هفتگ
هفتگ

هفتگ

دیوونه

شبها که مسافر کشی میکنم با اینکه از خورشید خانوم لالا کرده،اما هنوز هوا گرمه و منم که همیشه ی خدا عشق آب خوردن بخاطر همین یه بطری کوچیک آب معدنی دارم که تو سطح شهر از آبسرد کن ها پرش کرده و مینوشم هر بطری هم مهمون یه هفته تا ده روز هست و بعد راهی سطل زباله میشه. چند وقت پیش داشتم تو کریمخان بطریم رو پر میکردم دو تا زن و یه مرد و چند تابچه رد شدن از این کولی های نوازنده بودن،دختر بچه چهار پنج ساله دم آبسرد کن وایساد گفتم تشنته با سر جواب داد آره با همون بطری خودم بهش آب دادم یه خانوم میانسالی که شاهد ماجرا بود گفت بطری رو بنداز دور پرسیدم چرا؟ جواب داد چون اینها هزارجور مریضی دارن شما هم میخوای با همون بطری آب بخوری مریض میشی بعدا به خانوادتم منتقل میکنی، خودت به کنار خانواده ات چه گناهی دارن!گفتم خانوم محترم چه درد و مرضی من چیزیم نمیشه و شروع کردم به خوردن آب از بطری یه نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت ببخشیدا ولی شما واقعا دیوونه هستین...یاد خاطره هیجدهده نوزده سال پیشم افتادم با محسن باقرلو رفته بودیم انتقال خون، خون بدیم خانوم دکتری که معاینه میکرد وقتی دید تو برگه زدم مجرد پرسید تو سه ماه گذشته رابطه جنسی داشتی؟ جوابم مثبت بود شروع کرد به نصیحت همراه پرخاش که میدونی امکان داره ایدز بگیری و بعدا همسرت هم مبتلا بشه بچه تون هم ایدزی بشه و این جریان تسری پیدا کنه به دیگران ! گفتم خانوم دکتر اگه مشکل کل ایدز کشور رو بخاطر یه رابطه نمیندازین گردن من چشم رعایت میکنم، خانوم دکتر هم یه نیگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت واقعا که دیوونه هستین...

نظرات 11 + ارسال نظر
آذین سادات چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 08:06

سلام
خوبید؟
اتفاقاً شما یکی از آدم های بسیار عاقل و فهمیده اید
وای شما دارید میگید من حالم داره بد میشه . تو خونه هم لیوان جدا دارم چه برسه به بیرون و لیوان دهنی ووووووووووووووی
حالا واقعا جواب خانم دکتر مثبت بود یا الکی گفتید؟

سلام
ممنون شما چطورید؟
اینکه نظر لطف شماست، دیوونه از نظر برخی نورم های اجتماعی...رعایت بهداشت خوبه اما وسواس زیادی جالب نیست.
دلیلی نداشت به خانوم دکتر الکی بگم، هرچند اگه امروز برم خون بدم جوابم منفیه!

فانوسدار چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 09:11

اینکه اعتماد به نفس سیستم ایمنی را بالا می برد و تماس داشتن با تنوع ویروس ها واکسیناسیون مستمر است قبول اما فراموش نفرمایید که اوضاع پزشکی از لحاظ هزینه و اخلاق بحرانی است .دخل خودتان و دخلتون را با هم می آورند

بله درست میگید، اما من تو اون دختر بچه مظلومیت و صفا و معصومیت دیدم تا میکروب و مریضی

حمید چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 09:18

حرف بیراهی نگفته. کولی‌ها در گروههای پرجمعیت در کنار هم زندگی میکنن و احتمال ابتلای اونها به بیماریهای مسری بیشتره. مضاف بر این که سبک زندگیشون دوره‌گردی هست و اینم مزید بر علت میشه که احتمال درگیر شدنشون با بیماریهای واگیردار بیشتر بشه

هرچند اینم درک میکنم که توو زندگی خیلی از ماها انقدر سمن هست که یاسمن توش گمه! این زندگی ناسالمی که اغلبمون میکنیم از خوردن یه کولی درسته هم خطرناکتره! ورزش نکردن، مصرف دخانیات، تغذیه‌ی ناسالم، استرس...

شاید اگه اون دختر بچه یه آدم بزرگ بود راحتتر قبول میکردم اما میدونی که نسبت به بچه ها چه وضعی دارم!
بذاریه اعترافی بکنم، الان نزدیک یک ماه میشه که اون بطری رو مثل یه شی مقدس نگه داشتم و هر بار که باهاش آب میخورم یاد چشم های معصوم اون دختربچه میفتم.

شمسی خانم چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 09:51

این موضوع به وسواس و تمیزی و تفاوتی که بین خانم ها و آقایون هست برمیگرده. تو گروه خانم ها هم هر کسی یه وسواس خاص خودش رو داره که از نظر دیگری بی اهمیت هست. مثلا شاید دیده باشید که بعضی از خانم ها موقع آشپزی برای تست چاشنی خوراک از قاشقی استفاده می کنن که همزمان دارن با اون خوراک رو هم هم می زنن!!! نمونه های این مدلی خیلی زیاد هست. مثلا هیچ خوراکی که بدون بسته بندی باشه از همکارهای آقا نمی گیرم اگر هم بردارم نمی خورم!!! در صورتی که مانیتور محل کارم رو شاید چند ماه هم تمیز نکنم ... پس مقوله بهداشت کاملا نسبی هست.
بنظرم شما هم بجای بطری از فلاسک استفاده کن هم خنک هست هم بهداشتی تر

بله تفاوت عمده ای تو این زمینه بین زن و مرد هست، مثال جالبی زدی تو رعایت بهداشت چون برای هر فردی یه جورتعریف شده، مثلا مامان من برای چشیدن غذا از یه قاشق دیگه استفاده میکنه که هیچ تازه با اون قاشق میریزه تو یه ظرف دیگه و از اون برمیداره...
فلاسک هم خوبه اما نه برای من که وقتی بیرونم چهار پنج لیتر آب میخورم

شمسی خانم چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 09:51

این موضوع به وسواس و تمیزی و تفاوتی که بین خانم ها و آقایون هست برمیگرده. تو گروه خانم ها هم هر کسی یه وسواس خاص خودش رو داره که از نظر دیگری بی اهمیت هست. مثلا شاید دیده باشید که بعضی از خانم ها موقع آشپزی برای تست چاشنی خوراک از قاشقی استفاده می کنن که همزمان دارن با اون خوراک رو هم هم می زنن!!! نمونه های این مدلی خیلی زیاد هست. مثلا هیچ خوراکی که بدون بسته بندی باشه از همکارهای آقا نمی گیرم اگر هم بردارم نمی خورم!!! در صورتی که مانیتور محل کارم رو شاید چند ماه هم تمیز نکنم ... پس مقوله بهداشت کاملا نسبی هست.
بنظرم شما هم بجای بطری از فلاسک استفاده کن هم خنک هست هم بهداشتی تر

فرنوش چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 09:52

نوش جونتون. گواراری وجودتون
خیلی خوشحالم که شما از این آدمهایی نیستید که خودشون (و طبقه ی اجتماعی شون) رو مرکز و مبدا حیات و هستی حساب می کنن و به بقیه به هر دلیلی اتیکتی میچسبونن و اه اه و آه اووهی راه میندازن.
یه عده کثیفن. یه عده دزدن، یه عده آشغالن و اما من و طبقه ی من ماهیم!!!! البته یه طبقه ای هم هست که برای عضویت در اون له له میزنم ولی در ظاهر اه و اوه.....

لطف داری ممنونم
بعضی آدما با خودشون رو راست نیستن، یعنی حتی برای خودشون هم فیلم بازی میکنن و ادا درمیارن، اینجور آدما رو دیدم که میگم.

ملیحه چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 12:49

خوش به حال دیوونه که همیشه خند ونه از تموم زندگی روشو برمیگردونه کلا من از آدم ای وسواس وادا وافاده دار متنفرم ولی به نصیحت خانوم دکتر گوش کن

دیوونه ها همیشه هم خندون نیستن...
اون داستان مال نوزده بیست سال پیش بود، به حرفش گوش کردم

کامشین چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 17:57 http://www.kamsin.blog.ir

سلام
شما مهربان هستید و ایراد گرفتن از مهربانی خیلی سخته.
کاری به اینکه ترس از بیماری و جرم چه معنای اجتماعی ای داره ندارم اما دلم می خواهد بهتون توصیه کنم یک ظرف آب مخصوص نوشیدن آب، از اینها که ورزشکارها استفاده می کنند یا همون قمقمه قدیمی خودمون، بخرید و در آلوده نکردن زمین به ظروف یک بار مصرف با بقیه دوستداران محیط زیست همراه شوید.

سلام
ممنون لطف دارید.
توصیه تون رو میپذیرم و سعی میکنم عملی اش کنم.
خوشحالم که به اینجا اومدید و امیدوارم بازهم بیایید.

تیراژه جمعه 28 تیر 1398 ساعت 01:04 http://tirajehnote.blogfa.com

متنت رو خیلی دوست داشتم
موردی که هنگام اهدای خون مطرح شد با رعایت بهداشت و مراقبت حله و مابقی داستان محلی از اعراب نداره. در مورد دخترک هم همین که برق چشمای معصومش هنوزم یادته و حالت رو خوب میکنه میارزه به اون احتمالات درصدی انتقال بیماری . مگه چند نوع بیماری خطرناک واگیر داریم که از این طریق منتقل بشن به فرض مبتلا بودن اون دخترک. بیخیال. عمر رو اونطوری که فکر میکنیم حال و دلمون رو به راهه بگذرونیم و خلاص.

اولا که ممنون
دوما قضیه خانوم دکتر رو صرفا جهت اینکه بعد بیست سال یه نفر دیگه بابت بهداشت بهم گفت دیوونه، بیان کردم نمی دونم چرا برای برخی ازدوستان جالب توجه شد!
سوما باهات موافقم و تا جایی که راه داشته باشه سعی میکنم کمتر در گیر و بند بکن نکن های اجتماعی یی باشم

تیراژه جمعه 28 تیر 1398 ساعت 01:08 http://tirajehnote.blogfa.com

البته منِ وسواسی گمان نکنم بتونم با بطری خودم به کسی آب بدم یا از بطری دهان زده کسی بنوشم مگر به استثنا و استثنائاتی ! ولی خب تو میتونی و دمت گرم.

وسواسی نیستم اما برای وسواس دیگران احترام قایلم.

من جمعه 28 تیر 1398 ساعت 09:05

سلام

تو اخلاق پزشکی و حرفه ای چه آموزشی به پزشکان میدن؟!
مجرد و متاهل نداره، سوال درست اینه:رابطه غیر ایمن داشتید یا خیر؟

سلام
بله درست میگید نمی دونم اون خانوم دکتر تجربه تلخی داشت یا از چیزی ناراحت بود وگرنه در دفعات بعدی سایر دکترها اینجوری که شما گفتین سوال پرسیدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد