تغییر داد اما محتوا رو نه، یه مثال راجع به همین شب یلدا میزنم تا چهل پنجاه سال پیش اکثر مردم شب یلدا زیر کرسی مینشستن و دور هم بودن اما امروزه عملا از کرسی خبری نیست این یعنی تغییر فرم و صورت اما هزاران ساله که مردم آخرین شب پاییز دور هم جمع میشن و به فراخور شرایطشون به شادی و احترام به بزرگترها می پردازن این یعنی همون محتوایی که به هیچ بهونه یی نباید تغییر کنه البته به زعم من!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد