هفتگ
هفتگ

هفتگ

بومی

اوایل دهه هفتاد که کمی فضا باز شده بود، تلویزیون برنامه طنز بسیار موفقی داشت به نام ساعت خوش، یکی از آیتم های جذابش کنار سعید و خان دایی، درک و همکارش هنرا، مسابقه هفته، آیتم بچه ی این محلی بود که کارکتر ها با لحن لاتی و داش مشتی مابانه از رهگذر میپرسیدن بچه ی این محلی!؟  بچه ی این محل نیستی !!! برووو...

ما میل داریم محلی و بومی شناخته بشیم مثلا وقتی سفر میکنیم دوست داریم هرچند جزیی به زبان محلی حرف بزنیم یا از تیکه کلام های اون منطقه استفاده کنیم جهت آشنا زایی، بماند که در نظر مردم بومی اون منطقه این تلاش ما چقدر مضحک و خنده دار هست و از همون اول متوجه قضیه میشن، اصولا انسان میل نداره غریبه محسوب بشه البته بصورت عام وگرنه مواردی هم هست که افراد میل به ناشناس بودن دارند.

حالا اینها رو برای چی گفتم توی این چند وقت به نکته جالب توجه دقت کردم اگه مسافری در میدون انقلاب ساکن امیر آباد باشه برای مقصد میگه کوی( منظور کوی دانشگاه هست) اما نودونه درصد دانشجویان که ساکن کوی هستن برای مقصد میگن پانزدهم ( منظور خیابان پانزدهم امیر آباد هست که روبروی کوی دانشگاه قرار دارد) میل به بومی بودن اشتیاق جالبی است.


نظرات 1 + ارسال نظر
آذین سادات چهارشنبه 1 آبان 1398 ساعت 08:11

سلام
خوبید؟
شما میفرمایید میل به بومی بودن من میگم عشق تهرونی بودن.
یک سری از دانشجوهای شهرستانی که میان پیش ما خیلی سعی میکنن لهجه هاشون رو خفه کنن وقتی بهشون میگی بچه فلان شهری ؟ با تعجب میگن چطور مگه ؟ از کجا فهمیدی؟ و واویلا از زمانی که بهشون میگی از لهجه ات . اون موقع است که میگن وا مگه من لهجه دارم؟؟؟
با احترام به همه شهرستانیهای عزیز . البته تهرون خراب شده هم لعبتی نیست

سلام ممنون
درست میگی یه بخش قضیه همینه، البته دلایل دیگه هم داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد