ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یکی میگفت:جواب 99% همه سوال ها یه چیز بیشترنیست؛"پول"!
یکی دیگه میگفت:آنچه پیش میآید مهم نیست اما واکنشها نسبت بـه آن پُراهمـیت است...
یه آدم حسابی میگفت:«آدم سه جور است: مرد، نیمهمرد و هَپَلی هَپو و...»
و توضیح داد:
«هَپَلی هَپو کسی است که میگوید و کاری نمیکند. نیمهمرد کسی است که کاری میکند و میگوید. اما... مرد آن است که کاری میکند و نمیگوید.»
یکی که شکست خورده بود میگفت:غمناک ترین لحظه زندگی را از کسی تجربه میکنی که شیرین ترین خاطرات زندگی را با او داشتی...
یک دمدمی مزاج میگفت:اهمیتی نداره که ما چی میخوایم، وقتی بدستش میاریم طالب چیزه دیگه ایی میشیم!
یکی که غصه داشت میگفت:حالا، فقط یک کار باقی مانده که باید انجام بدهم: هیچ!
هیچ تعلقی نمی خواهم، هیچ خاطره ای، هیچ دوستی، هیچ عشقی...اینها همه، تله هستند...
یکی مونده به آخری میگفت:خودم را قضاوت کردم،دیدم یک آدم مهربانی نبودهام...من سخت خشن و بیزار درست شده ام!
شاید اینطور نبودم تا اندازهای هم،زندگی وروزگارمرااینطورکرد...
آخرین نفر هم گفت:چیزهایی هست که از دست رفتنشان را هیچچیزی در دنیا نمیتواند جبران کند....نمیدانی چه روزهایی را بیتو گذراندهام!بهخاطر اینروزها از تو بدم میآید...
.......................
هرشب و هرشب از این دست جملات که تو کتاب ها خوندم یا تو فیلم ها شنیدم تو ذهنم تکرار میشه وتکرار و تکرار
چرا اومد؟ چرا نموند؟ چرا رفت؟
چرا من با این حافظه لعنتی که هنوز بعد پونزده سال تک تک جملات و رفتارها و مکانها، بوها لبخندها،بغضها و اون حس های مشترک رو برام جوری تداعی میکنه که انگار همین دیروز اتفاق افتاده، نمیتونم فراموش کنم که کی بودم و چی شده و الان چی هستم.
همیشه غبطه خوردم به حال کسانی که حافظه ضعیفی دارن همیشه!
در این فقره، حتی اونایی که حافظهی ضعیفی دارن هم از یاد آوردنِ خوداگاه و ناخوداگاه خاطراهها و حسها مصون نیستن. انگار ایندست خاطرهها رو با قلمِ دیگری در قلب آدم حک میکنن...
آره باهات موافقم
تنها راه از یاد بردن خاطره های گذشته شک الکتریکی اونوقته که میگی کی اومد؟ کی رفت ؟چی شد؟ من کجام اینجا کجاست؟
پول رفاه میاره ولی خوشبختی نه پنجاه درصد
شوک الکتریکی هم خوبه...
یه اندیشمندی گفته بود پول خوشبختی نمیاره ولی نبودش قطعا بدبختی رو بهمراه داره
من آدم بی احساسی نیستم ولی راستش همیشه انقدر نگران کم بودن وقت هستم که نمیتونم درگیر ماجراهای از دست رفته بشم.
به اعتقاد من عشق یه جریان سیال هست و وابستگی به شخص، مکان یا زمان خاصی نداره. اونچه به اسم عشق و خاطرات ما رو آزار میده وابستگی هست.
البته این نظر شخصی من هست و لزوما درست نیست/
خوبه که میتونی بگذاری و بگذری.
بنظرم که دلیل منظقی وجود نداره احمقانه هست ولی تنها دلیل اینه دلش خواست اومد/ دلش نخواست نموند/ دلش خواست رفت.!!! به همین سادگی به همین زیبایی به همین خوشمزه گی!!!!!!!!!!!
کار دل هم که حساب و کتاب نداره.
اما درخصوص پول بنظرم هر بدی داشته باشه بدبختی نمیاره!
بله منطق نداره، اما احساس که داره...
در مورد پول هم صد درصد باهات موافقم