هفتگ
هفتگ

هفتگ

سقوط

اوایل اسفند ماه سال گذشته بود یه شب حوالی ساعت یک و نیم نصفه شب دو تا خانوم همراه یه آقا که دستش رو بسته بود و ازش خون میچکید تو میدون ولیعصر هراسون اومدن سراغم که ما رو سریع برسون به یه بیمارستان، ظاهرا بیمارستان فیروزگر قبولشون نکرده بود بدون چک و چونه و با توجه به اوضاع وخیم دست اون آقا راه افتادم طی مسیر یکی از خانوما که نامزد یا دوست یا هم خونه اون آقا بود دایما داشت باهاش بحث میکرد و بهش فحش میداد و میگفت مرد نیستی... از لابلای حرف هایی که با صدای بسیار بلند داشت میزد دستگیرم شد که آقا جهت جلب توجه اون خانوم اقدام به خود زنی کرده، بین حرفها و فحشها و سرکوفت هایی که خانومه میزد معلومم شد اصلا مذهبی نیست با توجه به صحبتها و علی الخصوص بخش فحاشی هایی که نسبت به اون آقا داشت خلاصه رسیدیم دم بیمارستانی که پرسنل فیروزگر معرفی کرده بودن.اون خانوم گفت هیچی پول نقد همراهمون نیست اما رسیدم خونه براتون کارت به کارت میکنم خلاصه شماره منو گرفت زنگ زد همونجا و مطمنم کرد حتما فردا پول کرایه رو میده حتی یادمه گفت که خونه شون تو مه آفرید هست، خلاصه چند روز گذشت و خبری نشد یه اس ام اس دادم و یادآوری کردم اما هیچ پاسخی نیومد یه هفته بعد کاملا مودبانه نوشتم ده پونزده تومن ارزشش رو نداره خانوم اما انگار نه انگار، هر دو مرتبه هم دلیوری اس ام اس ها اومد بی خیالش شدم.

یه شب تو اواخر فروردین امسال ساعت یک و نیم دو نیمه شب تو میدون ولیعصر یه آقای میانسال با ظاهری موجه و مذهبی دست بلند کرد که دربست میخواست بره چهارراه کوکا کولا تو خیابون پیروزی کلی خرید کرده بود و مستاصل گفت ده تومن بیشتر ندارم با توجه به ظاهرش و باری که داشت قبول کردم گفتم عیبی نداره همون ده تومن رو بده، و رسوندمش طی مسیر گفت که دبیر زبان انگلیسی تو یکی از دبیرستان هاست و از وضعیت اخلاقی جامعه مینالید و دایما از حلال و حرام و عقوبت جهان آخرت میگفت وقتی به مقصد رسیدیم کارت ویزیتش رو بهم داد که جهت تدریس خصوصی زبان بود و با کلی اصرار مبنی بر اینکه نمیخوام دینی (به کسر دال) به گردنم باشه و این حق شماست به زور شماره کارت و شماره موبایلم رو گرفت و بیش از ده بار تاکید کرد فردا تا نماز ظهر کلاس دارم اما بعد از نماز حتما براتون ده تومن دیگه کارت به کارت میکنم خلاصه یکربعی منو  تو مقصد نگه داشت و کلی موعظه کرد وقتی پیاده شد  چند متر که دور شدم کارت ویزیتش رو انداختم دور گفتم خدایا چی میشه این بابا فردا پول رو بریزه تا من هر جا نشستم از اخلاق حسنه افراد مذهبی و بی اخلاقی غیر مذهبیون بگم تو دلم بود که بیام اینجا و در رثای امثال ایشون نطق غرایی بکنم...

اما صد افسوس که این افراد مذهبی نما و ظاهر الصلاح بیش از سایر افراد تیشه به ریشه مذهب و اعتقادات مردم میزنن و به گند کشیده و میکشن اعتقادات و باورهای مذهبی رو...


پی نوشت 1: میدونم که کاملا متوجه میشید که بحث من اصلا اون ده،پونزده هزار تومن نیست چون از همون اول بی خیالش بودم بحثم سر وفای به عهد و اخلاق اون خانوم و این آقا هست.

پی نوشت 2: ماه عزیز رمضان مبارک به خصوص برای اونهایی که مثل خودم دوشنبه براشون روز اول ماه مبارک بود نه امروز، مبارک اونهایی که اسلامشون سیاسی و مصلحتی نبوده و نیست!

نظرات 9 + ارسال نظر
حمید سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1398 ساعت 20:35

ظاهرِ مذهبی بهترین پوشش برای شیادی و کلاهبرداریه، چون علیرغم تمام شعارهایی که میدیم، اکثرمون هنوز آدمهارو از روی ظاهرشون قضاوت میکنیم. و تا وقتی ما اینجوری هستیم امثالِ اینها هم کاروبارشون سکه خواهد بود.

بله درست میگی، علی رغم تمام آگاهی هایی که کسب کرده ایم اولین قضاوت ما روی افراد، بابت ظاهرشون هست.

داش آکل سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1398 ساعت 20:58

این ذات انسانه که خرش از پل بگذره بیخیال میشه

باهات موافقم از این منظر هم میشه دید

فرنوش چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398 ساعت 09:46

وای وای. من چند روز پیش چون سقف کارتم بسته بود از دوستم خواهش کردم مبلغی رو برام به حساب بیمه بزنه و بهش قول دادم ساعت 12 شب همون روز بهش برمیگردونم. فک کنم تا الان چهار روز شده. نوشته ی شما باعث شد یادم بیاد. اول پول رو واریز کردم دوم عذاب وجدان گرفتم بعد اومدم اینجا هم از شما تشکر کنم هم نظرم رو بگم.
در دلایل این اتفاقات این مورد فراموشی رو هم لحاظ کنید لطفا. البته مایلم این نکته رو اضافه کنم که وضعیت بد اقتصادی و از اون بدتر تنشهای روانی اخیر باعث شده ما زیرپوستی جنایتکار و دزد و مختلس بشیم. بدون اینکه خودمون بخواهیم و متوجه باشیم از این دزدیهای کوچیک حس زرنگی بهمون دست میده و صد البته در توجیه خودمون و اطرافیان با مهارت عمل می کنیم. این یه اعترافه. (من تو این چند روز گاهی یادم میومد باید پول رو برگردونم ولی ناخوداگاه و با مهارت و ظریف پشت گوش مینداختم و فراموش می کردم. به همین دلیل از اینکه این مطلب رو نوشتید ممنونم. شاید از سقوطهای پی در پی و ناخوداگاه امثال من جلوگیری کنه)

اولا که لطف دارید و ممنون، دوما خوشحالم که این نوشته کارکرد مثبتی داشته، سوما با اطمینان میگم شما ذاتا درستکار هستید چون با یه تلنگر کوچیک به خودتون اومدید بعضیا با چک و لگد هم تغییر نمیکنن،چهارما موافقم شرایط بد و سخت اقتصادی انسانها رو به سمت تباهی (حالا از هرنوعش) سوق میده

ملیحه چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398 ساعت 17:42

یادمه یه دفعه سوار این مینی بوسهای توشهری شدم دست کردم توکیفم که کیف پولمو درارم هرچی گشتم نبود تو خونه جا گذاشته بودم خدایا حالا به راننده چی بگم عرق سردی توپیشونیم نشست اصلا زبانم قفل شده بود دوتا دفتر نو برا پسرم خریده بودم توکیفم بود موقع پیاده شدن اونو گرفتم جلو راننده گفتم شرمنده کیف مو جا گذاشتم اینو بجای کرایه قبول کنید راننده بنده خدا نگاه رنگ و روی من که دید گفت برو خواهرم هرکار ی کردم قبول نکرد ولی شد برام تجربه اول کیف مو نگاه کنم بعد سوار شم الان شما ازذهنتون پاک نمیشه اون بی وفایی به عهدو
ولی خدا از حق خودش میگذره از حقو ناس نه

قبلا هم گفتم کمتر روزی هست که حداقل چند نفر رو مجانی به مقصد نرسونم، اما داستان مثلا زرنگی کردن فرق داره...متاسفانه در جامعه یی زندگی میکنیم که روز به روز اخلاق در حال تنزل هست و دیگه کسی به حق الناس و این قبیل مسایل وقعی نمیذاره

تیراژه جمعه 20 اردیبهشت 1398 ساعت 23:30

ماه رمضانت مبارک. و ایضاً تولدت
بعد سالها که از مذهبی بودن و نیمه مذهبی شدن و حالا که لامذهب شده ام میگذره نظرم اینه که اخلاق، راستی و انسانیت اصلا ربطی به مذهبی بودن یا نبودن نداره، حالا چه آدمای بد در هر دو جبهه منجر به ارائه تصویر منفی از دین داری یا لاییک بودن بشن یا نشن. آدمها یه رنگی از یه طیف خاکستری اند، از سیاه تا سفید، اونم تو هر زمینه ای متفاوت، یکی پدر خوبیه و رییس مزخرف، یکی یه کارمند عالی ما مادری بوالهوس و سهل انگار. حالا همین طیف های چندگانه تو مغازه و تو صف و تو تاکسی چه بازتابی دارن که بحثش جداست و خیلی پیچیده و غیرقابل حدس. مذهبی یا غیر مذهبیش فقط یه حاشیه اس، همونقدر دکوری و بی ربط مثل قاب دور تابلو

ممنون و تولد خودت هم مبارک...
اما باهات موافق نیستم چون اصولا مذاهب با اصول اخلاقی پیوند بنیادین دارن و بهمین خاطر یه بی اخلاقی از طرف یه آدم مذهبی بیشتر آزار دهنده ست، اما اگه بحث ریا و مذهبی نمایی رو مطرح کنیم اونوقت باهات موافقم که اینا یک دکون و دکور هست.

تیراژه جمعه 20 اردیبهشت 1398 ساعت 23:36

اما اینم بگم که مدعیان دروغگو عموماً حال بهم زن ترین آدمها. چه اونی که دم از حلال و حرام میزنه و دزده چه اون که حرف از اخلاق میزنه و خائنه و چه اونی که مدعی عشقه اما فقط یه منفعت طلب و هوسرانه. یا کسی که از اعتماد و رازنگهداری میگه اما دهن لق و خاله زنکه و چه اونی که حرف از مدرنیته و روشنفکری میزنه و روابط آزاد و استقلال زن اما دست روی خواهرش بلند میکنه بابت دیر اومدن به منزل. کلا مدعی ها همیشه مزخرف ترینن.
+معلومه خیلی دلم پره ، نه ؟ :))

باهات موافقم بدترین انسانها اونایی هستن که حرف و عملشون یکی نیست، ظاهر و باطنشون از سرا تا ثریا فاصله داره...
هر چه میخواهد دل تنگت بگو،ضمنا اینجا بیشتر سر بزن کافه چی

تیراژه شنبه 21 اردیبهشت 1398 ساعت 00:44

و اما سوژه های پستت. اون خانم داد و بیدادی و آقای روانپریش مجروح گمانم اینقدر دعوا مرافعه و مکافات خصوصی داشتن که یادشون رفته، آقای مدرس مسن هم ضعف حافظه و .. (اگر اون صحبتها رو من باب اعتماد سازی نبینم.) البته کارت ویزیتشو داده بود که خودت دور ریختی!
خلاصه که اینطور برداشت کردم.
و من الله التوفیق.

اما دقت کن که به اون خانوم دومرتبه پیامکی یادآوری کردم، اون آقا هم تو دفترچه کارهای روزانه اش یادداشت کرد...با همه این تفاسیر من بازهم به آدمها برای مرتبه اول اطمینان میکنم هرچند تو همین چند روز اخیر چندین مرتبه مغبون شدم اما به جهت عدم سیاه نمایی بازگو نمیکنم دلیل نوشتن این پست بیشتر اون وجه تقابلی اش بود..
نهایتا یثبت اقدامکم!

آذین سادات شنبه 21 اردیبهشت 1398 ساعت 08:02

سلام
عرض ادب و احترام و ارادت
تولدتون مبارک

سلام
موید باشید سپاسگزار و ممنونم

تیراژه سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 01:06

و جوامع امروز اثبات کردند که اولویت قراردادن انسانیت و اخلاق در یک جامعه میتونه سلامت اون جامعه رو تضمین کنه، از قوانین راهنمایی رانندگی گرفته تا تخصیص بودجه های درمانی و حمایتی و ..، بدون هیچ نیاز یا پیش نیازی به مذهب.
لطفت مستدام رفیق

آره باهات موافقم تو جوامع امروزی اون جامعه یی سعادتمند ترهست که اخلاق و انسانیت حرف اول رو میزنه، نه مذهب
سپاسگزارم دوستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد