هفتگ
هفتگ

هفتگ

((کسایی که تو این دنیا حساب ما رو پیچیدن))

عقوبت اعم از دنیوی و اخروی یکی از پایه های اساسی ادیان الهی است. مجازات کسی که ظلم کرده و حق شخص دیگران رو پایمال کرده، از اصول اخلاقی و قضایی و اصل و اساس حفظ هر جامعه یی هست و کمتر شخص عاقلی را می توان یافت که مخالف محاکمه و  تلافی تعدی متخلف باشد.

شخصا با عقوبت و مجازات فرد ظالم و زورگو به اشد وضع موافقم، چیزی که آزار دهنده هست اینه که وقتی بنا به هر دلیلی امکان مجازات فرد متخلف مهیا نمی شود آنگاه ما بصورت ناخودآگاه به این سمت و سو کشیده میشویم که فرد قطعا مورد عقوبت و عذاب الهی قرار میگیرد حالا یا خودش یا عزیزانش...

اینکه فرد اسید پاش در آینده کور شود یا بیماری لاعلاج بگیرد چه سودی برای کسی که اسید روش ریخته شده دارد؟!

فردی که ما را فریب داده و از اعتماد ما سو استفاده کرده هست و نیست ما را بالا کشیده اگر در آینده یی دور به گدایی بیفتد یا فرزندانش معتاد شوند آیا اموال و آبروی ما باز میگردد؟ چه چیزی پاسخ  رنج و اندوهی را که متحمل شده ایم  میدهد!؟

کسی که خیانت کرده به مفهوم عام کلمه، اگه به سیاه روزی بیفتد و عزیزانش کلا محو نابود شوند. آیا زندگی تباه شده کسی که بهش خیانت شده بازمیگردد!؟

این دست مثالها را میشود بسیار ادامه داد، اما حرفم اینه که حتی اگه طبق اعتقادات حتما حتما فرد ظالم دچار عقوبت شود بازهم فرد مظلوم زندگی اش تباه شده و دستاوردش هیچ است و این تفکر و اعتقادی که به عقوبت باور دارد بیشتر جنبه دلخوشکنک دارد و لاغیر.

نکته: بازهم تکرار میکنم به شدت موافق مجازات ظالم و عقوبت شدنش هستم اعم از دنیوی و اخروی، اما اینکه دلخوش باشیم به اینکه هیچکس قسر در نمی رود کلا جنبه روانی دارد حالا اگر هزاران هزار قصه و داستان و روایت و حکایت هم تاییدش کنه بازهم تغییری در موضوع ایجاد نمیکنه.

نظرات 3 + ارسال نظر
فرنوش چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت 14:05

به نظر من این ایده ی جزای دنیوی و اخروی برای تحمیق بشر هست. و مهمترین نتیجه ش ظلم پذیر شدن باورمندان این ایده ست. یعنی بجای هر پیشگیری و دفاعی فقط و فقط چشم آدم میمونه به ماورا!!!!
کیفرهای انسانی (مثل زندان و هر تنبیه دیگه) هم فقط جنبه ی آموزشی و نجات جامعه داره و به درد کسی که مورد ظلم قرار گرفته نمیخوره (حتی دیه نقدی). مثل ناظمی که دانش آموز خاطی رو تنبیه می کنه برای زهرچشم گرفتن از بقیه به این امید که دیگه این خطا از سوی اون شخص و بقیه افراد سر نزنه.
این ایراداتی که به ذهنم میرسید رو گفتم ولی مایلم راهکار مورد علاقه م رو هم بگم:
آموزش ذهنی و فیزیکی افراد برای تسلیم اتفاقات نشدن: افراد باید یاد بگیرن که اولا جلوی ظلم بایستن. ثانیا بپذیرن علیرغم همه ی توانایی هاشون باز این احتمال وجود داره مورد ظلم قرار بگیرن. ثالثا اگر مورد ظلمی قرار گرفتن بقیه ی عمرشون رو تلفش نکنن (یعنی در نقش قربانی ماندگار نشن) یعنی اگر علیرغم تلاش و مراقبتشون ظلمی رخ داد سریع از جا بلند شن و پی زندگی رو بگیرن. چون عمر کوتاهه!!!
یه نکته هم که خیلی تو دلم مونده اینه که به نظر من خیلی از قربانی ها و نه همه شون خودشون مایل به قربانی شدن هستند.

ایده جزا دیدن ظالمین توسط ثروتمندان و قدرتمندان بوجود اومده و بوسیله روحانیون هر قوم شرح و بسط پیدا کرده...
با نکته پایانی ات موافقم هرچند تغییری در اصل مطلب بوجود نمیاره

فانوسدار شنبه 22 دی 1397 ساعت 08:24

با پست کاملا موافقم
کمتر ظلمی قابل جبران است آن هم در ادامه
و دردناکتر اینکه روزگار هم رسم چوب و فلک را جمع کرده دیگه قربانی ها مرهم روانی نمی بینند
با این باورهاخودشون میمالند! گولی ..شیره ای ...که سوزشش بیفتد

ممنون
بهتره بگیم هیچ ظلمی قابل جبران نیست چون ما هرگز دوبار پا در یک رودخانه نمی ذاریم

شمسی خانم شنبه 22 دی 1397 ساعت 09:11

هیچ بلایی سر آدم ظالم نمیاد فوقش در نهایت میخواد یه بار بمیره یا اعدام شه یا بکشنش دیگه بیشتر از یه بار که نمیشه بمیره تازه این عقوبت برای کسانی هست که جنایت علیه بشریت میکنن دیگه تو زندگی عادی که بدی های معمولی در حق همدیگه می کنیم که این هم بی معنی میشه. مثل همین مثال هایی که زدی. فرد آسیب دیده با هیچی التیام پیدا نمیکنه و اونی هم که آسیب زده با خوشی و خرمی به زندگیش ادامه میده. آب هم از اب تکون نمی خوره. عدالت و حکمت و این حرفا آب نبات های موقتی هست برای آروم شدن دل فرد آسیب دیده.

باهات موافقم، کاش مایی که این نکات رو متوجه میشیم کمی دقتمون بیشتر بشه تا خواسته و ناخواسته به کسی ظلم نکنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد