هفتگ
هفتگ

هفتگ

تیپ

مرور زمان تغییرات زیادی در احوال مردم رخ داده اعم از مثبت و منفی اما دیدن و شنیدن و لمس برخی از اینگونه تغییرات بیش از حد تصور امثال من است اتفاقی که چند شب پیش شاهدش بودم شاید ساده و معمولی به نظر برسه اما برای من بسیار باعث تعجب شد. 

موضوعی که پیش آمد این بود که مادر و پسر دوازده سیزده ساله یی مسافرم بودند بعلت اینکه با صدای بلند صحبت میکردند ناخواسته حرفهایشان را شنیدم به مجلس عروسی دعوت شده بودند و حرف سر نوع لباس پسر بود که میگفت میخوام تیپ لش بزنم!  اول فکر کردم اشتباه شنیدم اما با تکرار این کلمه مطمن شدم درست شنیدم مادر همراه پسر بود و جزییات لباس را هماهنگ میکردن، نهایتا مادر گفت کاری میکنم تیپت لش لش باشه!!... 

آیا کلمه لش دچار استحاله و قلب معنا شده است؟! نقش مادر چیست؟ این جمله واقعا تکراریست اما حقیقتا ما داریم کجا میریم.

نظرات 8 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 12 اسفند 1397 ساعت 23:20

کلمات فی‌نفسه چیزی نیستن جز چند حرف که به‌هم چسبیدن. همین... اگه معنی کلمه‌ای عوض شده، دیگه مهم نیست قبلش چه معنی‌ای داشته

اینروزا کسی با شنیدن ترکیب "تیپ لش" یاد معنی لغتنامه‌ایِ "لش" نمیفته. صرفا یه سری لباس گشاد و آویزون یادش میاد. لذا به‌نظرمن این ترکیب، منفی محسوب نمیشه و گفتنش قبحی نداره

معنی تیپ لش رو میدونم درست میگی، حرفم این که این چه تغییر غلط و اشتباهی هست که سعی در از بین بردن فرهنگ عمومی داره، تا اونجا که میدونم تو غرب هم چنین کلماتی رواج نداره... و سوال جدی تر اینکه اگه یه سری جوون بددهن یه اصطلاحی رو بکار میبرن آیا ما هم باید دنباله رو اونها باشیم؟

ریحانه دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 00:53

فقط خواستم تشکر کنم از وبلاگ خوبتون. هم مطالب شما عالی هستند و هم مطالب دوستتون. همیشه میخونمتون. مرسی که مینویسید.

لطف دارید سپاسگزار نگاه پر مهرتان هستیم.

شمسی خانم دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 08:35

فرهنگ مردم تغییر کرده حالا خوب و بدش رو آیندگان قضاوت میکنن. چند سالی میشه که وقتی از کنار نوجوون ها و پسرهای جوون رد میشم متوجه میشم که در مکالماتشون از فحش های رکیک استفاده میکنن و اصلا هم طرف مقابل ناراحت نمیشه در صورتی که پسرهای نسل قبل اگر تو دعوا هم از الفاظ زشت استفاده می کردن دعوا شدت می گرفت!!!!

تغییر اصولا چیز بدی نیست اما متاسفانه ما شاهد زوال اخلاق هستیم و آینده خوبی پیش بینی نمی شود در مورد موضوعی هم که گفتی باعث شرمساری و سرافکندگی ست

فانوسدار دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 10:05

نسل مودب و موقر ما چه گلی به سر زندگی اش زد که بتواند الگویی برای نسل بعدش باشد؟ گذشته ای مملو از مبارزه مذبوحانه زبان ما را در مقابل نسل جدید کوتاه کرده است.خودمان هم باخت و سوخت را پذیرفتیم و حوصله ای برای دفاع از خرده ارزش هامون نداریم بدمون هم نمی آید با نسل نورسیده همسو و همراه شویم.

نظر شما محترم اما اینکه ما شکست خوردیم یا شکستمان دادند به نظرم دلیل موجهی برای همراه شدن با بی اخلاقی نیست!

حمید دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 18:04

1- نمیدونم در غرب هم این پدیده وجود داره یا نه، ولی اینو میدونم که بودن یا نبودن فلان پدیده در غرب، قطعا دلیل بر خوب یا بد بودنش نیست! این مصداق بارز غرب‌زدگیه

2- بحث "دنباله‌روی از یک سری جوان بددهن" نیست. بحث تغییر معانی کلمات در دوره های تاریخی مختلف هست. زبان برای ارتباط هست (اساسا کارکردی جز این نداره). بنابراین اگه بعضی کلمات معنیشون تغییر کرده و در ارتباطات روزمره، هم شنونده و هم گوینده، از اون کلمه معنی جدیدش رو برداشت میکنن دیگه مقاومت در برابرش بیهوده‌اس

1_ منظورم این بود در غرب که پیشرو در هنجارشکنی ست هم چنین لجام گسیخته پیش نمی روند.
2-تغییرات زبان امری حقیقی و غیر قابل پیشگیری است اما لغو گویی و ابتذال کلامی مقوله دیگریست

تیراژه سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 00:58

به نظرم که اسم یه نوع تیپه. مثل زمان نوجوانی ما که تیپ رپ مد بود، شلوار دمپا و کتونی شل و ول و دو سایز بزرگتر و موهای آشفته، یا تیپ سنگشوری و ..
احتمالا اینم به معنای لغوی ما که یعنی بی عار و بی بته نیست ، شاید هم خود کلمه غربی باشه، دقیق نمیدونم! فقط میدونم این تیپ رو هیچ نمیپسندم علی الخصوص شلوارهای با فاق آویزان تا زانو!!

بله اسم یه نوع تیپ هست اما چرا اینقدر زشت؟ و از اون بدتر همراهی مادر بدون تفکر و اصلاح کلام صرفا به دلیل همراهی با نوجوان

فرنوش سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 08:32

اتفاقا به نظر من این کلمه با معنی درستش روی این تیپ خاص گذاشته شده. لش لشه دیگه.
ولی جا داره من هم یه خاطره جالب براتون بگم: دوستی با حرارت تعریف میکرد برای پسر نوجوانش رفتن خرید صاحب بوتیک شیک و پیکی که ویترین بیرونی هم نداشته و مثل جواهرفروشها در مغازه رو بسته بوده بهشون میگه لباس مناسب این آقا پسر نداره. بعد از نیم ساعت پسرش رو با برادرزاده ی سی ساله ش میفرسته همون مغازه، مغازه دار در حین اینکه داشته لباسهای مختلف نشون میده به برادرزاده ی ایشون میگه این آقا پسر با مادرش هم اینجا سر زد ولی من چون حوصله ی والدین رو ندارم جواب سربالا دادم!!!! خلاصه اینکه از ایشون یه شلوار لش 374 تومنی خریداری میشه و مادر پسر با شور و حرارت این خاطره ی شیرین رو برای ما تعریف کرد!!
پس به افتخار این فرهنگ قشنگ کلاه از سر برداریم و سوت و کف و جیغ

خدا رو شکر که بالاخره یه نفر متوجه شد منظورم چی بوده، و نیاز نیست توضیح اضافه بدهم.سپاس

وینا سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 12:06

نوشته هاتون خیلی جالبن وحرفهاتون ساده عمیق وتاثیر گذار

ممنون و متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد