هفتگ
هفتگ

هفتگ

دست دوم

چند شب پیش دو تا خانوم شصت الی شصت پنج ساله مسافرم بودن و با صدای بسیار بلندی گفتگو میکردن که احتمالا دلیلش ثقل سامعه بود. ناخواسته حرفهاشون رو میشنیدم از نوع صحبتشون میشد فهمید نسبتا باسواد ( حداقل سیکل داشتن) هستن، نوع پوشش و محل سکونتشون هم مشخص میکرد جزو طبقه متوسط جامعه می باشند البته اینها حدس منه! 

بگذریم لابلای حرفهاشون متوجه شدم راجع راجع به خواهر ثالث شون اختلاط میکنن و مشکلاتش، ظاهرا خواهر غایب پسری سی و چند ساله داشت که هنوز مجرد بود و دغدغه مادر و لایق دلسوزی خاله ها، یکیشون گفت الان دوره زمونه فرق کرده حالا یکم دیرتر ازدواج کنه طوری نمیشه اول باید شرایط اقتصادیش روال باشه ظاهرا هم یکی رو میخواد که طرف بیوه ست ولی مادرش راضی نیست اون یکی خواهر جواب داد اصل دوست داشتنه مگه چه فرقی میکنه حالا اگه آدم پول نداره یه چیز نو بخره هیچ اشکالی نداره بره یه دست دومش رو بخره...

باورش سخت بود تو پایتخت تو هزاره سوم دو تا خانومی که احتمالا زمان جوونی شون تحصیلکرده محسوب میشدن به همین راحتی  زن رو جنس دوم حساب میکردن، کالا حساب کردن جنس زن، ازدواج رو یه جور خرید لحاظ کردن،و از همه مهم تر زن بیوه رو همتراز با کالای دست دوم و مستعمل انگاشتن... باورش سخت بود!

اما تو همین جملات و نگاهشون میشد جامعه مردسالار رو دید و پذیرش تمام ارزشهای مرتبت با اون رو، اگه دوتا آقا این صحبت رو میکردن هضمش راحت تر بود اما اینکه خود خانوم ها هم پذیرفته بودن در مرتبت پایین تری هستن و قابل خرید و فروش واقعا تامل برانگیزه، اینکه خانوم ها خودشون بیشتر به فرهنگ مردسالاری دامن میزنن غیر قابل کتمان هست.میشه کلی حرف زد و نظریه پردازی کرد راجع به همین جمله باتوجه به سبقه فکری یی که داره، اما قطعا از حوصله اینجا خارجه، فقط به این بسنده میکنم که بگم تا زنها خودشون عمیقا باور نکن کالا نیستن، جنس پست تر و پایین تر نیستن، آش همین است و کاسه همین!

نظرات 9 + ارسال نظر
kata سه‌شنبه 4 تیر 1398 ساعت 19:19

وقتی زنا اینجور فکر میکنن و اینجوری بچه های اینده رو بزرگ میکنن دیگه واقعا از مردا چه توقعی میشه دااااااااااشت؟ چیییییییی میشه داشت؟؟؟؟؟ که حتی یک ذره هم جای زن نیست؟

من معتقدم اینکه ارزش زن اینقدر پایینه بیشتر از نصفش تقصیر خود زناس! اینکه اینقدر بهشون بی اهمیت شده اینقدر به عنوان کالا بهشون نگاه شده و...

بخشی از مشکل به خود خانوم ها برمیگرده، اما بنظرم علت بزرگتر ساختار اجتماعی و فرهنگ مردسالار کنار نظام آموزشی یی که به این مسله دامن میزنه هست.

حمید سه‌شنبه 4 تیر 1398 ساعت 22:54

نمیشه خیلی مقصرشون دونست. تلخه ولی حقیقته آدمی که زیاد تحقیر بشه، کم‌کم به حقارت عادت میکنه. کودکی این خانمهای سالمند در دوره‌ای گذشته که در اکثر خانواده‌ها فرق گذاشتن بین دختر و پسر قبحی نداشته. فکر کن از وقتی چشم باز کردی همه تو رو در مرتبه‌ای پایینتر از یه پسر (مثلا برادرت) دونستن، چه دلیلی داشت که نپذیری واقعا پایینتر هستی؟

بله ریشه مشکل فرهنگی است و متاسفانه دایما در حال بازتولید این نظام فکری هست.
در این بین زنان قربانیانی هستن که خودشون هم دانسته و ندانسته دست به ترویج افکاری میزنن که اونها رو جنس دوم معرفی میکنه

آذین سادات چهارشنبه 5 تیر 1398 ساعت 08:11

حالا شما زیاد سخت نگیر

فانوسدار چهارشنبه 5 تیر 1398 ساعت 09:59

البته در مقوله ی انتخاب عروس خانم ها حساب خودشان را از دختر مردم جدا می بینند.گذشت همسر از ایرادات ظاهری ومهریه ی خوب و بنام شدن سند خونه و دو دستی تقدیم شدن کل درآمد از سوی شوهررا حق مسلم خودشان می دانند .اما برای عروس ،خدا به دور!!!....
بد نیست صادقانه اعتراف کنم که ما زنها از خصلتهای منفی جنس خودمون-حساسیتها ،نکته بینی ها ،حرف گردانی هاو شرارتها-گریزان هستیم می دانیم که دنیا بدون منطق و سکوت مردانه جای زیستن نیست

باهات موافقم ریشه ضرب المثل یه بوم و دو هوا دقیقا به همین مسله اشاره داره...
البته معتقدم اینکه خانوم ها دچار این خصایل میشن یه بخش عمده اش نتیجه نظام و فرهنگ مردسالار هست.
ضمنا جهان به لطافت روحی و بخشندگی زنانه نیاز داره، البته به گمان من!

تیراژه چهارشنبه 5 تیر 1398 ساعت 10:02

فاجعه اونجاست که حتی آدمهای تحصیل کرده ی دارای مدارج بالا هم همین نگاه رو دارند و بلکه بدتر.

فرهنگ و نگرش ورای تحصیل است، به همین خاطر هم هست که علی رغم اینکه سطح سواد در جامعه رشد چشمگیری داشته ولی در مسایل فرهنگی هنوز اندر خم یک کوچه مانده ایم

فرنوش پنج‌شنبه 6 تیر 1398 ساعت 09:08

به نظر من مبدع مردسالاری زنان هستند و تقویت کننده ش هم زنان هستن. مردها هم نفع زیادی از این سالار بودن ندارند و خودشون عملا بازیگر این سناریو هستن. خیلی از زنان قدیم و جدید به بهانه ی جانعه مردسالار دولت سایه تشکیل میدن و مردها و زنان متفاوت رو استثمار میکنن.
به تجربه به من ثابت شده مردها در زندگی با زنان مستقل راحتی خیال بیشتری دارن و شادتر هستن.

کلا عدم تساوی و نابرابری باعث درد و رنج هست. حالا برخی بنا به دلایل پیدا و پنهان سعی در گسترش اون دارن، و عمیقا بهش وابسته هستند.
تجربه ات را کاملا تایید میکنم

نسیم جمعه 7 تیر 1398 ساعت 01:03

دین ما نگاه برابر به زن و مرد نداره و این زمینه ی طرز تفکر مونه
بسیارند کسایی که دو رکعت نماز نخوندند اما دو برابر خواهرشون ارث بردند



یک جمله تو کتاب کلیدر دولت آبادی هیچ وقت یادم نمیره " زن و زن از دورن یکدیگر را پس میزنند " این حس کم کردن از ارزشهای یک زن به هر طریق ممکن توسط همجنسش کم و بیش غیر قابل کتمانه حتی اگر طرف جای دخترش باشه

بله فرهنگ تا حدی زیادی متاثر از دین هست.
اصولا خیلیا باور دارن دشمن هر چیزی خود اون چیز هست و زنها هم از این قاعده مستثنی نیستن.

ملیحه شنبه 8 تیر 1398 ساعت 13:31

ان قد این روزها این کلمه دست دوم به گوشم می رسه
دادا شم میخواد ازدواج کنه داییم بهش میگه بیا خودم چنتادختر دست اول برات سراغ دارم ! تازه مدرس دانشگاهه این خان دایی بزرگوار

فرهنگ عمومی و نگرش افراد چندان ارتباطی با میزان تحصیلات نداره متاسفانه!
موضوع اینه که خیل کثیری از خانومها هم خودشون به این دست اول یا دوم بودن باور و ایمان دارن

شمسی خانم دوشنبه 10 تیر 1398 ساعت 08:40

مردهای جامعه مردسالار ما رو همین زن ها تربیت کردن. زن هایی که خودشون رو حتی انسان هم نمی بینن. متاسفانه این تفکر هنوز در خانم های جوان هم وجود داره البته نه به شدت قبل ولی هنوز هست. خیلی راه طولانی در پیش هست که این تفکر تو جامعه عوض بشه.
معیارهای جامعه ما درخصوص ازدواج خیلی مادی هست حالا خانواده ها در هر سطحی که می خوان باشن.

بله درست میگی و به نظرم مشکل از ساختار آموزشی ماست.
مادیات تمام شونات زندگی ما را در برگرفته و لاجرم ازدواج هم از این قضیه مستثنی نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد