هفتگ
هفتگ

هفتگ

((با تمام وجود غمگینم))

غمگینم برای مردمی که هر روز سفره شون کوچیکتر میشه!

غمگینم برای پدرانی که هر روز بیش از پیش شرمنده خانواده شون میشن! 

غمگینم برای مادرانی که دایما در هول و هراس اند که فردا چی میشه!

غمگینم برای جوانانی که نه امروز دارند نه فردا، دچار سرخوردگی و یاس و اعتیاد میشن!

غمگینم برای پرسنل نیروی انتظامی که هر چند وقت یه بار جسم و روحشون سپر بلای ندانم کاری این و اون میشه!

غمگینم برای ملتی که نشون دادن اگه شرایطش پیش بیاد به طرفه العینی تبدیل به دزد و غارتگر میشن!

غمگینم برای پیرزنی که ازبس  چهارقل خونده حرف زدن ساده اش هم داره شبیه ناله و التماس میشه!

غمگینم برای امثال خودم که ایمان داریم حکومت مولا علی (ع) ناب ترین جلوه عدالت بود، اما دریغ وافسوس که مدعیان دروغین قدرت پیوسته داعیه داشتن چنین حکومتی  شده و میشن!

غمگینم برای ظلمی که دایما پایدار و روا داشته میشه!

غمگینم برای خانواده هایی که داغدار شدن و میشن!

غمگینم برای اون افرادی که نه سر پیاز بودن نه تهش، اما ترس نزدیک به مرگ و آسیب نصیبشون شده و میشه! 

غمگینم برای اونهایی که درعمل و نه شعار، عاشق ایرانن و هر روز خون به جیگر میشن!

غمگینم برای ملتی که دیدن یه روز خوش، داره براشون تبدیل به آرزوی محال میشه!

غمگینم برای تمام آمال و آرزو هایی که از بین رفته و پایمال میشن!

...............

غمگینم چون یه روزی ملت شادی بودیم و امروز غمگین ترین ملت دنیاییم، غمگینم چون دستهام خالی اند و کاری ازم  برنمیاد جز خون گریه کردن برای سرزمینی که عاشقانه میپرستمش...


نظرات 5 + ارسال نظر
فانوسدار چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 09:11

شریک غمتون هستم
یاد شعری از قیصر افتادم
دیروز ما زندگی را به بازی گرفتیم
امروز زندگی ما را
فردا؟.............

ممنون، سرت سلامت
ماهرگز زندگی رو به بازی نگرفتیم، به عبارت صحیحتر اصلا امکانش رو نداشتیم!

ریحانه چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 13:08

والا فعلا تنها راهی که به ذهنم میرسه اینه که ماشین بیرون نبریم. (البته شما که شغلتون اینه فرق داره. منظورم کسانی هست که شغلشون وابستگی به ماشین نداره. و جدا از شغل سعی کنیم گردش برای تفریح با ماشین را مدتی صفر کنیم.)
نمیشه که هم بنزین ( و طبعا همه چیز رو) ۳ برابر کنن. اینترنت را هم قطع کنن. بعد ما با ماشین بریم بیرون. تا جایی که میشه ماشین سوار نشیم. قطعا گاهی لازمه. ولی تا میشه رعایت کنیم. دو روز دندون رو جیگر بزاریم بهتر از اینه سالها خر سواری بدیم. البته اینها نظر منه. شاید اشتباه باشه.

اتفاقا نظرتون کاملا صحیح و درست هست اما دریغ که کمترین میزان همدلی را هم نداریم و حکومت کاری کرده که هر کس فقط و فقط به فکر منافع خودش هست اونهم منافع آنی و کوتاه مدت!

ملیحه پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 13:56

آی قلبم

روزگار ما چنین است خواهر جان

آذین سادات شنبه 2 آذر 1398 ساعت 08:39

به خدا منم خیلی غمگینم
احساس می کنم مردممون رو درمانده و بیچاره کردن هیچ کسی هم هیچ کاری از دستش بر نمیاد
دعا و نفرین هم جواب نمیده
نمیدونم بابت چی داریم اینجوری تنبیه میشیم
ولی خدا نگذره از اونهایی که نشناخته به این مردک رای دادند و مملکت رو به تباهی کشوندن که حالا همشون دم از پشیمانی و پریشانی می زنند. والا من هیچ دوره ای شناخت نداشتم رای هم ندادم هیچ کسم کاری به کارم نداشته . اینها با اصرار و اجبار کی این کارو کردن الله اعلم

سلام
بله مردم ما شدیدا در وضعیت بیچارگی و استیصال قرار دارند، و این موضوع را طبقه حاکم خوب فهمیده و کاملا از آن بهره برداری میکند، ما تقاص کفران نعمت و جهل را میدهیم، کاش اونهایی که برای رییس جمهوری مجدد ایشان گریبان چاک میکردند و هر مخالفی رو متهم به بی بصیرتی و بی تفاوتی نسبت به آینده میکردن و هر توهینی رو به کسانی که نمی خواستن رای بدهند روا می داشتند امروز ببینند حاصل کارشون چه شد!

تیراژه یکشنبه 3 آذر 1398 ساعت 10:29

با توجه به جوابی که به آذین السادات دادی یعنی بین گزینه های رقیب فرد بهتری از روحانی به نظرت بود یا کلا با رای دادن مخالف بودی؟

من کلا مخالف رای دادن در نظامی غیر دموکراتیک هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد