هفتگ
هفتگ

هفتگ

تعقل

- اخلاق از نگاه راسل؛ فضیلت یا ضرورت؟

«برتراند راسل» مدعی بود برای اخلاقی کردن انسان‌ها کافی است عقلانیت دراز مدت را در آنان تقویت کرد. برای مثال فرض کنید که من در اصطبل خودم ده اسب دارم و همسایه‌ام نیز در اصطبل خودش ده اسب دارد.

در وهلهٔ نخست، من تمایل دارم اسب‌های همسایه‌ام را نیز مالک شوم و همین مرا انگیزه‌مند می‌کند که به دزدی دست بزنم. عقلانیت کوتاه مدت نیز می‌گوید بیست اسب از ده اسب بهتر است و مرا تشویق به دزدی می‌کند، اما عقلانیت دراز مدت می‌گوید که اگر بنا باشد هر کسی بر اساس همین استدلال دست به دزدی بزند، آنگاه نتیجه‌اش این می‌شود که دیگری مُحق می‌شود اسب‌های مرا بدزدد.

نتیجهٔ نهایی این است که زورمندترین انسان همهٔ اسب‌ها را می‌برد و چون هیچ استدلالی اقامه نشده که زورمندترین انسان جامعه من هستم، پس ممکن است روزی همین ده اسبی را هم که دارم از دست بدهم. معنایش این است که تزی که در عقلانیت کوتاه مدت به سود انسان است در عقلانیت دراز مدت به زیان انسان منجر می‌شود.

بنابراین بهتر است انسان به ده اسب خودش قانع باشد زیرا ممکن است این ده اسب را به تدریج و با همان عقلاینت کوتاه مدت زیاد کند و به صد اسب برساند، اما بر اساس همان عقلانیت ممکن است روزی فردی زورمندتر پیدا شود و همهٔ صد اسب را به زور بگیرد.

راسل این سخن را در باب همهٔ امور اخلاقی صادق می‌دانست و می‌گفت این عقلانیت کوتاه مدت است که انسان را از اخلاق دور می‌کند. در عقلانیت کوتاه مدت ما تنها تا نوک بینی‌مان را می‌بینیم و به دزدی و اختلاس و کم‌کاری و رشوه و احتکار و فریبکاری دست می‌زنیم. اما در عقلانیت دراز مدت درمی‌یابیم که بالمآل زیان می‌بینیم. 

معنای این گزاره‌ها آن‌اند که: اولاً این تصور که انسانی که می‌خواهد اخلاقی باشد باید منافع خودش را فراموش کند غلط است و ما باید منافع خودمان را در کوتاه مدت در نظر نگیریم و در درازمدت به منافع خودمان بیندیشیم؛ بنابراین به نظر راسل برای اخلاقی بودن از خودگذشتگی لازم نیست. دوماً، اینکه اخلاقی بودن فضیلت نیست؛ ضرورت است. از نظر راسل انسان‌های اخلاقی انسانهای فضیلت‌مندی نیستند بلکه انسان‌هایی‌اند که ضرورتهای زندگی را دریافته‌اند.


- مصطفی ملکیان


نظرات 5 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 21 مهر 1398 ساعت 18:44

نمیدونم واقعا اینجوریه یا نه، ولی اگه اینجوری باشه هم خوداگاه نیست و در لایه‌های زیرین وجودمونه، چون اکثرمون وقتی کار اخلاقی انجام میدیم حس خوشایند ازخودگذشتگی داریم، نه رفتار از سرِ نفع‌طلبی در بلندمدت

بله از این زاویه هم میشه بهش نگاه کرد.

نسیم دوشنبه 22 مهر 1398 ساعت 00:16 http://Nssmafar.bloghfa.com

شاید چون گاهی عمر ما کفاف نمیده و نفع و نتیجه کارمون رو دیگران میبینند، اون رو گذشت یا... به حساب میاریم .

شاید هم از سر ضعف و ناتوانی باشه!

فانوسدار دوشنبه 22 مهر 1398 ساعت 08:38

سلام تز مناقشه آمیزی است
این بلند مدت گاهی به عمر چند نسل است.گاهی هم جامعه درست نمی شود و ما می بازیم.مثل خیلی از مصلحان اجتماعی ...

سلام
بله باهات موافقم،کلا معتقدم هیچ نظریه یی جهانشمول و بطور کلی، جامع و مانع نیست.

شمسی خانم دوشنبه 22 مهر 1398 ساعت 08:57

چه فضیلت باشه چه ضرورت فعلا جامعه ما خیلی ازش فاصله داره متاسفانه خیلی خودخواه و خودمحور هستیم. مشهودترین این رفتارمون رو میشه در رانندگی کردن دید. همه خودشون رو محق میدونن و فقط خودشون دارن خوب رانندگی میکنن!!

ما امروز در جامعه یی زندگی میکنیم که فضیلت ،عقلانیت،انسانیت و اخلاق و کلا خوبی و فهم و شعور رو به مسلخ برده ایم و به زعم من این وضعیت نتیجه حکومت نالایق و مزور است.

مرجان سه‌شنبه 23 مهر 1398 ساعت 08:07

در تئوری کاملا با آقای راسل موافقم ... اما ... اما در عمل نمیدونم چی باید بگم !!!

اون نظریه تو واقعیت شکل میگیره، اما اینکه همه ی رفتارها و تصمیمات ما رو تحت شعاع قرار میده یا نه محل مناقشه ست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد